تبیین روابط علی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری کودکان براساس نقش میانجی گر سبک های فرزندپروری
شخصیت و شیوه تعامل والدین با کودک، از عوامل مهم در آسیب شناسی و پیشگیری زودرس مشکلات رفتاری کودکان به شمار می روند. این پژوهش با هدف تبیین روابط علی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان براساس نقش میانجیگر سبک های فرزندپروری انجام شد.
روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه مدل یابی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران و کودکان 8 الی 12 سال آنان بود که ساکن مناطق 1-3 شهر تهران در سال 1400-1401 بودند که 267 مادر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه صفات شخصیتی نیو (مک کری و کاستا، 1997)، سبک فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991) و سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ و رسکولار، 2001) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و AMOS با استفاده از روش روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.
بر اساس نتایج به دست آمده مدل ساختاری مفروض با داده ها برازش مناسب دارد؛ ضریب مسیر کل بین توافق پذیری (0/032=p، 0/145-=β)، گشودگی (0/019=p، 151/0-=β)، وظیفه شناسی شخصیت مادران (0/001=p، 0/380-=β) و روان رنجورخویی مادران (0/001=p، 0/387=β) با مشکلات رفتاری فرزندان معنادار بود. ضریب همبستگی چندگانه برای متغیر مشکلات رفتاری فرزندان 0/57 به دست آمد.
مطالعه حاضر نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان را تایید کرد. مشکلات رفتاری کودکان می تواند پیامد تعامل صفات شخصیت و سبک های فرزندپروری باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.