نقد معناشناختی و وجودشناختی دیدگاه فخر رازی در صفات ذاتی خدا
بحث ذات و صفات الهی را می توان از ارزشمندترین مباحث رشته های عقلی و نقلی دانست. عرفان خدا انگیزه بیشتری برای وصال به آن کمال مطلق حاصل می کند، برعکس عبادت جاهلانه که تاثیر بسیار کمتری در پی خواهد داشت؛ اینجاست که ارزش بحث خداشناسی و شیوه اتصاف ذات به صفات روشن می شود. درواقع بحث ذات و صفات به سه بخش معناشناسی ذات و صفات، هستی شناسی و معرفت شناسی آنها تقسیم می شود. در بخش معناشناسی تفاسیر گوناگونی وجود دارد و علم، قدرت، سمع، بصر، اراده، حیات و کلام که صفات سبعه اند، بر اساس مبانی عرفا و حکما و متکلمان و اهل شرع قابل تعریف اند. هستی شناسی و رابطه ذات و صفات نیز وجوه گوناگونی را دارد؛ مانند عینیت ذات و صفات که دیدگاه اهل شرع، حکما و عرفاست و به معنای نفی استقلال صفات است.قیام صفات به ذات یا زیادت صفات بر ذات دیدگاه اشاعره و فخر رازی است و نیابت ذات از صفات و اثبات ذاتی که همان صفات است، به معتزله نسبت داده می شود. فخر رازی نیز دیدگاه های متمایزی مانند اضافه و نسبی بودن علم و نفسی بودن کلام الهی دارد و در تعریف قدرت نیز صحت فعل و ترک را در فعل فاعل مختار وارد گردانیده است. این مقاله دیدگاه او را در دو بعد معناشناسی و هستی شناسی ذات و صفات بررسی، تحلیل و نقد می کند
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.