رابطه ی بین گرایش تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه ارومیه
امروزه صاحب نظران تفکر انتقادی را به عنوان برونداد اصلی آموزش معرفی کرده و تدریس تفکر را نکته ی پایه برای یادگیری به شمار می آورند. این مطالعه به منظور بررسی رابطه ی بین گرایش تفکر انتقادی و پشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه صورت گرفت.
این مطالعه، پیمایشی از نوع همبستگی بر روی 355 دانش آموز متوسطه که در سال تحصیلی 90-89 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها آزمون گرایش تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. برای تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون t-test و تحلیل واریانس و نرم افزار spss استفاده شد.
میانگین و انحراف استاندارد نمره ی کل گرایش تفکر انتقادی در دانش آموزان 09/34 ± 60/289 بود. به طوری که حداقل میزان گرایش تفکر انتقادی دانش آموزان مورد مطالعه برابر 190 و حداکثر 398 می باشد. نتایج نشان می دهد بین گرایش به تفکر انتقادی با پیشرفت تحصیلی بر حسب جنسیت، نوع مدرسه، رشته تحصیلی و پایه تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد.
در ای ن مطالعه حدود نمره ی کل گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان نشان دهنده ی گرایش مثبت متوسط آنان می باشد. برای آموزش تفکر انتقادی در شاگردان ایجاد حالت کنش متقابل میان شاگردان و معلمان و ایجاد یک چهارچوب سازمان یافته برای فرایندهای فکری و استفاده از مهارت ها و موقیعت هایی که در این فرایند به کار گرفته می شوند، ضرورت دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.