فهرست مطالب

پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده - سال سوم شماره 1 (پیاپی 4، بهار و تابستان 1394)

مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده
سال سوم شماره 1 (پیاپی 4، بهار و تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/08/03
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سهیلا صادقی فسایی*، مریم قاضی نژاد، پروانه دانش، اعظم آهنگر سله بنی صفحه 5
    زمینه و هدف
    ترس زنان در فضاهای عمومی با پیامدهای خاصی همراه است که می توان آن ها را از تغییرات ظریف در عادت های شخصی تا رفتارهای اجتماعی و محدود کننده دسته بندی کرد. اگرچه بین ترس زنان شرایط عینی که علیه آن هاست، تطابق وجود ندارد و هنوز ارتباط میان این دو شاکله برانگیز است، اما پیامدهای ترس برای زنان بسیار واقعی و محدود کننده است. هدف از انجام این تحقیق بدست آوردن تجربیات زنان و راهکارهای آن ها در مواجهه با ترس ها و هراس هایشان است.
    روش
    پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد کیفی و انجام 46 مصاحبه نیمه ساختاریافته با زنان در شهر تهران، بر آن است تا تجربیات زنان و راهکارهای آن ها را در مواجهه با ترس را آشکار سازد.
    یافته ها
    ترس زنان در قالب سه مقوله تحت عنوان ترس های موردی، ترس از آزارهای جنسی و ترس از استیلای مذکر قابل دسته بندی است و راهکارهای زنان برای مواجهه با ترس ها و هراس ها نیز در دو قالب مواجهه مبتکرانه- فعالانه و یا مواجهه انفعالی- واکنشی قابل ارائه است. زنان برای هر یک از این ترس ها از راهکارهای منحصر به فردی استفاده می کنند.
    بحث و
    نتیجه گیری
    زنان در برخورد مبتکرانه- فعالانه، سعی بر مدیریت ترس و مواجهه منطقی با آن دارند و تمام منابع در دسترس خود را در این راستا بسیج می نمایند و حال آنکه در برخورد منفعلانه زنان از راهکارهایی چون سکوت، تسلیم، انزوا، احتیاط و تغییر در عادت های شخصی بهره می جویند. با توجه به غیرتصادفی بودن نمونه، نتایج این تحقیق به هیچ وجه قابل تعمیم نمی باشد.
    کلیدواژگان: ترس ها و هراس ها، زنان، محیط های عمومی، محیط های خصوصی
  • مهری محمد پور، ایرج شاکری نیا*، فریدون رمضانی صفحه 23
    زمینه و هدف
    احساس امنیت همواره از دغدغه های نوع بشر در طول تاریخ بوده است. احساس امنیت یک پدیده روان شناختی – اجتماعی و دارای ابعاد گوناگون است. محققین زیادی رابطه این متغیر با متغیرهای متنوع موجود در محیط کار، از جمله رضایت شغلی را مورد بررسی قرار داده اند. در این پژوهش رابطه احساس امنیت، دینداری و بهداشت روانی با رضایت شغلی در زنان بررسی شد.
    روش
    روش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی(همبستگی) است. به این منظور از 195زن شاغل دستگاه های دولتی شهر رشت که به صورت تصادفی انتخاب شده اند خواسته شد به پرسشنامه های تحقیق پاسخ دهند. داده های بدست آمده از 181 پرسشنامه کامل با آزمون های t استیودنت(گروه های مستقل)، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS-18 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بین احساس امنیت، دینداری، بهداشت روانی و رضایت شغلی زنان رابطه معناداری وجود دارد. تفاوت بین احساس امنیت، بهداشت روانی و رضایت شغلی زنان بر حسب وضعیت تاهل و سابقه کار معنی دار بود. اما بین دینداری زنان شاغل مشارکت کننده در پژوهش تفاوت معناداری مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نیز نشان داد که بهداشت روانی و احساس امنیت، به ترتیب اولویت رضایت شغلی زنان را پیش بینی می کنند.
    نتیجه گیری
    امروزه اشتغال زنان در جامعه به عنوان یک مساله اجتماعی با امنیت فردی و اجتماعی زنان، خانواده و جامعه گره خورده است. به گونه ای که هر عامل مرتبط با آن از حیث امنیت اجتماعی و نیز روان شناختی و جامعه شناختی حائز اهمیت و بررسی است. احساس امنیت زنان در جامعه و بخصوص زنان شاغل در محیط های شغلی (بخشی از نتایج پژوهش) خود نشان دهنده بالا بودن امنیت اجتماعی و تلاش پلیس در تامین امنیت جامعه است.
    کلیدواژگان: احساس امنیت، دینداری، بهداشت روانی، رضایت شغلی زنان، پلیس
  • سیمین حسینیان*، سوگند قاسم زاده، طیبه تازیکی، فاطمه جانقربانیان صفحه 39
    زمینه و هدف
    پرخاشگری یک مشکل رفتاری است که هدف آن صدمه زدن به خود یا به دیگران می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش شناختی رفتاری بر سلامت روان، کیفیت زندگی و پرخاشگری زنان پرخاشگر انجام گرفت.
    روش
    به منظور رسیدن به هدف پژوهش از میان کلیه زنان پرخاشگر با سابقه دریافت خشونت خانگی شهر تهران 60 نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایشی طی هشت جلسه تحت برنامه آموزشی به شیوه شناختی رفتاری گروهی قرار گرفتند و پرسشنامه های پرخاشگری، سلامت عمومی و مقیاس کوتاه کیفیت زندگی توسط آن ها در مرحله قبل و پس از اجرای برنامه آموزشی تکمیل شدند. داده های حاصل با روش تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادهر سه فرضیه پژوهش حاضر را تایید می نماید. به عبارت دیگر، آموزش شناختی رفتاری به زنان پرخاشگر، در کاهش پرخاشگری و افزایش سلامت روان و کیفیت زندگی زنان پرخاشگر موثر بوده است. نتایج تحلیل داده ها معناداری در هر سه مقیاس را نشان داد.
    نتیجه گیری
    در مجموع می توان گفت آموزش شناختی رفتاری منجر به کاهش پرخاشگری زنان و افزایش سلامت روان و کیفیت زندگی زنان آموزش دیده می گردد. آموزش شناختی رفتاری به زنان پرخاشگر منجر به کاهش پرخاشگری زنان و افزایش سلامت روان و کیفیت زندگی آن ها می گردد. بنابراین آموزش روان شناختی به زوجینی به ویژه زنان در مراکز بهداشتی و سلامت روان قبل از ازدواج و نیز به زنان با سابقه ضرب و شتم مراجعه کننده به پزشکی قانونی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: آموزش شناختی رفتاری، پرخاشگری، سلامت روان، کیفیت زندگی
  • آناهیتا خدابخشی کولایی*، الهام خلیلی صفحه 55
    زمینه و هدف
    خودکشی راه ارادی و آگاهانه در خاتمه بخشیدن به زندگی فرد است که از نظر اجتماعی، سیاسی، بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تصویر بدنی و هیجان خواهی با گرایش به خودکشی در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اراک انجام شده است.
    روش
    روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه پژوهش شامل دختران دبیرستانی شهر اراک که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند. از میان آن ها نمونه ای به حجم 150 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه افکار خودکشی بک، فرم پنجم هیجان خواهی زاکرمن و پرسشنامه تصویر تن فیشر بوده است.
    یافته ها
    داده ها با آزمون های آماری همچون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شده است. نتایج نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین تصویر بدنی و گرایش به خودکشی وجود دارد. به این معنا تصور مطلوب بدنی به احتمال کمتری منجر به گرایش به خودکشی می شود و بالعکس. در حالی که، بین هیجان خواهی با گرایش به خودکشی در دختران نوجوان رابطه مثبت و معناداری به دست وجود دارد. به این معنا هیجان طلبان به احتمال بیشتری دست به رفتارهای پرخطری چون خودکشی می زنند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که عدم رضایت از تصویر بدنی و هیجان خواهی زیاد به احتمال بیشتری دختران نوجوان را به سوی گرایش به خودکشی سوق می دهد. در پایش های سلامت در بدو ورود به دبیرستان، مشاوران و متخصصان سلامت روان به دو مولفه روان شناختی تصویر بدنی و هیجان خواهی در شناسایی دانش آموزانی که احتمال گرایش به خودکشی آن ها بالاتر است، باید توجه بیشتری داشته باشند.
    کلیدواژگان: تصویر بدنی، هیجان خواهی، گرایش به خودکشی، دانش آموزان دختر
  • تورج سپهوند* صفحه 64
    زمینه و هدف
    امروزه طلاق و تعارض زوجی مخرب، عوامل خطر اصلی برای بسیاری از اشکال ناکارآمدی و آسیب شناسی روانی در خانواده ها هستند و ناکارآمدی زناشویی هم به یک مساله مهم(در خانواده و جامعه) تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه توانمند سازی زناشویی، بر کاهش مشکلات زناشویی و تکانش گری ناکارآمد زوجین در معرض جدایی و طلاق بود.
    روش
    پژوهش حاضر یک پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. برای این منظور، از میان زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم آباد، تعداد 26 زوج به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار و مورد بررسی قرار گرفتند. قبل از اجرای برنامه توانمندسازی زناشویی، پرسشنامه های وضعیت زناشویی گلومبوک- راست و تکانش گری ناکارآمد دیکمن به عنوان پیش آزمون در مورد همه زوجین اجرا گردید. سپس زوجین گروه آزمایش به مدت شش جلسه در برنامه توانمندسازی زناشویی شرکت کردند، اما زوجین گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. بعد از اتمام برنامه مداخله، مجددا زوجین دو گروه توسط پرسشنامه های مذکور مورد پس آزمون قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تاثیر برنامه توانمندسازی زناشویی بر نمرات پس آزمون دو گروه در هر کدام از متغیرهای مورد بررسی معنی دار بوده و دو گروه در پس آزمون با هم تفاوت معناداری داشتند. براساس این نتایج، برنامه توانمندسازی زناشویی در زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مشکلات زناشویی و تکانش گری ناکارآمد آن ها را کاهش داده است.
    نتیجه گیری
    زوجین دارای ناکارآمدی زناشویی در معرض خطر بالای طلاق و جدایی و بسیاری از پیامدهای مخرب خانوادگی و اجتماعی هستند. برنامه توانمندسازی زناشویی می تواند با کاهش مشکلات زناشویی و نیز کاهش تکانش گری ناکارآمد زوجین در جلوگیری از این پیامدهای مخرب موثر باشد.
    کلیدواژگان: توانمند سازی زناشویی، وضعیت زناشویی، تکانش گری ناکارآمد، زوجین، در معرض جدایی و طلاق
  • امیرحسین محمدپناه*، ساسان ودیعه، حبیب صبوری صفحه 82
    زمینه و هدف
    مساله تجددگرایی با دیگر حوزه های اجتماعی شدیدا ممزوج بوده، دراین میان اظهارنظر درخصوص بایدها و نبایدهای تجددگرایی و نوگرایی درخانواده ها به دلیل نقش مهم نهاد خانواده درتربیت نسل آینده،محل علاقه، بحث و چالش بسیاراست. هدف بررسی رابطه تجددگرایی و سرمایه اجتماعی خانواده های سنندجی است.
    روش
    تحقیق از نوع کاربردی و به روش اسنادی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، خانواده های ساکن سنندج و حجم نمونه انتخابی 280 نفرانتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده ازروش پیمایشی واز ابزار پرسشنامه و مطالعه اسنادی، جمع آوری شده است. برای سنجش رابطه،شاخص هایی درابعاد هفت گانه جهت گیری های تساوی طلبانه، استقلال طلبانه، علمی، عام گرایانه، پیشرفت، مدنی، دموکراتیک درنظر گرفته شد.
    یافته ها
    با افزایش جهت گیری تساوی طلبانه، استقلال طلبانه، عام گرایانه، پیشرفت و مدنی، سرمایه اجتماعی خانواده ها کاهش و با افزایش جهت گیری علمی، میزان سرمایه اجتماعی آنان افزایش می یابد.
    نتیجه گیری
    تجددگرایی درخانواده ها تاثیر گذاشته وبا افزایش تجددگرایی، سرمایه اجتماعی خانواده ها کاهش می یابد. البته خانواده های سنندجی درحال زوال نیستند بلکه درحال گذار هستند.
    کلیدواژگان: تجددگرایی، سرمایه اجتماعی، خانواده، اعتماد، هنجارهای همیاری، شبکه ها
  • صفحه 105
|
  • Soheila Sadeghi Fasaee*, Maryam Ghazi Nejad, Parvane Danesh, Azam Ahangar Sele Bani Page 5
    Background And Objectives
    Women’s fears in public accompany special consequences, which can be classified form personal habits to social and restrictive behaviors. Although, there is no congruence between the women’s fears and the objective status, which opposes them, the relationship between these two factors is still under question. The consequences of fear are serious and restrictive for women. The objective of the present study was evaluating the women’s experience and their strategies in facing fear and phobia.
    Method
    The present study was a qualitative research the data of which were obtained using 46 semi-structured interviews.
    Findings
    The women’s fear can be classified into three categories, including case fears, fear of sexual harassment and fear of males’ ruling. The women’s strategies in facing fear can be classified into innovative – active behavior or passive- reactive behavior. For every one of these fears, women use unique strategies.
    Conclusion
    In innovative – active behavior, women try to manage their fears and face the fears logically, in so doing they make use of all their resources. In passive behavior, women make use of strategies like silence, surrender, seclusion, prudence and change in personal habits. Since the participants were selected non-randomly, the results of this study are not generalizable at all.
    Keywords: Fears, Phobia, Women, Strategies to Face Fear, Public Places, Private Places
  • Mehri Mohammadpour, Iraj Shakerinia, Fereidoon Ramazani Page 23
    Background And Objectives
    Feeling secure has always been a matter of importance for human being. Feeling secure is a social- psychological phenomenon and is multidimensional. A number of studies have investigated the relationship between security and different variables. In the present study, the relationship between security, piousness and mental health with job satisfaction was investigated.
    Method
    The present study was correlational. To this end, 195 women employed in questionnaires. The obtained data from 181 questionnaires were analyzed using t-test, Pearson Product Moment Correlation and Regression. SPSS was used for this purpose.
    Findings
    It was found that there is a significant relationship between feeling secure, piousness, mental health and women’s job satisfaction. The difference between feeling secure, mental health, and job satisfaction of women was significant in terms of marital status and job experience. No significant relationship was observed between piousness of the participants. The results of the Regression also showed that mental health and feeling secure predict the job satisfaction of women, respectively.
    Conclusion
    Nowadays, employment of women is interwoven with the social and personal security of women. Therefore, every related issue is studied in terms of social security and psychological and sociological aspects. Security of women in society shows high levels of social security and also it shows the attempt that police makes to keep the society secure.
    Keywords: Feeling secure, Piousness, Mental Health, Women's job satisfaction, Police
  • Simin Hoseinian, Sogand Ghasem Zade, Tayebe Taziki, Fateme Janghorbanian Page 39
    Background And Objectives
    Aggression is a behavioral problem the purpose of which is harming the person and others. The purpose of the present research was investigating the cognitive- behavioral training on mental health, life quality and aggression of the women who had been exposed to family aggression.
    Method
    From among the women who had been exposed to family aggression in Tehran, 60 were selected through convenient sampling, and were assigned to experimental and control groups. The participants in experimental group were exposed to group cognitive-behavioral training program for 8 sessions. The participants were given some questionnaires before and after the treatment, including: aggression questionnaire, general health and short-form of life quality scale. Repeated measure covariance was used to analyze the data.
    Findings
    The findings approved the three hypotheses of the study. To put it differently, behavioral-cognitive training led to a reduction in aggression, enhancement of mental health, and improving life quality of aggressive women. Significant differences were observed.
    Conclusion
    In general, it can be concluded that cognitive-behavioral training can reduce aggression, enhance life quality and mental health of aggressive women. Accordingly, this training program is suggested for women who have experienced conflict.
    Keywords: Cognitive, Behavioral Training, Aggression, Mental Health, Life Quality
  • Anahita Khodabakhshi Koulaei, Elham Khalili Page 55
    Background And Objectives
    Suicide is an intentional way to end the person’s life, which has been the focus of attention of thinkers in terms of social, political, cultural and economic aspects. The purpose of this study was to investigate the relationship between physical image and seeking excitement with a tendency towards suicide among the female high school students in the city of Arak.
    Method
    This is a descriptive and correlational study. The participants were girl students at the female high schools in Arak, who were studying during the year 1393-94. A sample of 150 was selected through stratified random sampling. The instruments included Back suicide, Zakerman excitement fifth form and Fishers physical image questioner.
    Findings
    The obtained data were analyzed using Pearson Product moment correlation and Regression. The results show that there is a significant negative correlation between physical image and the tendency to commit suicide. Physical self image less likely leads to a tendency towards suicide and vice-versa. However, there was a significant positive correlation between excitement and tendency to suicide among adolescent girls. Therefore, the girls who seek excitement more likely embark on suicide.
    Conclusion
    The result showed that lack of satisfaction with physical image and seeking excitement among girl adolescents more likely leads to committing suicide. Counselors and mental health experts should pay more attention to the psychological aspects of physical among and excitement among the girl students.
    Keywords: Physical Self, Image, Excitement Seeking, Tendency to Suicide, Girl Students
  • Touraj Sepahvand* Page 64
    Background And Objectives
    Nowadays, divorce and marital conflicts are considered as the main threats for a lot of inefficiency and mental pathology, and marital inefficiency has become an important issue in family and society. The purpose of the present study was to investigate the efficiency of the marital empowering program on reducing marital problems and in efficient impulsivity of the couples who were about to getting divorced.
    Method
    The present study made use of a pre-test, post-test control group quasiexperimental design. To this end, from among the couples referring to the counseling offices of Khorram Abad, 26 couples were selected randomly and they were assigned to control and experimental groups. At the outset of the study, Gloumbook- Rust’s marital status questionnaire, and Dickman’s inefficient impulsivity questionnaire were distributed among the participants. Then, the couples in experimental group were exposed to the empowering program for six sessions, while the couples in the control group received no treatment. After the treatment, the participants of the two groups were asked to fill in the two questionnaires. Covariance was used to analyze the gathered data.
    Findings
    The results showed a significant difference between the performance of the two groups in the post-test. It was found that the program had reduced the marital problems and inefficient impulsivity of the couples in the experimental group.
    Conclusion
    The couples who have faced the problem of inefficient marital problems are exposed to the threat of divorce and other social and family problems, the marital empowering program can be effective in reducing marital problems and reducing inefficient impulsivity of the couples.
    Keywords: Marital Empowering, Marital Status, Inefficient Impulsivity, Couples Exposedto Divorce
  • Amir Hossein Mohammad Panah, Sasan Vadiee, Habib Sabouri Page 82
    Background And Objectives
    Modernism is completely combined with other social areas. Due to the crucial role of family in breeding future generation, there is much challenge on “shoulds” and “shouldn’ts” of modernism.
    Method
    The purpose of the present study was to investigate the relationship between, modernism and social capital of families in Sanandaj. It was an applied survey. The sample included 280 people who were chosen from families living in Sanandaj. Questionnaire and document analysis were used to gather the needed data. Some criteria were observed in order to investigate relationships. These criteria included: equity biases, independence seeking, scientific, public, improvement, civic and democratic.
    Findings
    It was found that with increase in equity biases, independence seeking, public, improvement and civic, the social capital of families decreases.
    Conclusion
    Modernism in families reduces social capitals, of course it should be noted that the families in Sanandj are not chuting, but they are passing through modernism.
    Keywords: Modernism, Social Capital, Family, Trust, Cooperation Norms, Networks