کشف مولفه های امنیت پایدار در افغانستان: دیدگاه تصمیم گیری سلسله مراتبی فازی
در چشم انداز پیچیده ژیوپلیتیک افغانستان، دستیابی به امنیت پایدار همچنان چالشی در حال تکامل محسوب می شود که مملو از پیچیدگی های درهم تنیده و گذارهای سرنوشت ساز است. این مطالعه با به کارگیری تکنیک های فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)، مولفه های متعدد شکل دهنده الگوواره امنیتی افغانستان را به طور نظام مند بررسی می کند. یافته ها حاکی از برتری عوامل سیاسی و اجتماعی این عرصه چندبعدی است. به لحاظ سیاسی، تقویت همکاری های منطقه ای، سیاست های روابط بین الملل راهبردی و تحکیم اراده سیاسی حاکمان به عنوان محورهای کلیدی مطرح است. از نگاه اقتصادی، اولویت با طرح های فقرزدایی و تحریک انگیزه های توسعه ای شدید تحت عنوان «جهاد اقتصادی» است. از دیدگاه اجتماعی، تقویت همبستگی داخلی در امتداد خطوط قومی و مذهبی و تشویق مشارکت عمومی در تامین امنیت ضروری تلقی می شود. از منظر فرهنگی نیز، ارتقای استانداردهای آموزشی و تقویت اعتماد شهروندان به حکومت حایز اهمیت تلقی می شود. تسلط مجدد طالبان و ضرورت بازنگری در پارادایم های سنتی امنیتی، نقش راهبردی ایران را در گفت وگوهای دیپلماتیک و کمک های بشردوستانه برای تعدیل سیاست های طالبان و تامین ثبات افغانستان پررنگ می کند. این مطالعه با تجزیه وتحلیل برهم کنش های پیچیده عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بینش های کاربردی ارزشمندی برای سیاست گذاران فراهم می آورد تا بتوانند نیازهای پیچیده صلح سازی افغانستان را از طریق یک چارچوب جامع مبتنی بر ثبات سیاسی، رفع فقر اقتصادی، انسجام اجتماعی و همکاری منطقه ای، راهبری کنند. پژوهش حاضر همچنین راهنمایی راهبردی برای ذی نفعانی که در تحقق امنیت پایدار مبتنی بر حقوق بشر و حکمرانی فراگیر در افغانستان سرمایه گذاری کرده اند، فراهم می آورد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.