مقایسه تطبیقی مفهوم و مصداق عشق و روابط عاشق و معشوق در غزلیات انوری و سعدی
در ادبیات فارسی قداستی حول واژه عشق و به تبع آن عاشق، معشوق، وصال و هجران شکل گرفته و به همه متون تعمیم داده شده است. ظاهرا در ابتدا عشق معادل رابطه ای مبتنی بر هوسرانی جنسی بوده و به مرور زمان تحول مصداقی یافته است. برای تبیین این مدعا، مضامین غزلیات انوری با آن دسته از غزلهای سعدی که معشوق در آنها فردی انسانی است (صرف نظر از فحوای عرفانی و غیر عرفانی)، به روش تطبیقی مقایسه و روابط عاشق و معشوق و تلقی دو شاعر از مفهوم و مصداق عشق، تحلیل شده است.
روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
تلقی انوری از مفهوم عشق، متاثر از زیست جهان او، به نحوی کاملا ریالیستی، مبتنی بر کامجویی جنسی است. عاشقی از نظر او فرایند جلب رضایت مطلوب برای تمتع جسمانی و معشوق، فردی انسانی (غلام یا غیر آن) است که بعضا در مقابل دریافت مزد، خود را در اختیار دیگری قرار میدهد. فراق در این تلقی، معادل عدم امکان تمتع (در حضور) و وصال مفهوم مخالف آن است. در گفتمان سعدی، عشق انسانی بیشتر، رابطه ای برای حظ روحانی و کسب کمال از طریق دلبستگی به فردی (معشوق) است که تجلیگاه جمال است. وصال در اینجا بیشتر معادل حظ بصر از زیبایی و فراق صرفا محرکی برای شوق بیشتر است. ستایش و توصیف و گله مندی و... بر همین اساس تابع نگاه شاعران به مقوله عشق است.
در هر دو گفتمان، آنجا که معشوق فردی انسانی است، وجه تمایز سعدی از انوری، نیت عشق ورزی است. این موضوع خود تعیین کننده مفهوم و مصداق عشق، عاشق، معشوق و وصال و هجران است که در شعر انوری به مصداق اولیه (یعنی فرایند کامرانی جنسی) نزدیک بلکه منطبق است. گزارشهای عشق عذری، تحول معنای حب در قرآن کریم، نگاه عرفانی به داستان یوسف (ع)، برداشتهای نمادین از داستانهایی مانند محمود و ایاز و طرح عشق عرفانی مبتنی بر زیباپرستی، موجب تسری مفهوم مقدس عشق به روابط اروتیک سبک خراسانی است.
عشق ، روابط عاشق و معشوق ، وصال و فراق ، انوری ، سعدی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.