اثربخشی رواندرمانی روابط ابژهای بر الگوهای دلبستگی ناایمن زنان 25-30 ساله مبتلا به اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی از جمله اختلال های روانپزشکی شایع و ناتوان کننده است، که ابعاد مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی فرد را متاثر می سازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روان درمانی روابط ابژه ای بر الگو های دلبستگی ناایمن زنان 25-30 ساله مبتلا به اختلال دوقطبی بود.
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 2 ماهه، همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به اختلال دو قطبی بستری در بیمارستان های روان پزشکی اصفهان در سال 1402-1401 تشکیل دادند. از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی مدرس اصفهان، تعداد 40 زن مبتلا به اختلال دوقطبی به روش دردسترس و مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (20=n). ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) بود. گروه آزمایش در معرض 16 جلسه 45 دقیقه ای روان درمانی روابط ابژه ای مبتنی بر پروتکل استادتر قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 23 SPSS و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین های تعدیل شده دلبستگی ناایمن اجتنابی و دلبستگی ناایمن دوسوگرا در گروه آزمایش پس از اجرای مداخله تفاوت معناداری ایجاد شد و این تفاوت تا مرحله پیگیری ادامه داشت (01/0>P).
با توجه به اثرگذاری روان درمانی روابط ابژه ای بر الگوهای دلبستگی ناایمن می توان از این روش درمان برای بهبود بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی سود جست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.