پدری که نه مرده است نه زنده؛ تحلیل جایگاه پدر نمادین در داستان های چوب خشک بلوط و حصار و سگ های پدرم
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
«پدرکشی» از اسطوره هایی است که در دانش روانکاوی فروید و به تبع آن لکان به آن توجه شده و از آن به ویژه با عنوان «عقده ادیپ» یاد می شود. به سبب این که نویسندگان داستان نویس نیز به اسطوره های گوناگون توجه ویژه ای داشته اند، به بازتاب آنها در آثار داستانی برمی خوریم. اسطوره پدرکشی نیز از این امر مستثنی نیست. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی و کمی و با تکیه بر آموزه های روانکاوانه لکان کوشیده ایم، ابتدا تفوق دال بر مدلول را به میانجی نمونه هایی از داستان چوب خشک بلوط و حصار و سگ های پدرم و در وهله بعد، حضور قوی تر پدر نمادین از پدر فیزیکی و طبیعی را در داستان های مذکور نشان دهیم. قراین به دست آمده نشان می دهد: 1- تکه به سبب حفاظت از نام پدر سوژه منحرف و فرزندان پیربابا به سبب آرزوی نابودی و رهاکردن پدر، دارای سوژه وسواسی هستند. نیز پسر ارشد خانواده به سبب قتل پدر سوژه وسواسی و پدر به سبب حفاظت از قانون یا میل پدر، نخستین سوژه منحرف است. 2- فرزندان پیربابا و پسر ارشد خانواده گمان می کنند با کشته شدن پدر، به آزادی می رسند، غافل از آن که با حذف دال، دال دیگری جایگزین پدر فیزیکی می شود و آن دال از نام پدر محافظت می کند. 3- اعضای درون حصار، آزادی به مثابه ژوییسانس را زمانی تجربه کرده بودند که به گفته راوی به صورت «دزدکی»، یعنی دور از نگاه خیره، از میل دیگری بزرگ تخطی نموده بودند.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
133 تا 160
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2686634