بررسی واگویه یا تک گفتار درونی بعنوان یکی از ویژگیهای رمان دود، بر اساس نظریه گشتالت ناتمام پرلز
بخش عمده ای از رمان «دود» حسین سناپور، از طریق واگویه یا تک گفتار درونی روایت شده است. رمانهایی با این شیوه روایت، اغلب شرح نگرانیها و اضطرابهای شخصیتها یا بازتابی از ناکامی آنهاست. جریان سیال ذهن نیز بخش عمده ای از این تک گفتارها را به خود اختصاص میدهد. به عقیده پرلز –نظریه پرداز معاصر- همه افراد بواسطه کل گرایی و علاقه شان به تمام کردن هر موضوعی، از نقص آن موضوع در ذهن خود رنج میبرند و تا زمانی که به حل آن مسیله اقدام نکرده اند، ممکن است دچار آشفتگی ذهنی باشند. پیامد این وضعیت ناتمام میتواند باعث بروز رفتارهای نامناسب باشد. بررسی رمان «دود» از حسین سناپور بر اساس نظریه «گشتالت ناتمام» پرلز، محور اصلی این پژوهش است.
این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
یافته ها حاکی از آن است که «حسام» راوی و شخصیت اول این رمان، به دلیل گشتالتهای ناتمام، مدام در حال واگویه است. او از طریق جریان سیال ذهن در موقعیتهای ناتمام گذشته اش سیر میکند و آشفتگی ذهنی پیامد وضعیت روحی اوست.
سکوت، واگویه، اعمال انفعالی، عدم قدرت در تصمیم گیریهای بموقع، بروز ندادن احساسات مناسب در موقعیتهای برانگیزاننده و مانند آنها از مواردی است که موجب القای مفاهیم تیره و تار در روابط انسانی جامعه امروز است. نویسنده با استفاده از واگویه و جریان سیال ذهن، گشتالتهای ناتمام راوی را روایت میکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.