تحلیل فرزندنامه سرایی بر اساس نظریه اخلاق غمخواری نل نادینگز
نل نادینگز، فیلسوف تعلیم و تربیت امریکایی، محور تربیت اخلاقی را انسان میداند و اعتقاد دارد که شخص در غمخواری در حالتی از رنج و اضطراب قرار میگیرد؛ این حالت او را بیدار میسازد تا از خود فراتر برود؛ بر اثر همین بیداری است که نیازهای دیگران را مانند نیازهای خود میداند و در جهت رفع آن کوشش میکند تا جایی که نیاز دیگری را بر خود فرض میداند. شاعران منظومه های غنایی، سخنان حکمت آمیز خود را به شکل اندرز به فرزند، که غالبا کوتاه و موجز ولی دارای مفاهیم اخلاقی والایی بودند، در متن منظومه های عاشقانه ارایه میکردند. اصلیترین علت و انگیزه سرودن فرزندنامه اندرزی در منظومه عاشقانه، نتیجه گیری از داستانها و تنبه و عبرت است. هم از دید نل نادینگز و هم در فرزندنامه ها بر روابط انسانی تاکید شده است؛ زیرا اخلاق در ارتباط بادیگران ساخته میشود و معنا پیدا میکند. هدف این پژوهش تحلیل فرزندنامه سرایی بر اساس نظریه اخلاق غمخواری نل نادینگز است.
مقاله حاضر به روش توصیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا و روش گردآوری اطلاعات و اسناد کتابخانه ای انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها فیشبرداری است که به سنجش فیشبرداری میپردازد.
برخی ابیات فرزندنامه های منظومه های غنایی با مصادیق و مبانی نظری و مفاهیم اخلاق مراقبت و غمخواری و نظریه های تربیتی از دیدگاه نظریه غمخواری نادینگز مطابقت دارد. فرزندنامه ها، نامه های خصوصی در بطن متن منظومه های غنایی هستند که در عین پیوستگی با متن، معنای مستقلی دارند. این فرزندنامه ها جای خاصی در متن منظومه غنایی ندارند، گاهی در بخش آغازین و گاهی در ختام اشعار آمده اند.
دلمشغولی عاطفی برای دیگران و غمخواری برای عامه مردم در فرزندنامه ها نمود گسترده ای دارد. توجه به ارزشهای انسانی از اهم رویکرد شاعران در اخلاق ارتباطی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.