تاملی در تبیین های روان شناختی در فرآیند شکل گیری انقلاب اسلامی
با توجه به شکل گیری برخی از نظریه های تبیین کننده انقلاب در شرایط خاص اجتماعی به وجود آمده، برخی از این نظریه ها در پاسخگویی به چرایی انقلاب و تبیین دقیق آن ناتوان هستند. با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، بررسی علل و عوامل و رویکردهای تبیینی این انقلاب هنوز از مباحث مطرح میان بسیاری از صاحب نظران است. بر همین اساس در پژوهش حاضر، تبیین روانشناختی به عنوان یکی از تبیین های موجود که شامل نظریات سرکوب غرایز، توقعات فزاینده و محرومیت نسبی می شود، در انقلاب اسلامی ایران مورد سنجش، ارزیابی و نقد قرار می گیرد. سوال اصلی مقاله این است که آیا تبیین های روانشناختی از قابلیت و توانایی در تحلیل انقلاب اسلامی برخوردارند؟ پس از کاربست نظریه مذکور مبتنی بر روش کیفی توصیفی، تحلیلی و با استفاده از ابزار فیش برداری یافته مقاله نشان می دهد بر اساس دلالت های مشترک از مهمترین علل عدم کارایی تبیین روانشناختی در بیان کامل علل وقوع انقلاب اسلامی می توان به مواردی همچون توجه نکردن به رهیافت های فرهنگی، بی توجهی به ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی و نقش رهبری امام خمینی (ره) اشاره کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.