کلیات از دیدگاه شهاب الدین سهروردی و دونس اسکوتوس
تبیین فلسفی کلیات مطالعه آنها در نسبت با عالم و ذهن است و از دو پرسش می گذرد: کلیات چیستند و چگونه ساخته می شوند. پژوهش حاضر به این دو پرسش در آرای سهروردی و اسکوتوس می پردازد. با به کارگیری ادبیاتی مشترک، هر دو فیلسوف، ویژگی هایی اشتراکی و اختصاصی برای عالم قایل اند. در فلسفه اسلامی از این ویژگی ها به وجود و ماهیت تعبیر می شود؛ اما سهروردی، با تکیه بر نور، آنها را «نور» و «ماهیت یا موجود» معرفی می کند. اسکوتوس نیز از کلی طبیعی سینوی و طرح دو مسیله «وحدت غیرعددی» و «اشتراک» این ویژگی ها را تبیین می کند. پس از بررسی عالم مطالعه ذهن ممکن می شود؛ زیرا فیلسوفان واقع باور فلسفه شان را از عالم می آغازند و سپس به سایر حوزه ها سرایت می دهند. کلیات با جمع بندی برآیند نظرات آنها به عالم و ذهن تبیین می شود. با در نظر گرفتن مناقشه افلاطون و ارسطو در مسیله کلیات نتایج زیر به دست آمدند. سهروردی، آگاهانه یا ناآگاهانه، هر دو نسخه افلاطونی و ارسطویی کلیات را باور دارد؛ در حالی که اسکوتوس تنها نسخه ارسطویی را طرح می کند. سهروردی این دو نسخه را با هم متصل نمی کند. نسخه ارسطویی بر عاملیت ذهن تاکید می کند و نسخه افلاطونی مثل افلاطونی را در نظام نوری می بیند. همچنین، اسکوتوس مشایی ماهیت را در عالم خارج از ذهن به شیوه ارسطویی، یعنی ادراک کلی از راه جزییات، اثبات می کند. اگرچه هر دو در خوانش از ارسطو هم رای اند، از یکدیگر واگرایند. سهروردی بر عاملیت ذهن انگشت می نهد. اسکوتوس کلی را در عالم می بیند؛ اگرچه هر دو می کوشند نوعی سازگاری بین عالم و ذهن برقرار سازند.
کلیات ، عالم ، ذهن ، نور ، طبیعت مشترک
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.