فهرست مطالب

نشریه پژوهش های مشاوره
پیاپی 50 (تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/06/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • نقش سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی ملاک های همسرگزینی دانشجویان دختر
    کریم افشاری نیا صفحات 5-29
    این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی ملاک های همسرگزینی دانشجویان دختر انجام شد. نمونه پژوهش300 نفر از دانشجویان مجرد دختر دانشگاه آزاد کرمانشاه که در مقطع کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه ملاک های همسرگزینی بودند. نتایج نشان داد که از بین سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن با ملاک محتوایی همسرگزینی و سبک دلبستگی اجتنابی با ملاک فرآیندی همسرگزینی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و حوزه محدودیت مختل با ملاک فرآیندی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد سبک ایمن به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و سبک اجتنابی به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی است.از بین طرحواره های ناسازگار، طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل به صورت مثبت و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و به صورت معکوس و معنادار پیش بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی نیز می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند در تصمیم گیری افراد برای شریک زندگی تاثیرگذار باشند.
    کلیدواژگان: سبک های دلبستگی، طرحواره های ناسازگار اولیه، ملاک های همسرگزینی
  • عباس امان الهی، کوثر تردست، خالد اصلانی صفحات 29-54
    هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی براساس مولفه های خودشفقتی (خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد) در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین بود و آزمودنی های آن را 190 دانشجوی دارای تجربه ی شکست عاطفی در طی یک سال گذشته تشکیل می دادند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های سلامت عمومی گلدنبرگ و خودشفقتی نف بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی دانشگاه های شهر اهواز است. همچنین در تحلیل ممیز به روش گام به گام مشخص گردید که کارآمدترین متغیرها در پیش بینی سلامت عمومی به ترتیب شناخت بیش از حد و انسانیت مشترک هستند. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که همه ی متغیرها شامل خودمهربانی، خودقضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن آگاهی و شناخت بیش از حد، پیش بین های معنی داری برای سلامت عمومی در دانشجویان دختر دارای تجربه ی شکست عاطفی در دانشگاه های شهر اهواز می باشند.
    کلیدواژگان: خودشفقتی، سلامت عمومی، شکست عاطفی
  • امینی خویی، عبدالله شفیع آبادی، علی دلاور، رحمت الله نورانی پور صفحات 54-79
    هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی تکنیک های ایماگوتراپی و برنامه آموزش مهارت های زندگی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان شهر بوشهر بوده است. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون است، جامعه آماری مطالعه را زوج های جوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بوشهر تشکیل داده اند. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (45 زوج) بوده که به روش داوطلبانه جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون هر کدام از گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه (هر هفته یک جلسه) در معرض آموزش مهارت های زندگی و آموزش تکنیک های ایماگوتراپی قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستینسن و سالاوی است. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل رگرسیون استفاده گردید، یافته ها نشان داد که هر دو روش برنامه آموزش مهارت های زندگی و ایماگوتراپی در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین جوان موثر بوده و در مقایسه بین دو روش، شیوه آموزش مهارت های زندگی تاثیر بهتری در بهبود الگوهای ارتباطی زوجین داشته است.
    کلیدواژگان: آموزش مهارت های زندگی، ایماگوتراپی، الگوهای ارتباطی زوجین
  • جمال سلیمی، سید جمال بارخدا، کویستان محمدیان شریف صفحات 79-101
    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین انگیزش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی با تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه با روش همبستگی انجام شد.نمونه ی پژوهش 275 (دانش آموز پسر و دختر) بود که به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از دبیرستان های دوره ی متوسطه ی شهرستان مریوان انتخاب شدند و به سه پرسشنامه ی ادراکات انگیزیش تحصیلی، اهداف پیشرفت اجتماعی و تعلل ورزی تحصیلی پاسخ دادند.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری رگرسیون گام به گام و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های انگیزش تحصیلی مولفه ی تکلیف، رقابت، کسب پیوستگی وعلاقه اجتماعی و مولفه های اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحر، عملکرد گرایی، عملکرد گریزی) می تواند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کند و یا روی آن تاثیر بگذارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که انگیرش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی می توانند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کنند و همچنین اهداف پیشرفت تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. نتایج این پژوهش برای اداره آموزش و پرورش و همچنین مراکز آموزش عالی بویژه برای دبیران و معلمان قابل استفاده می باشد تا جهت رفع تعلل ورزی و ناکار آمدی تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان و افزایش انگیزش تحصیلی در میان آنها گامی بردارند.
    کلیدواژگان: انگیزش تحصیلی، اهداف پیشرفت اجتماعی، تعلل ورزی تحصیلی
  • حسین قمری، ثمینه دستانی، سمیه قدیمی صفحات 101-118
    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن بود. روش پژوهش در این تحقیق شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنانی بودند که در نیمه دوم سال 1390 به مراکز بالینی و درمانی شهرستان تبریز مراجعه کرده اند و از نشانگان خستگی مزمن رنج می بردند. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 بیمار زن مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر تبریز در سال 1390 بود که به صورت در دسترس در دو گروه مقایسه ای قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس خستگی چالدر، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس پاسخهای نشخواری بود. روش مورد استفاده برای تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چند متغیره بود. از پرسشنامه خستگی چالدر برای شناسایی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن استفاده شد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه افسردگی بک نشانگر تاثیر معنی دار درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در زنان مبتلا به سندرم خستگی مزمن است و نیز اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش نشخوار فکری با توجه به نتایج به دست آمده از مقیاس پاسخ های نشخواری معنی داراست. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش میزان افسردگی و نشخوار فکری درزنان مبتلا به نشانگان خستگی مزمن تاثیر دارد و همچنین تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر کاهش نشخوار فکری نسبت به کاهش افسردگی در این بیماران تا حدودی بیشتر است. از نتایج حاصل می توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی-رفتاری از طریق تغییر تفسیر افراد از موقعیتها و تغییر توجه بیماران مبتلا به خستگی مزمن بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری موثر است و افسردگی به علت نقش سایر عوامل کمتر از نشخوار فکری بهبود می یابد.
    کلیدواژگان: اختلال خستگی مزمن، درمان شناختی- رفتاری، افسردگی، نشخوار فکری، زن
  • محمد عسگری، لیلا باجلان صفحات 118-139
    هدف این پژوهش تعیین تاثیر بخشش درمانی بر تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر اراک بود. برای این منظور از بین زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک1389که در آزمون تعارض زناشویی نمرات بالاتر از 25) کسب کرده بودند، نمونه ای با حجم 30 نفر انتخاب(نمونه ای در دسترس) و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نخست تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی آزمودنی ها با دو پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه تعارض زناشویی انریچ اندازه گیری شد. پس از آن، گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای برنامه بخشش درمانی دریافت کرد، اما گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخلات درمانی، بار دیگر، تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی آزمودنی ها اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی و تی تست نشان داد که بخشش درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش کیفیت زندگی زنان به طور کلی تاثیر داشته و این تاثیر از لحاظ آماری معنی دار بود.(p&le.05)
    کلیدواژگان: بخشش درمانی، تعارضات زناشویی، کیفیت زندگی
  • شهناز محمدی، مهرناز عضوخوبان، فریبا گودرزی صفحات 139-164
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال انجام شده است. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز خصوصی شهر کرج می باشد؛ که 36 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بررسی تاثیرآموزش مهارت های جنسی بر افزایش رضایت زناشویی زنان زیر 40 سال فرضیه اصلی پژوهش حاضر بود. بدین منظور برای بررسی اثربخشی مهارت های جنسی، گروه آزمایشی طی 6 جلسه 90 دقیه ای تحت آموزش قرار گرفتند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه در جلسه اول، جلسه آخر و 1 ماه پس از اتمام دوره آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. در پایان اطلاعات بدست آمده با توجه به فرضیه های تحقیق و با روش تحلیل کواریانس یک راهه (انوا) و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش مهارت های جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان می گردد.
    کلیدواژگان: آموزش جنسی، مهارت های جنسی، رضایت زناشویی، زنان
|
  • The role of Attachment Styles and Early Maladaptive Schema in prediction of Mate Selection Preference of female students
    Pages 5-29
    This study aimed to predict mate selection preference of female students through attachment styles and early maladaptive schema. With this purpose, 300 students (female) were selected randomly from students of Islamic Azad University. The subjects completed questionnaires of Early Maladaptive Schemas (short form), Attachment Styles (AAQ) and Mate Selection Preference. Results indicated that there was a negative correlation between secure attachment style and content mate selection preference as well as between avoidant attachment style and process mate selection. There is negative correlation between impaired autonomy and performance and impaired limits domains, with process mate selection. The multiple regression analyses showed that secure attachment style was the best predictor of content mate selection preference as well as avoidant attachment style was the best predictor of process mate selection preference. Results also showed that impaired autonomy and performance was the best predictor of content mate selection preference and process mate selection preference.
    Keywords: Attachment Styles, Early Maladaptive Schema, Mate Selection Preference
  • Pages 29-54
    The purpose of the present study was the prediction of general health based on the components of self-compassion (self-kindness, self-judgment, common humanity, isolation, mindfulness and over-identification) among students who have experienced love break up in Ahwaz universities. The present research method was correlation. The participants of the study were 190 girls who have experienced love break up over a year ago. The selection of sample population was purposive sampling. The instruments for data gathering include Goldberg General Health Questionnaire and Neff Self-Compassion Inventory. For the analysis of the data, discriminate analysis method was used. Results showed that linear combination of the variables of the study can predict general health among girls of universities of Ahwaz. With the usage of step by step method of discriminate analysis, it has been also identified that order of the most efficient variables in prediction of general health were 1- over-identification and 2- common humanity. Investigation of the variables separately showed that all variables including self-kindness, self-judgment, common humanity, isolation, mindfulness and over-identification were significant predictive for general health among girls of Ahwaz city.
    Keywords: self, compassion, general health, love breakup
  • Pages 54-79
    The purpose of this study was to compare the efficacy of Imago Therapy techniques and life skills training program in communication' Patterns for young couples. The population in this study was young couples who have referred to counseling centers in Bushehr. The sample consisted of 90 subjects (45 pairs) and they were replaced into two experimental groups and one control group. After the pre-test, each group for 10 sessions (one session per week) exposure to life skills education and training of Imago Therapy techniques. The research instrument was the questionnaire of communication pattern. For data analysis, covariance and regression analyzes were used. Results showed that both Imago Therapy techniques and life skills training was effective on improving couple's communication patterns. With comparing the two methods,(Imago Therapy techniques and life skills training) life skills training, is more effective in improving couple's communication patterns.
    Keywords: life skills Training, imago therapy, couples\ communication patterns
  • Pages 79-101
    This study aimed to determine the relationship between motivation and objectives of social development with academic procrastination. The subjects, 275 (boys and girls) in the city of Marivan were selected. The instruments in this study were academic motivation, social development and academic procrastination questionnaires. For data analysis, stepwise regression and structural equation model was used. The results of stepwise regression showed that among the components of academic motivation of task components, competition, business social cohesion cookies and components of social progress goals (mastery, performance-oriented, performance avoidance) can predict academic procrastination. The results of structural equation modeling showed that the motivational education and social development goals can predict academic procrastination. The results of this research can be used to overcome procrastination and academic failure among students and increase student motivation.
    Keywords: academic motivation, the goals of social development, academic procrastination
  • Pages 101-118
    The purpose of this study was the effectiveness of Cognitive Behavior Therapy on reducing the rate of depression and rumination in women that suffering from chronic fatigue syndrome. The statistic population in this study consisted of all females who referred to the health and clinical centers in Tabriz city and suffered from Chronic Fatigue Syndrome. 30 female patients were selected and randomly replaced into two groups. The instruments of this research were Chalder fatigue scale (CFS), Beck Depression Inventory (BDI) and Rumination Response Questionnaire (RSQ). The results showed that there is significant effect of Cognitive Behavior Therapy on reducing depression in the women. Additionally, the results obtained from Rumination Response Questionnaire indicated that, the effect of Cognitive Behavior Therapy on reducing the obsessive rumination in subjects was significant. Therefore, it can be claimed that Cognitive Behavior Therapy’s effect on reducing obsessive rumination was to some extent more than reducing depression. Furthermore, it can be deduced that Cognitive Behavior Therapy effect on decreasing of depression and obsessive rumination by means of changing people’s interpretation of situations and changing attention of patients with chronic fatigue syndrome.
    Keywords: chronic fatigue disorder, cognitive behavior therapy, depression, obsessive rumination
  • Pages 118-139
    The aim of this study was to determine the impact of forgiveness therapy program on marital conflicts and life quality of women referred to Arak Welfare Organization. For this purpose, among women whom gained the high scores (high then 25) in the marital conflict questionnaire (an available sample), a sample of 30 women was assigned randomly into two experimental and control groups. In order to test the research hypotheses, a semi-experimental pre-test and post-test design with the control group was used. The instruments of this study were SF36 life quality and ENRICH marital conflict questionnaires. Then the experimental group received ten 75-minute sessions of forgiveness therapy program, but the control group did not receive any treatment. The outcomes of T-test and MANOVA indicated that forgiveness therapy program was effectiveness on reducing marital conflicts and increasing women's life quality in general, and this effect was statistically meaningful at p&le.05.
    Keywords: forgiveness therapy program, marital conflicts, quality of life
  • Pages 139-164
    The purpose of the present research is to evaluate sexual skills training on increasing marital satisfaction. Statistical population in this research was all women who refer to 71 private centers and 4 clinics of Karaj in 1389. In this population, 36 women were selected as the sample which their score was lower than cut point in Enrich (marital satisfaction questionnaire). These persons replaced randomly in two experiment and control groups. The instrument of this research was Enrich marital satisfaction questionnaire. The method of this research was pre-test, post-test with control group. Experimental group received (six hour sessions) sexual skills training. Both groups were tested and evaluated three times (pre-test post-test and follow-up).The data for the research hypotheses were analyzed by one- way covariance analysis (ANCOVA) and multi- variable covariance analysis (MANCOVA). The results showed that the sexual skills training increase couple's marital satisfaction.
    Keywords: Sexuality education, sexual skills training, marital satisfaction