مواجهه ای انتقادی با دغدغه های فلسفه دانشگاهی در ایران
در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر پژوهش ها و آموزش هایی که در گروه فلسفه دانشگاه تهران صورت گرفته است، عناصر و مولفه های فلسفه دانشگاهی در ایران صورت بندی شوند و بر پایه اصل «معاصر بودن در فلسفه ورزی» مورد بررسی انتقادی قرار گیرند. گروه فلسفه دانشگاه تهران، در این نوشته، از آن رو نماد فلسفه دانشگاهی قلمداد شده است که این نهاد، نخستین گروه رسمی و تثبیت شده فلسفه در ایران بوده و بسیاری از استادانی که در دیگر گروه های فلسفه در سطح کشور مشغول تدریس شده اند از دانش آموختگان این گروه بوده اند. ازاین رو توجه به دغدغه های آموزشی-پژوهشی این گروه می تواند در فهم پدیدار فلسفه دانشگاهی ایران بینش آفرین و رهگشا باشد. در این مقاله بحث شده است که از پیشینه یک صدساله گروه فلسفه دانشگاه تهران شش ویژگی قابل استخراج است که کمابیش میتوانند در پیوند با یکدیگر عناصر و مولفه های فلسفه دانشگاهی در ایران به شمار آیند. این عناصر عبارت اند از: 1. کانونی بودن توجه به مسایل مابعدالطبیعی؛ 2. حضور پررنگ فلسفه اسلامی، تاریخ و لوازم آن (زبان عربی، منطق، کلام و عرفان اسلامی)؛ 3. حضور دایمی فلسفه تطبیقی با همه تنوعاتش؛ 4. دغدغههایی ناظر بر مسایل فلسفی معاصر (در مقیاسی به مراتب کمتر از سه ویژگی پیشین)؛ 5. جهت گیری تدریجی و بطیی از رویکردی عمومی و کلی به رویکردی تخصصی و فنی با تاریخ و مسایل فلسفی در هر دو حوزه آموزش و پژوهش؛ و 6. حضور برخی از چهره های گروه فلسفه در ساختار قدرت سیاسی. مولفه های مذکور در بخشی دیگر از این مقاله با این پرسش ها مواجه شده اند که تا چه حد مسایلی که فلسفه دانشگاهی در حوزه های مذکور با آن ها سروکار داشته است، مسایل فلسفی امروز آن حوزه ها بوده اند؟ شیوه فلسفه خوانی در فلسفه دانشگاهی آیا اصولا واجد امکانی برای دعوت به فلسفه ورزی بوده است؟ اگر قرار بر صورت بندی «شرایط امکان تاسیس تفکر فلسفی در ایران» باشد، فلسفه دانشگاهی آیا می تواند خود را همراه چنین دغدغه ای بداند و مشارکتی در آن داشته باشد؟
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.