اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر سازگاری، انزواطلبی و مهارت اجتماعی کودکان آزاردیده جنسی و کودکان عادی
دوران کودکی از مهم ترین مراحل زندگی است، در این دوره زندگی ممکن است انواع آزار و اذیت جنسی برای کودکان به وجود آید. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تربیت جنسی در کودکان آزاردیده جنسی و کودکان عادی انجام شد.
پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان 7 تا 12 سال جنوب غرب شهر تهران در سال 1400 بودند. نمونه آماری این پژوهش، متشکل از 15 کودک آزاردیده جنسی و 15 کودک عادی در منطقه 19 و 16 تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انزواطلبی راسل، پپلا و کورتونا (1978)، پرسشنامه سازگاری فردی اجتماعی کالیفرنیا کلارک و دیگران (1953) و پرسشنامه مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود که بر روی هر دو گروه کودکان اجرا شد. در نهایت داده ها به روش های تحلیل کواریانس با کمک نرم افزار SPSSV22 تحلیل شدند.
یافته ها نشان داد که آموزش تربیت جنسی بر افزایش سازگاری و مهارتهای اجتماعی در سطح اطمینان 99 درصد (01/0<p) و کاهش انزواطلبی در سطح اطمینان 95 درصد (05/0<p) کودکان آزاردیده جنسی در مقایسه با کودکان عادی موثرتر است.
یافته های پژوهش بیانگر این است که آموزش تربیت جنسی می تواند باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان شده و سازگاری و مهارت های اجتماعی آنان را ارتقا دهد و بنابراین، آموزش تربیت جنسی به کودکان آزاردیده بایستی در اولویت قرار گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.