نسبت بین روش شناسی روایت و حقیقت از نظر ارسطو پل ریکور ودریدا سیاست زندگی یا تضاد
هدف از این پژوهش بررسی نسبت بین "حقیقت "و "روایت" از وجه روش شناسی فوکو می باشد، وبه تحول "حقیقت" و"روایت" در سه دوره ی پیشا مدرن به نمایندگی "ارسطو" و مبتنی بر اصل ایتهمانی، "مدرن "به نمایندگی "پل ریکور" و مبتنی بر اصل "حدگذاری کانتی" با تاکید بر "معنا" و ترکیب پدیدار شناسی هوسرلی با هرمنوتیک هایدگری ودوره ی پسامدرن " به نمایندگی دریدا مبتنی بر "تاکید بر تفاوت ها" ، "نبود ارجاع" و "عدم تعین معنا" می باشد. سوال این پژوهش عبارت است از اینکه چگونه می توان بین "روایت " و "حقیقت" نسبت برقرار نمود؟ فرضیه ی این پژوهش نیز عبارت است از اینکه : نسبت بین "حقیقت" و "روایت" پویا بوده و ازطریق" استعاره " این پیوند برقرار می شود و با در نظر گرفتن اندیشه ی هر سه متفکر مذکور روایتی که از سیاست بیان می شود مبتنی بر سیاست زندگی و دوستی است نه سلطه و تضاد و تعارض. یافته های این پژوهش عبارت از این می باشد که "حقیقت "و روایت"،مشترک لفظی است و دارای هیچ ذاتی نیست. دردوره ی "پیشا مدرن"، "مدرن"، "پسامدرن" این نسبت در طول زمان تحول یافته ،اما با وجود تحول در سه اندیشمند ذکر شده شرایط تاریخی و گفتمانی است که نسبت بین حقیقت، روایت و سیاست زندگی را شکل می دهد.
حقیقت ، روایت ، ا ستعاره ، دیرینه شناسی فوکو ، دوستی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.