نسب درونی و بیرونی
فهم عرفی خواص شیی را، نخست به خواص حقیقی، و نسبی بخش می کند؛ سپس خواص حقیقی را به ذاتی و عرضی، و خواص نسبی یا نسب را به درونی و بیرونی.
خواص حقیقی یا نفسی خواصی اند که تعیین آنها متضمن ارجاع به شیی دیگر نیست؛ به دیگر بیان، زاییده نسبتسنجی نیستند. خواص نسبی یا نسب، از ارجاع به شیی دیگر حاصل می آیند؛ به بیان دیگر زاییده نسبتسنجی بین دو شیی هستند.
ذاتی بودن خواص نفسی، یا درونی بودن نسب به این معنا است که اگر از شیی گرفته شوند، دیگر همان شیی نخواهد بود. اما خواص عرضی یا نسب بیرونی چنان اند که اگر از شیی گرفته شوند، شیی همچنان همان خواهد بود.
دو گروه از فلاسفه، ایده آلیستهای مطلق و فیلسوفان تحلیلی، تفکیک فهم عرفی درباب خواص اشیا را نپذیرفته اند. هر دو گروه، در این که همه خواص شیی نسبی و از مقوله نسبت اند همرای هستند؛ با این تفاوت که گروه نخست همه خواص را نسبی و همه نسب را درونی می دانند. و فیلسوفان تحلیلی همه خواص را نسبی و همه نسب را بیرونی می دانند.
در این مقاله، در کمال فشردگی و به طور جامع، شقوق مختلف مساله بررسی شده، براهین بسود و بزیان هر یک از دیدگاه ها ارائه و مورد نقد قرار می گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.