بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود بهزیستی روان شناختی و شادکامی مادران دارای کودکان استثنایی
والدین با کودکان استثنایی در فرایند رشد و تربیت فرزند خود با چالش های بسیاری مواجه هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود بهزیستی روان شناختی و شادکامی مادران دارای کودکان استثنایی انجام گرفت.
روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مادران دارای کودکان استثنایی شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند. نمونه آماری 31 مادر داوطلب و واجد شرایط ورود به پژوهش بودند که با گمارش تصادفی در گروه آزمایش (شانزده نفر) و گروه گواه (پانزده نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (ریف، 1989) و پرسش نامه شادکامی آکسفورد (آرگیل و همکاران، 1989) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، هشت جلسه درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (فریش، 2006) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار آماری SPSS نسخه 22، تحلیل شد. سطح معناداری آزمون ها 0٫05 بود.
نتایج نشان داد که بعد از حذف اثر پیش آزمون، درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر افزایش بهزیستی روان شناختی و شادکامی مادران کودکان استثنایی گروه آزمایش موثر بود (0٫001>p). باتوجه به مجذور اتا، افزایش میانگین هریک از متغیرهای بهزیستی روان شناختی و شادکامی به ترتیب 71درصد و 74درصد، متاثر از مداخله آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی بود.
براساس نتایج مطالعه حاضر، درمان مبتنی بر کیفیت زندگی در افزایش بهزیستی روان شناختی و شادکامی مادران دارای کودکان استثنایی اثربخش است؛ بنابراین مشاوران و درمانگران می توانند از این مداخله درمانی به منظور ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و شادکامی مادران دارای کودکان استثنایی استفاده کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.