رادیکالیسم در جغرافیا
در سالهای اخیر مکاتب مختلف فلسفی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر آشکار و عمیقی بر مباحث جغرافیایی گذاشته اند و تفکرات جدیدی را ایجاد نموده اند. رادیکالیسم نیز یکی از این مکاتب می باشد که توانست با ارائه رویکردی ساختارشکنانه در جهت حل هر چه بیشتر مسائلی که فضا بدان دچار بود عمل نماید و زدودن بسیاری از روندهای تثبیت شده در جغرافیا را موجب گردد. در درون چنین رهیافتی است که جغرافیدانان رادیکال فضای جغرافیایی را یک مقوله تاریخی- اجتماعی- سیاسی می دانند که در طبیعت نقش بسته است. اما آنچه که در این مکتب بیش از همه خودنمایی می کند بهره گیری از ایدئولوژی های مارکسیستی و سوسیالیستی است.
این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که آیا مشروعیت رادیکالیسم در جغرافیا ناشی از تقابل آن با دیدگاه ها و چهارچوب هایی است که فضای جغرافیایی را به سود صاحبان قدرت و سرمایه شکل می دهد یا صرفا پارادایمی است که دیدگاه فضایی را به چالش می کشد. در این راه نگارنده تلاش نموده است که با استفاده از روش تحقیق اسنادی و استناد به منابع کتابخانه ای به گردآوری و تجزیه و تحلیل مسائل بپردازد و با بررسی مبانی رادیکالیسم و دیدگاه های مختلف آن، میزان تاثیرپذیری این مکتب از سایر ایدئولوژی ها و همچنین اثرگذاری آن را در مطالعات جغرافیایی تبیین نموده و فضاهای مختلفی را که طرفداران این مکتب در جغرافیا طرح نموده اند، معرفی نماید.
ایدئولوژی ، رادیکالیسم ، سرمایه ، مارکسیسم ، سازمان فضایی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.