پیش بینی معنای زندگی بر اساس حس انسجام و سازوکارهای دفاعی با میانجیگری استرس ادراک شده در زنان مبتلا به سرطان سینه
سرطان سینه سومین سرطان شایع جهان و شایع ترین سرطان در میان زنان و دومین عامل مرگ ناشی از سرطان در میان آنان است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی معنای زندگی بر اساس حس انسجام و سازوکار های دفاعی با میانجی گری استرس ادراک شده در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-تحلیلی از نوع بنیادی است. جامعه آماری همه زنان مبتلا به سرطان سینه در قزوین، در سال 1402 با تعداد 200 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری در دسترس، 126 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS vol.26 و SmartPLS vol3.0.1 بررسی گردیدند.
یافته های پژوهش:
حس انسجام بر استرس ادراک شده با ضریب 478/0- (P=0.006)، سازوکار های دفاعی بر استرس ادراک شده با ضریب 458/0- (P=0.015) و استرس ادراک شده بر معنای زندگی با ضریب 414/0- (P=0.044) تاثیر معکوس و معنادار، سازوکار های دفاعی بر معنای زندگی با ضریب 608/0 (P=0.005) تاثیر مستقیم و معنا دار، استرس ادراک شده با ضریب 198/0 نقش میانجی گری معنادار (P=0.032) بر رابطه میان حس انسجام و معنای زندگی و همچنین استرس ادراک شده با ضریب 190/0 نقش میانجی گری معنا داری (P=0.04) بر رابطه میان سازوکار های دفاعی و معنای زندگی داشتند.
با توجه به نتایج این پژوهش، افزایش استرس ادراک شده باعث کاهش حس انسجام و افزایش سازوکارهای دفاعی ناسازگار و کاهش معنای زندگی می شود. با توجه به الگوی پیشنهادی می توان با کنترل کردن سطح استرس ادراک شده در بیماران، با استفاده از افزایش حس انسجام و سازوکارهای دفاعی، معنای زندگی در بیماران را بهبود بخشید. پیشنهاد می گردد، با ارائه خدمات روان شناختی برای کنترل استرس ادراک شده و سازوکار های دفاعی ناسازگار اقدام شود.