جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفه تربیتی اسلام در رسانه تلویزیون
هدف از پژوهش حاضر، بررسی امکان و جایگاه پرورش تفکر مبتنی بر فلسفه تربیتی اسلام در رسانه تلویزیون با تکیه بر آرای حکمت متعالیه و با تاکید بر قرایت علامه طباطبایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق، از روش استنتاجی و تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. این پژوهش کیفی با رویکرد استنتاجی- تحلیلی در دو بخش کیفی اجرا شده است: در بخش اول، برپایه ادبیات نظری پژوهش درخصوص مفهوم و هدف تفکر که در پژوهش دیگر استنتاج شده است، مولفه های پایه تفکر با استفاده از روش بازسازی فرانکنا استنتاج شد. این مولفه ها عبارت اند از: تفکر حسی، خیال انگیزی خلاقانه و تفکر منطقی- استدلالی. در بخش دوم کوشیده ایم برپایه گزاره های مفهوم، هدف و مولفه های تفکر، با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان حوزه رسانه و تربیت، نسبت پرورش تفکر با تلویزیون و امکان آن را بررسی کنیم. با استفاده از روش تحلیل مضمون، طی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان، در سه مرحله کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر، امکان پرورش یافتن تفکر در تلویزیون ذیل سه دیدگاه اصلی استنباط شد. نتایج پژوهش به شبکه مضامین مستخرج از دیدگاه های خبرگان، شامل «تلویزیون، جایگاه پرورش تفکر»، «تلویزیون، جایگاه واسطی پرورش تفکر» و «تلویزیون، عدم جایگاه پرورش تفکر» می پردازد و درمجموع، براساس تحلیل نتایج مضامین و برپایه ادبیات نظری پژوهش، دیدگاه مختار این پژوهش با دیدگاه دوم تناسب داشته است. تلویزیون دارای جایگاه واسطی در پرورش یافتن تفکر است که می توان آن را عبارت از «جایگاه دستیاری تربیتی در نظام تربیتی برمدار برانگیختگی و گشودگی» تعریف کرد و پنج اصل محوری بدین شرح را برای آن برشمرد: رابطه دستیاری با نهاد سنتی تربیت، نقش مقدماتی و برانگیختگی در فرایند پرورش تفکر، حد گشودگی در فراروندگی (سیر ظاهر به باطن)، مقابله با تهدیدها در دوسویه «تلویزیون- مخاطب»، و ساختارچینی طراحی برپایه فرصت نگری و مخاطب فعال.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.