بررسی ارتباط نحوه گذران اوقات فراغت با عملکرد شناختی سالمندان شهر تهران: میانجیگری نقش افسردگی
افزایش جمعیت سالمندی در جامعه ی ایرانی و دستیابی به کیفیت زندگی بهتر در سالمندان، از موضوعات مهم اخیر است. پژوهش حاضر باهدف بررسی ارتباط نحوه گذران اوقات فراغت با عملکرد شناختی سالمندان شهر تهران با میانجیگری نقش افسردگی انجام شد.
پژوهش حاضر کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی- همبستگی بود. 437 سالمند (270 مرد، 167 زن) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. سنجش نحوه گذران اوقات فراغت از آزمون کارت های دسته بندی فعالیت بدنی (ACS)، سنجش عملکرد شناختی از آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (MMSE) و سنجش افسردگی از پرسشنامه افسردگی سالمندان (GDS) استفاده شد. از آزمون ضریب همبستگی Spearman و آزمون Wilcoxon در سطح معناداری 0/05 استفاده شد. برای تعیین رابطه میانجی افسردگی بین اوقات فراغت و وضعیت شناختی از روش Bootstrap استفاده شد.
نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین فعالیت های ابزاری، فعالیت های اوقات فراغت کم زحمت، پرزحمت و فعالیت های اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد (0/05>p) و نتیجه بوت استراپ نشان داد افسردگی در رابطه با اوقات فراغت و وضعیت شناختی نقش میانجی را دارد.
بیشترین سهم فعالیت های اوقات فراغت سالمندان شهر تهران به ترتیب متعلق به فعالیت های ابزاری، فعالیت های کم زحمت، فعالیت های اجتماعی و فعالیت های پرزحمت بوده و در این میان این رابطه به وسیله افسردگی، میانجیگری می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.