بررسی تطبیقی مسئله قرینه ای شر از دیدگاه تولی و پلنتینگا
در مسیله قرینه ای شر، از تکثر و شدت شرور به عنوان شاهدی علیه وجود خدا استفاده می شود. بر این اساس شرور مهیبی در جهان وجود دارند که یک موجود عالم و قادر مطلق و خیر محض می تواند از آنها جلوگیری کند، بدون اینکه خیر بزرگ تری را از دست بدهد یا شر بزرگ تر یا مساوی را مجاز بداند، ولی چنین نکرده است؛ پس هرچه شدت و تنوع این شرور بیشتر باشد، احتمال وجود خدای خیرخواه محضی که عالم و قادر مطلق است نیز کمتر خواهد شد. مایکل تولی از طرفداران مسیله قرینه ای یا بینه ای شر است. او با تکیه بر مقدماتی مانند تکثر شرور، بررسی احتمالاتی نظریه وجود خدا در مقایسه با نظریه های بدیل و استناد به زلزله لیسبون به عنوان استدلال اصلی به نامحتمل بودن وجود خدا معتقد است. در مقابل، آلوین پلنتینگا در پاسخ به تولی با تکیه بر مقدماتی مانند اینکه خداباوری محتمل ترین گزینه است، چراکه نظریه های بدیل آن، مشکلات جدی دارند، با نقد بر دو مقدمه از مقدمات استدلال اصلی تولی در صدد اثبات محتمل بودن وجود خداست. در این نوشتار تلاش شده است با تکیه بر روش کتابخانه ای به تبیین استدلال تولی و پلنتینگا پرداخته و سپس نقدهای دیگر وارده بر نظریه احتمالاتی تولی ارایه شود.
مسئله شر ، شر قرینه ای ، تولی ، پلنتینگا ، نظام احسن ، نظام ربوبی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.