بررسی روانشناسی داستان شروع یک زن فریبا کلهر براساس نظریه شخصیت فروید
فروید نظریه شخصیت را در سه ساحت «نهاد»، «خود»، و «فراخود» ارایه داده است که هر سه بمنزله انگاره هایی ذهنی برای فهم بهتر و تشریح روان ناخودآگاه انسان در ارتباط با خودآگاه هستند. کاربست نظریه او در متون ادبی در بررسی اعمال و رفتار شخصیتها، راهگشای شناخت زوایای پنهان آنها و سیر روانشناسی روایت داستانی است. در این پژوهش، با هدف تحلیل روانشناسی، داستان شروع یک زن فریبا کلهر، با تکیه بر نظریه شخصیت فروید در سه ساحت خود، فراخود، و من بررسی شده است.
این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای انجام شده و به شیوه توصیفی-تحلیلی نوشته شده است. جامعه آماری تحقیق کتاب «شروع یک زن» اثر فریبا کلهر میباشد.
موضوع محوری داستان شروع یک زن، دغدغه ها و روابط عاطفی زنان است. هر یک از ساحتهای خود، فراخود و نهاد، در این داستان با اعمال و رفتار شخصیت اصلی و ارتباطش با شخصیتهای دیگر قابل تحلیل است. سفر پروین به ایران، برقراری ارتباط عاطفی با بهرام، انجام اعمال نفسانی، آزادی غرایز وی هستند که تعادل میان نهاد و فراخود را برهم زده است. اما سرانجام به یاری فراخود که به صورت وجدان اخلاقی با تداعی نیمکت امام زمان در متن تکرار شده است، از بهرام دوری میکند و رابطه اش را به دوستی اجتماعی تقلیل میدهد، با همسرش میماند و به کانادا برمیگردد. در مقابل او دوستش، که هم اسم او و همکلاسیش بوده است و همزمان با بهرام ارتباط دارد، از همسرش جدا میشود و در خانه بهرام میماند.
شخصیت اصلی داستان در نقش «خود» است که میان گرایش به نهاد و توجه به فراخود در کشاکش است، و عاقبت به تعادل نهاد و فراخود میرسد. او با اینکه همسرش را دوست دارد، بی دلیل به دنبال طلاق است و در روابط عاطفی خود با بهرام به سوی نهاد گرایش مییابد، اما سرانجام با وجدان اخلاقی از نهاد دور میشود و زندگی با همسرش را ادامه میدهد.
فریبا کلهر ، شروع یک زن ، روانشناسی ، فروید ، شخصیت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.