بررسی کارآیی روش شهودی و حجیت معرفت شناختی آن در تحلیل پدیده آگاهی با تاکید بر مکتب اشراق
شهود به مثابه یک روش، مبنای بسیاری از استدلال های فلسفی در حوزه علم النفس و آگاهی است. آگاهی و ادراک در عین حال که از ساده ترین و بدیهی ترین پدیدارهای جهان ما است، اما در عین حال پیچیده ترین مسایل فلسفی درخصوص آن پدید آمده است. مکاتب مختلف فلسفی بسته به نظام فکری خود پاسخ های متعددی به پرسش چیستی آگاهی و ادراک داده اند. برخی استدلال ها از داده های حسی و دانش تجربی برای پاسخ ÷به این پرسش بهره گرفته اند و برخی دیگر مبانی نظری و عقلی را بن مایه براهین خود قرار داده اند. در این میان برخی فیلسوفان از یافته های شهودی برای تبیین آگاهی و ادراک بهره جسته اند. با وجود آنکه استفاده از داده های شهودی شیوع بسیاری به ویژه در میان اندیشمندان مسلمان دارد اما شهود به مثابه یک روش در استدلال های علم النفسی سامان نیافته است. در این پژوهش سعی می گردد، چگونگی استفاده از شهود و کارایی آن در نظام های مختلف فلسفی و به ویژه در سه مکتب محوری مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، در خصوص مسایل علم النفس مورد بحث قرار گیرد. به نظر می رسد، روش شهودی، روشی نظام مند و کارا برای حل مسایل حوزه آگاهی و ادراک است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.