فهرست مطالب

پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی ایران - سال چهارم شماره 3 (پیاپی 10، پاییز 1394)

مجله پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی ایران
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 10، پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/09/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • اصغر میرفردی *، مریم مختاری، فروغ فرجی، آقای هومان دانشپذیر صفحات 1-20
    مساله: قانون گرایی در هر جامعه سبب ایجاد استحکام و ثبات در مناسبات و روابط اجتماعی بین فردی و برقراری آرامش و احساس امنیت جامعه می شود و قانون گریزی مترادف با نظم گریزی است که عوارض آن قانع نبودن شخص به حقوق خود، تعرض به حقوق دیگران، عدم انجام تکالیف، گریز از مسوولیت و رسیدن به مقصود به هر طریق ممکن است که می تواند ارکان سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید کند. با افزایش شهرنشینی انواع ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی پدیدار می شود. بی توجهی به قوانین شهرنشینی و رعایت نکردن حقوق شهروندی موجب هرج و مرج و بی نظمی اجتماعی می شود. بنابراین، هدف این مقاله بررسی تاثیر فرهنگ شهروندی بر میزان گرایش به قانون گریزی بوده است.
    روش
    روش انجام پژوهش پیمایش بوده است. جامعه آماری، ساکنان 45-18 ساله شهر یاسوج بود که با استفاده از جدول لین تعداد 381 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که بین فرهنگ شهروندی و گرایش به قانون گریزی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین، بین هر یک از ابعاد فرهنگ شهروندی (مسوولیت پذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و گرایش به قانون گریزی رابطه معناداری وجود دارد. مردان و افراد مجرد گرایش بیشتری به قانون گریزی، نسبت به زنان و افراد متاهل دارند.
    کلیدواژگان: قانون گریزی، فرهنگ شهروندی، مشارکت اجتماعی، مسوولیت پذیری اجتماعی، یاسوج
  • احمد بخارایی *، محمدحسن شربتیان صفحات 21-48
    وندالیسم بیماری مدرن و نوظهوری است که تا نیم قرن اخیر به مثابه معضلی اجتماعی مطرح نبوده است. این پدیده به مفهوم داشتن نوعی روحیه بیمارگونه به کار رفته که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواسته اموال، تاسیسات و متعلقات عمومی است. در این مقاله، با ترکیبی از رویکردهای جامعه شناختی و با استفاده از روش پیمایشی به تحلیل مقایسه ای عوامل اجتماعی موثر بر بروز رفتارهای وندالیستی بین گروه های وندال و غیروندال در کلانشهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری با استفاده از فهرستی از وندال ها که از سازمان های متولی (شهرداری مشهد، اتوبوسرانی) اخذ شده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه مصاحبه ای برای حجم نمونه 100نفر با استفاده از نمونه گیری قضاوتی و هدفمند، با ضریب آلفای کرونباخ در حدود 74 درصد، به دست آمده است. به کارگیری آماره های توصیفی و آزمون مقایسه ای (T) بین گروه های مورد مطالعه نشان دهنده این است که بیشتر افراد وندال در مناطق پایین شهر زندگی می کنند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که از نظر میزان، تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و رضایت از خدمات شهری در بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت از نظر میزان رفتارهای وندالیستی در بعد گرایش به رفتار با اختلاف میانگین کمی است؛ ولی در بعد شدت رفتار اختلاف میانگین بالاست. بر اساس نتایج رگرسیون، مهم ترین عامل تاثیرگذار در بروز رفتارهای وندالیستی متغیر های مشارکت و تعلق شهروندی است که بیشترین میزان بتا (75/0) را داشته است و بعد از آن، نابسامانی خانوادگی (56/0) و خدمات شهری (55/0)، بیشترین تاثیر را بر روی متغیر وابسته رفتارهای وندالیستی داشته است. یافته های تحلیل مسیر، بیانگر این است که متغیر مشارکت و تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و خدمات شهری اثر مستقیم و متغیرهای ناکامی اجتماعی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی اثر غیرمستقیم را بر رفتار وندالیستی در بین پاسخگویان جامعه مورد مطالعه داشته است. همچنین، نتایج نشان می دهد که معادله پیش بینی شدت گرایش به رفتارهای وندالیستی می تواند 6/71 درصد از واریانس متغیر وابسته رفتار وندالیستی را تبیین کند. در نهایت، پیشنهادهایی برای این تاثیرگذاری مطرح می شود.
    کلیدواژگان: احساس ناکامی، تعلق شهروندی، مشارکت، نابسامانی خانوادگی، ناکامی اجتماعی، وندالیسم
  • علی ربانی خوراسگانی *، فرزانه قانع عزآبادی صفحات 49-68
    روسپیگری پدیده ای بسیار پیچیده، چندبعدی، ناآشکارو تودرتوست که در جامعه ما به لایه های زیرین خزیده و به صورت گسترده در زیر لایه های عمیق نفس می کشد و به زیست خود ادامه می دهد. بدین گونه است که به ویژه در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده و سازمان ها و نهادهای فرهنگی و اجتماعی را جهت مهار و کنترل به تکاپو واداشته است. تلاشی که تنها زمانی مثمرثمر واقع می گردد که شناختی صحیح و عمیق از این آسیب اجتماعی حاصل شده باشد. هدف این پژوهش رسوخ به بطن دنیای زنان روسپی و دست یافتن به واقعیت ملموس تجربه زیسته آنان است به همین منظور با روش پدیدارشناسی سبک زندگی زنان روسپی با دیدی درون نگر بررسی شد. روش نمونه گیری گلوله برفی، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق و حجم نمونه 11 زن روسپی بودند. نتایج حاکی از درگیر شدن افرادی از قشرهای گوناگون جامعه در این پدیده است که این اختلاط و آمیختگی بر پیچیدگی موضوع می افزاید. سبک زندگی بسیار متفاوت زنان روسپی، نوع متفاوت نگرش آنان به نیازهای زیستی، روابط اجتماعی و اعتقادات مذهبی، انحرافات جنسی ای که به طور روزمره تجربه می کنند و داغ ننگی که به واسطه این نوع سبک زندگی بر پیشانیشان نقش بسته از جمله مواردی است که از تجربه زیسته زنان روسپی جدا ناشدنی است. نقش شگرف خانواده در ورود و پیشروی زنان در وادی روسپیگری تلفیقی از نظریه کنترل هیرشی و پیوند افتراقی ساترلند و کرسی را به تایید نشاند. رد پایی از متقاضیان زنان روسپی نیز در این پژوهش اختصار بررسی شد.
    کلیدواژگان: روسپیگری، پدیدارشناسی، تجارب زیسته، نظریه کنترل، پیوند افتراقی
  • محمد عباس زاده *، محمدباقر علیزده اقدم، آرزو موسوی صفحات 69-86
    یکی از معیارهای سلامت روان در افراد، داشتن زندگی فارغ از استرس و اضطراب است. هراس اجتماعی یا اضطراب اجتماعی، یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که ویژگی بارز آن، ترس از موقعیت های اجتماعی و واکنش اصلی افراد مبتلا به این اختلال، اجتناب از قرارگرفتن در این موقعیت هاست. در این زمینه، عوامل مختلفی می تواند با آن در ارتباط باشد که در این مقاله به بررسی برخی عوامل، از جمله نقش دینداری و اعتماد اجتماعی بر هراس اجتماعی پرداخته شده است. روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه جوانان 29-15 سال در مناطق دهگانه شهر تبریز به تعداد 430098 نفر هستند که از این تعداد، 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده اند. در بخش توصیفی، میزان هراس اجتماعی در بین جوانان 29-15 ساله شهر تبریز نزدیک به حد متوسط و میزان دینداری آنان بالاتر از حد متوسط بوده است. در بخش استنباطی، معنی داری رابطه هراس اجتماعی با اعتماد اجتماعی در بعد اعتماد بین شخصی و تعمیم یافته به تایید رسید. جهت رابطه در دو بعد اعتماد بین شخصی و تعمیم یافته منفی و معنی دار است؛ بدین معنی که با افزایش میزان اعتماد اجتماعی، میزان هراس اجتماعی پایین می آید و بالعکس. همچنین، سازه دینداری و ابعاد آن با اعتماد بین شخصی، نهادی و نیز مجموع ابعاد اعتماد اجتماعی، دارای رابطه مثبت و معنی داری بوده اند؛ بدین معنی که با افزایش میزان دینداری، میزان اعتماد بین شخصی، نهادی و مجموع اعتماد اجتماعی افزایش می یابد و بالعکس. سایر نتایج اینکه، سازه دینداری از طریق تاثیرگذاری بر متغیر اعتماد اجتماعی بر هراس اجتماعی تاثیر معنی داری داشته است.
    کلیدواژگان: هراس اجتماعی، دینداری، اعتماد اجتماعی، جوانان
  • رویا آل عمران *، علی آل عمران صفحات 78-100
    خسارات جانی و مالی فراوان پدیده سرقت، دولت ها را از همان ابتدا به مبارزه با این پدیده وادار کرده است. برای مبارزه اساسی با پدیده سرقت باید با علل آن به مبارزه برخاست؛ نه با معلول. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثر توزیع درآمد، تورم و نرخ باسوادی بر میزان سرقت در ایران در فاصله زمانی فصل اول سال 1363 تا فصل چهارم سال 1391 با استفاده از روش هم انباشتگی یوهانسن- جوسیلیوس است. نتایج حاصل از پژوهش دلالت بر این دارد که اثرگذاری ضرایب متغیرها بر اساس مبانی نظری مورد انتظار بوده و از نظر آماری نیز معنی دار هستند؛ به طوری که هریک از متغیرهای نابرابری درآمدی و نرخ تورم تاثیر مثبت بر میزان سرقت و متغیر نرخ باسوادی تاثیر منفی بر میزان سرقت دارد.
    کلیدواژگان: ایران، سرقت، توزیع درآمد، تورم، نرخ باسوادی، هم انباشتگی، روش یوهانسن، جوسیلیوس
  • علی علی حسینی، حسین مهدیان، بهمن ربیعی نیا * صفحات 101-112
    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر و نقش دوره آموزشی خدمت سربازی بر همبستگی اجتماعی افسران وظیفه پس از طی دوره آموزشی است. فرض کلی محققان آن بود که حضور در یگان نظامی آموزشی 01 نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و گذراندن دوره آموزشی سربازی موجب تغییرات معنی داری در شاخص های همبستگی اجتماعی افسران وظیفه در سطح ملی خواهد شد. روش انجام این پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری کلیه افسران وظیفه یک دوره آموزشی در مرکز 01 نیروی زمینی بوده است. بر این اساس، حجم نمونه 220 نفر از سربازان اعزامی از مناطق مختلف کشور، با روش نمونه گیری سهمیه ای و سپس تصادفی مورد پرسش قرار گرفته اند. نمونه های پژوهش با اتخاذ رویکرد مقایسه ای، شامل دو بخش سربازان تازه وارد و آموزش دیده بوده و بر اساس مدل سنجش همبستگی نه گانه ای در هر دو گروه مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که در چهار بعد از شاخص های همبستگی اجتماعی، تفاوت معنی داری میان دو گروه نمونه های جدیدالورود با آموزش دیده ها وجود دارد و در پنج بعد دیگر تفاوت معنی داری بین دو بخش نمونه ملاحظه نشد.
    کلیدواژگان: همبستگی اجتماعی، دوره آموزشی سربازی، مرکز 01 ارتش، افسران وظیفه
  • مهرزاد ابراهیمی *، عبدالوهاب چاکرزهی صفحات 113-127
    این مطالعه، با توجه به اهمیت موضوع جرم و اثرهای زیانبار اجتماعی اقتصادی آن، به بررسی عوامل اقتصادی (بیکاری و تورم) موثر بر جرم و جنایت در ایران می پردازد. اگر مطلوبیت مورد انتظار ناشی از جرم، از مطلوبیت مورد انتظار کار قانونی بیشتر باشد، جرم انجام می شود که براین اساس، شرایط اقتصادی مانند: بیکاری، تورم و فقر موجب افزایش نرخ ارتکاب جرم می شوند، چون این عوامل تفاوت میان جرم و کار قانونی را افزایش می دهند. بدین منظور، با استفاده از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته (ADF)، آزمون هم جمعی یوهانسن و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) در قالب خود توضیح برداری ارتباط میان دو شاخص مهم اقتصاد کلان و نرخ جرم در طول سال های1360-1390در محدوده جغرافیایی ایران بررسی شد. نتایج حاصل نشان می دهد که نرخ بیکاری و تورم اثر مثبتی بر میزان جرم و جنایت در ایران دارد؛ به طوری که با یک واحد افزایش نرخ بیکاری و تورم، میزان جرم و جنایت به ترتیب 02/2 و 58/1واحد افزایش می یابد. لذا با توجه به این که در طول چند سال اخیر، میزان تورم اقتصادی به شدت افزایش یافته و نرخ بیکاری به نحو نگران کننده ای بالا رفته و گرانی کالا ها و خدمات به یکی از بزرگترین مشکلات افراد و خانواده ها تبدیل شده است، لازم است فعالیت های مجرمانه فقط از حیث مفهوم مجرد قانونی ملاحظه نشوند؛ بلکه در برخورد با این گونه جرایم، باید علل و عوامل ارتکاب آن ها نیز که در واقع رشد نقدینگی، افزایش تورم، گرانی کالا ها و خدمات و بیکاری فزاینده است، مورد ملاحظه قرار گیرند.
    کلیدواژگان: بیکاری، تورم، جرم و جنایت