دیدگاه زکریای رازی در باب جزء لایتجزی
بحث جزء لایتجزی در میان متفکران مسلمان از قرن اول تا قرن ششم هجری، یکی از مهم ترین و موثرترین نظریه ی کلامی در جهان اسلام است. این نظریه در جهان اسلام با رویکرد کلامی نخستین بار به دست متکلمان معتزلی به وجود آمده و بعدها اشعریان هم آن را پذیرفتند. بر اساس این نظریه عالم حاصل اجتماع و افتراق اجزاء خرد است. با توجه به شواهد تاریخی منشاء اقتباس این نظریه نه فقط از یونان باستان بلکه از آراء هندی از جمله: فرقه های بودایی سوترانانیکا، ایباشیکا، در دین جین و مکتب نیایا نیز بوده و سه دیدگاه عمده در خصوص جزء لایتجزی مطرح شده است: در دیدگاه اول که نگرش غالب متکلمان اعم از معتزلی و اشعری اینکه جواهر فرد فاقد کمیت اند و مانند نقطه ی هندسی، متحیز اند. در دیدگاه دوم معتزلیان بصری معتقدند جسم از اجزاء لایتجزایی تشکیل شده که دارای بعد و امتدادند. دیدگاه سوم که مختص محمد بن زکریای رازیست، وی اصل همه ی مواد را هیولا می داند و هیولی اولی همان جزء لایتجزی است که امکان فساد و تغییر در اجسام و در نتیجه خلقت جهان را شامل می شود. این سه دیدگاه مختلف دارای وجه تشابه و افتراق اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.