اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد قلب پرورش یافته بر فراوالدگری، شایستگی والدین، سازگاری اجتماعی و تنظیم هیجان مادران کودکان 12-7 ساله
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر رویکرد قلب پرورش یافته بر فراوالدگری، شایستگی والدین و تنظیم هیجان کودکان 12-7 ساله بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح دو گروه (یک آزمایش و یک گروه کنترل) با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان 12-7 ساله شهر اصفهان در بهار 1401 را در برمی گیرد که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از مادران دارای کودک 12-7 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک (راه برتر) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارده شدند. مداخله آموزشی بر روی گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و به گروه کنترل آموزشی ارایه نشد. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه فراوالدگری هاواک و هولدن (2006)، پرسشنامه شایستگی والدین گیباد و واندرسمان (1978)، پرسشنامه تنظیم هیجان شیلدز و چکیتی (1997) و بسته آموزش فرزند پروری مبتنی بر رویکرد قلب پرورش یافته بود و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر رویکرد قلب پرورش یافته بر فراوالدگری، شایستگی والدین و تنظیم هیجان کودکان 12-7 سال موثر بوده است و اثرات آموزش در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است (01/0<p).
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.