داستان و شعر در آثار علامه محمدکاظم هزارجریبی استرآبادی (متوفای 1236ق)؛ بررسی نسخه های خطی برجای مانده
داستان و شعر دو صنعت هستند که برای قانع کردن مخاطبان و خوانندگان و جاگیرکردن مطالب در ذهن آن ها به کار می روند. تمامی نویسندگان و سخنوران برای تاثیرگذاری بیشتر به آن دو احتیاج دارند. برخی مواقع یک بیت شعر یا یک داستان کوتاه از چندین صفحه قلم فرسایی یا چندین ساعت سخنرانی مفیدتر است؛ به ویژه شعر که به خاطر آهنگین بودن آن و به کار رفتن برخی از صنایع ادبی و بلاغی در آن مانند مجاز و استعاره، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و در بحث صناعات خمس از علم منطق از آن بحث شده است. در این نوشتار، دیدگاه علامه محمدکاظم هزارجریبی (زندگانی ایشان مصادف با دو سلسله پادشاهی زندیان «1209-1163ق» و قاجاریان «1209-1344ق» بوده و متوفای 1236 قمری است) را در این دو مقوله تبیین، بررسی و تحلیل می کنم و شواهدی از آثار و نوشته های وی ارایه می کنم. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است و از کتاب های چاپ شده هزارجریبی و همچنین نسخه های خطی برجای مانده از ایشان استفاده شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.