تبیین مفهوم ذوق از دیدگاه هیوم در افق نظریه نهادی هنر
تاملات دیوید هیوم در باب زیباشناسی و معیار ذوق و نیز فلسفه هنر جرج دیکی که در قالب نظریه نهادی هنر ارایه شده، هر دو بر خاستگاهی اجتماعی و جامعه شناختی استوارند. از دیدگاه هیوم ملاک صحت و اتقان احکام زیباشناسانه، حکم عام داورانی است که بنا به برایت از نقص در قوه ذوق در همه شرایط صادق و صحیح است. نظریه نهادی هنر با عطف نظر به لزوم بازتعریف مرز مفارق هنر از ناهنر در میانه قرن بیستم ارایه شد. نظریه ای که بر اساس آن، اعطای شان هنر به شییی مصنوع، از سوی شخص یا اشخاصی صورت می گیرد که به نیابت از عالم هنر در مقام نهادی اجتماعی عمل می کنند و داوری ایشان در اعطای شان به شیء مصنوع، در جهت ارزیابی یا ارج گذاری به مثابه اثر هنری نسبت به آرای دیگر، به دلیل ارتباط مستمر با عالم هنر و سلامت قوه ذوق، قبول عام یافته و واجد مرجعیت است. درنتیجه پرسش اصلی تحقیق این است که از طریق چه سازوکاری شرط لازم و کافی برای صحت احکام ذوقی و ارزش گذاری آثار هنری از یک سو، و تعریف هنر از طریق تمیز هنر از غیر هنر از سوی دیگر، از جانب «داوران حقیقی» و افراد «ذی صلاح» تامین و تضمین می شود؟ این پژوهش که با استفاده از روش تطبیقی به انجام رسیده و داده های آن به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است، ابتدا به مطالعه مفهوم حکم ذوقی می پردازد، سپس نسبت زیباشناسی هیوم و نظریه نهادی هنر را می سنجد.
ذوق ، زیبایی ، دیوید هیوم ، جرج دیکی ، عالم هنر ، نظریه نهادی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.