بررسی رابطه ساختاری سبک های فرزندپروری ادراک شده با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان پسر شهرستان آبیک: نقش واسطه ای خودکارآمدی عمومی و سرسختی روان شناختی
یکی از ملزومات نهاد های مختلف جامعه، تلاش و برنامه ریزی برای کاهش رفتارهای پرخطر است؛ زیرا افراد جامعه سلامت جسمی و روانی بهتری خواهند داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری سبک های فرزندپروری ادراک شده با گرایش به رفتارهای پرخطر با نقش واسطه ای خودکارآمدی عمومی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان بود.
روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را هزار و چهارصد و هفتاد و پنج دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول مدارس شهرستان آبیک تشکیل داده است. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای دویست و بیست دانش آموزان پسر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های اقتدار والدین بوری1991، خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و همکاران1386، خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران1982 و سرسختی روان شناختی اهواز1377پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و روش بوت استرپ استفاده شد.
مدل ساختاری سبک های فرزندپروری ادراک شده با نقش واسطه ای خودکارآمدی عمومی و سرسختی روان شناختی با گرایش به رفتارهای پرخطر از برازش مطلوبی برخوردار است. سبک های فرزندپروری ادراک شده با رفتارهای پرخطر رابطه مستقیم دارد. سبک های فرزندپروری با واسطه گری خودکارآمدی عمومی با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه غیرمستقیم دارد. سبک های فرزندپروری ادراک شده به واسطه سرسختی روان شناختی با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه غیرمستقیم دارد. در مجموع تمامی متغیرها پنجاه و سه درصد از تغییرات گرایش به رفتارهای پرخطر را پیش بینی می کنند.
بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود در جهت تقویت مولفه های فردی همچون خودکارآمدی عمومی و سرسختی روان شناختی در نوجوانان توام با آموزش و به کارگیری روش فرزندپروری مقتدرانه از سوی والدین مبادرت شود تا بدین صورت اقدامی در جهت پیشگیری از رفتارهای پرخطر نوجوانان به عمل آید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.