تحلیل اسمای خاص از دیدگاه جان استوارت میل و میرزا مهدی اصفهانی
یکی از مباحث مهم که امروزه در فلسفه زبان مطرح است, مبحث ماهیت نام ها و اسامی است. برای فیلسوفان زبان این پرسش مهم است که اسمای خاص و نیز اسمای جنس چگونه دلالت خویش را به انجام می رسانند؟ در پاسخ به این پرسش محققان چندین نظریه ارایه کرده اند.1 اما این بحث هم چنان زنده و جالب است و می توان به طور جدی آن را در آثار جدیدتر نیز پی گرفت. از آن جا که این بحث در آثار جان استوارت میل (J.تS.تMill) ریشه دارد و او نیز به دیدگاه خاصی, با عنوان نظریه مصداقی معنا در باب دلالت اسمای خاص باور دارد, محققان همواره در آغاز این بحث به نظریه میل اشاره کرده, آن را نقد می کنند و سپس دیدگاه خود را مطرح می سازند. اما از آن جا که طرح نظریه میل تنها جنبه تاریخی و حاشیه ای دارد, چندان به درستی و دقت انجام نمی پذیرد. ازاین رو, به نظر می آید بازخوانی, گزارش و تحلیل نظریه میل در این زمینه به دور از درستی و نادرستی آن مناسب باشد. با توجه به این که نظریه میل در برخی از تنسیق هایش با دیدگاه یکی از محققان اسلامی, یعنی میرزا مهدی اصفهانی شباهت بسیار دارد, در این مقاله, ضمن گزارش و تحلیل نظریه میرزا مهدی اصفهانی, دیدگاه او را با نظریه جان استوارت میل مقایسه و تطبیق کرده ایم.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.