فهرست مطالب

پژوهشنامه نقد ادب عربی
سال سوم شماره 6 (بهار و تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • ابوالحسن امین مقدسی، اویس محمدی صفحات 7-29
    عبدالله البردونی در مرحله آخر حیات شعری خود، به شعر سوررئالیستی روی آورده است. سرودن این اشعار براساس سبک مبتنی بر ناخودآگاه انجام شده و تکیه بردونی بر ناخودآگاه، بر تمامی عناصر شعری او تاثیر گذاشته است. ازجمله این تاثیرات می توان به زبان شعری بردونی اشاره کرد. زبان شعری او در این قصیده ها علاوه بر غموض و غرابت، هنجارگریزی و ساختارشکنی زیادی دارد. از دیگر تاثیرات ناخودآگاه، شکل گیری عناصری چون زمان و مکان سوررئالیستی در اشعار اوست؛ به نحوی که زمان و مکان در اشعار او از گستره ای وسیع و نامحدودتر برخوردارند و چارچوب و حدومرزهای دنیای واقع و خودآگاه را ندارند. نگارش ناخودآگاه همچنین باعث آشنایی زدایی هایی فراوان در محور افقی و عمودی شعر گشته است که برگرفته از دو اصل «پیوند آزاد» و «تصادف عینی» سوررئالیسم است. کثرت این امر موجب پدیده ای در شعر او به نام «فضاهای گسسته شعری» شده است. در این مقاله، تمامی این موارد بررسی خواهد شد.
    کلیدواژگان: عبدالله البردونی، سوررئالیسم، شعر یمن، سبک های ادبی
  • محسن پیشوایی علوی، گلاله حسین پناهی صفحات 31-64
    این مقاله، پژوهشی درباره فرآیند نوستالژی در شعر شاعر معاصر فلسطینی، سمیح القاسم، است. نوستالژی در آغاز اصطلاحی روان شناختی بود و سپس وارد ادبیات شد. این واژه، دراصل، به معنای رنج بردن و غم ناشی از غیرممکن بودن بازگشت به گذشته است. این خصلت روانی، به منزله یک رفتار ناخودآگاه، زمینه خلق بسیاری از آثار ادبی جهان را فراهم کرده است. شعر عربی نیز، از نخستین نمونه ها تاکنون، سهم بسزایی از این احساس داشته است. شعر سمیح القاسم دارای احساس نوستالژیک است. نوستالژی او مولود عوامل مختلف فردی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و خارجی است. بازخوانی خاطرات گذشته و ایام کودکی، پناه بردن به آرمان شهر و آرکائیسم (باستان گرایی) مهم ترین واکنش های سمیح القاسم دربرابر احساس نوستالژی است.
    کلیدواژگان: شعر معاصر عربی، شعر فلسطین، سمیح القاسم، نوستالژی
  • حجت رسولی، پریسا بختیاری صفحات 65-87
    داستان کوتاه در دهه هشتاد قرن نوزدهم میلادی در غرب ظهور کرد و همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی نیمه اول قرن معاصر ایران و کشورهای عربی، وارد این سرزمین ها شد. داستان کوتاه با تلاش و ابتکار ادیبان و روشنفکران بزرگی چون مصطفی لطفی المنفلوطی در مصر و محمدعلی جمال زاده در ایران به یکی از مهم ترین انواع ادبی در این کشورها تبدیل شد و توجه خوانندگان بسیاری را به خود معطوف ساخت. این دو ادیب، نویسندگانی تاثیرگذار و پیشگام در ادبیات داستانی کشورهای خود هستند. با توجه به هم عصر بودن آن دو و زندگی در شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تقریبا مشابه و تشابه سیر تکوین ادبیات داستانی در ایران و مصر، وجوه اشتراک بسیاری در مضامین و سبک داستان پردازی منفلوطی و جمال زاده مشاهده می شود که بررسی و تبیین آن ضروری می نماید. این پژوهش با روش تحلیلی و مقایسه ای و براساس رویکرد آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به مقایسه شیوه نگارش، مضمون، پرداخت و عناصر داستان کوتاه این دو ادیب پرداخته و وجوه اشتراک و تفاوت آن ها را بیان کرده است. این بررسی نشان می دهد که این دو نویسنده، باوجود تفاوت در زبان، شباهت های فراوانی در مضمون و اسلوب نگارش داشته و با زبانی انتقادی به بیان مشکلات جامعه خود پرداخته اند.
    کلیدواژگان: داستان کوتاه، ادبیات تطبیقی، مصطفی لطفی المنفلوطی، محمد علی جمال زاده
  • غلامعباس رضایی هفتادر، سمیه برزین صفحات 89-108
    زن عرب، به خصوص زن فلسطینی، را نویسندگان و ادیبان با رویکردهای فکری متفاوت نگریسته اند و بخش عظیمی از آثار ادبی (شعر و نثر) خود را به زنان اختصاص داده اند. قشری که از حوادث جامعه تاثیر بسیار پذیرفته و نیز بر آن تاثیر گذاشته است. داستان نویس فلسطینی به ارتباط زن عربی- فلسطینی با جامعه، وطن و فعالیت های سیاسی بسیار آگاه است؛ به این اعتبار که زن در روند جنبش های آزادی بخش و ساخت جامعه، نیرویی موثر و کارآمد به حساب می آید. پس از انقلاب 1965، بسیاری از قیدوبندهای اجتماعی زنان شکسته و راه برای مشارکت آن ها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و نظامی باز شد و، بدین طریق، شاهد پیشرفتی چشمگیر در وضعیت اجتماعی و سیاسی زنان بودیم. چون جنسیت داستان نویسان در نوع تفکر، نگرش و پرداختنشان به مسائل زنان تاثیرگذار است، یک داستان نویس مرد، غسان کنفانی، و یک داستان-نویس زن، سحر خلیفه، را انتخاب کردیم تا تفاوت دیدگاه داستان نویسان مرد و زن را درزمینه تصویر زن و رابطه او با وطن و جامعه بررسی کنیم. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند ازخلال بررسی آثار و اندیشه های دو نویسنده فلسطینی، تصویری واقعی از زن عربی- فلسطینی و جایگاه و نقش اجتماعی او ارائه دهند.
    کلیدواژگان: زن، داستان، نقش اجتماعی، نقش انقلابی، فلسطین
  • ابوالفضل رضایی، رقیه خرمی، محدثه عطااللهی صفحات 109-132
    پس از جنگ 1967 و شکست اعراب از اسرائیل، روحیه انقلابی درمیان شاعران عرب، به ویژه فدوی طوقان، شعله ور شد. شعر او شعر قیام و انقلاب و مقاومت است. او هم وطنانش را به همبستگی و پایداری و جان فشانی در راه وطن دعوت می کند. از آنجا که فدوی شاهد ویرانی و اشغال سرزمین خود بوده، اندوه فراوانی بر اشعار او غالب است؛ با این وجود، به آینده ای روشن امید دارد. طاهره صفارزاده نیز در ایران از سلاح برنده شعر علیه استبداد بهره می جوید و به دستگاه حکومت می تازد و اعلام می کند که زیر بار ظلم و ستم نخواهد رفت و مردم را به ایستادگی فرامی خواند. در این مقاله، با روش مقایسه ای- تحلیلی، به بررسی مفاهیم و عناصر مشترک اشعار این دو شاعر انقلابی می پردازیم. مفاهیم شعری مشترک در اشعار این دو شاعر، چشمگیر است. وطن پرستی، دعوت به بیداری، آزادی خواهی، مقاومت، تقدیس شهادت و تعهد اجتماعی از مهم ترین مضامین شعری این دوست. شعر این دو شاعر پارسی و تازی سرشار از سوزوگداز، عشق و دلدادگی، آزادی و استواری و امید به آینده ای روشن است؛ شعری برآمده از احساسی زخم دیده و دردکشیده که امید را در مردم زنده و آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.
    کلیدواژگان: طاهره صفارزاده، فدوی طوقان، شعر مقاومت، شعر انقلابی
  • وحید سبزیان پور، صدیقه رضایی صفحات 133-162
    حسینعلی محفوظ در کتاب متنبی و سعدی مدعی شده که سعدی بسیاری از مضامین ادبی خود را از ادب عرب، به ویژه متنبی، اقتباس کرده است. محفوظ برای اثبات این ادعا، اقدام به دخل و تصرف ناروا در اشعار عربی و فارسی کرده است. همچنین با ارائه شواهد بدیهی و عمومی و نیز مضامین غلط و بی ربط و تکرار آن ها، سعی در نشان دادن تاثیر ادب عربی در اشعار سعدی کرده است. از همه مهم تر، این نویسنده عراقی از شواهدی استفاده کرده است که نه تنها عربی نیستند، بلکه ایرانی اند؛ ازجمله، شواهدی که مولد هستند و، به تصریح صاحب نظران عرب، از ایران قبل از اسلام به ادب عرب نفوذ کرده اند و گوینده آن ها شاعرانی چون ابوالفتح بستی و صالح بن عبدالقدوس اند که خود از ناقلان فرهنگ ایرانی به فرهنگ عرب بوده اند. در این تحقیق، علاوه بر نقد ساختاری این اثر، نشان داده ایم که ده ها مضمون از شواهد محفوظ، ایرانی است و این در حالی است که این اثر در شرح و تحلیل گلستان و بوستان به شدت مورد استقبال قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: سعدی، متنبی، محفوظ، ادبیات تطبیقی، نقد ادبی
  • مجید صالح بک، سمیه سادات طباطبایی صفحات 163-190
    جنبش مینی مالیسم، جنبش مبتنی بر ساده سازی و خردگرایی، پس از تولد در اواخر دهه شصت میلادی در نیویورک، مرزهای جهان هنر را درنوردید و با نفوذ در ادبیات، داستان مینی مال را به گونه های داستانی کوتاه افزود. بعد از رواج این مکتب و آشنایی نویسندگان غربی با این سبک، خلق داستان های مینی مال درمیان ادیبان مشرق زمین، ازجمله ادیبان عرب، آغاز شد. اما تاریخ نگارش داستان های کم حجم در ادبیات عربی- اسلامی به قرن ها پیش از تاریخ پیدایش مکتب مینی مالیسم بازمی گردد؛ زیرا روایت «اخبار»، که ما در ادبیات فارسی با عنوان «حکایت» از آن یاد می کنیم، در ادبیات عرب قدمتی دیرینه دارد. کتاب طوق الحمامه فی الالفه والالاف، تالیف ابن حزم اندلسی، ازجمله آثار کلاسیک ادبیات عربی- اسلامی است که حکایت فراوانی را دربر می گیرد و بسیاری از آن ها را می توان با مولفه های مینی مالیسم تطبیق داد. این مقاله می کوشد تا با بررسی ویژگی های اساسی داستان مینی مال و تحلیل عناصر سازنده حکایات طوق الحمامه، میزان شباهت و تفاوت موجود میان آن دو را دریابد؛ چراکه مهم ترین مشخصه های داستان مینی مال، مانند کوتاهی و ایجاز، محدودیت زمان، مکان و شخصیت، در گونه ادبی حکایت نیز مشاهده می شود. تا آنجا که می توان حکایت های کلاسیک را نمونه اولیه داستان مینی مال دانست؛ هرچند نمی توان و نباید تفاوت های میان آن دو را نادیده گرفت.
    کلیدواژگان: داستان مینی مال، حکایت، ابن حزم اندلسی، طوق الحمامه فی الالفه و الآلاف