فهرست مطالب

فصلنامه آسیب شناسی درمانگاهی دامپزشکی
سال دهم شماره 2 (پیاپی 38، تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/05/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سامان ساعدی، حسین دقیق کیا*، لیلا احمدزاده، علی حسین خانی صفحات 99-108
    برخی از یون های جیره می توانند نفوذ اسپرم با نوع خاصی ازکروموزوم را در لایه های اطراف تخمک، تسهیل نموده و باعث تغییر نسبت جنسی فرزندان شوند. برای بررسی این امر، 66 میش قزل در شش گروه آزمایشی (هر گروه 11 راس) مورد استفاده قرار گرفتند: تیمارها مشتمل برگروه A به عنوان شاهد (جیره پایه)، گروه B (فلاشینگ جو)، گروه C (فلاشینگ جو+ مکمل ویتامین E + سلنیوم آلی)، گروه D (فلاشینگ جو+ مکمل ویتامین E + سلنیوم معدنی)، گروه E (فلاشینگ جو+ موننسین) و گروه F (فلاشینگ جو+ مخمر) بودند. گوسفندان به مدت 5 هفته (دو هفته قبل و سه هفته بعد از جفت گیری) جیره های آزمایشی را دریافت کردند. عناصر منیزیم، کلسیم، سدیم و پتاسیم سرم اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که میش های گروه های C وD  دارای کمترین میزان کلسیم و منیزیم و بیشترین میزان سدیم و پتاسیم سرم در زمان استروس و 21 روز پس از جفت گیری بودند (01/0p
    کلیدواژگان: فلاشینگ، جنسیت بره، میش قزل
  • عباس ایمانی باران*، حبیب چراغی سرای صفحات 109-119
    فاسیولوزیس یکی از بیماری های مشترک انسان و دام ها است که آسیب های بهداشتی و ضررهای اقتصادی زیادی در مناطق مختلف دنیا و هم چنین ایران به وجود می آورد. فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا از عوامل شناخته شده فاسیولوزیس هستند. باتوجهبه اهمیتبهداشتیواقتصادی فاسیولوزیس و هم چنین در دسترس نبودن بررسی صحرایی این بیماری در نشخوارکنندگان زنده استان آذربایجان شرقی، مطالعه حاضر به عنواناولین مطالعه برای تعیین وضعیتفاسیولوزیس در نشخوارکنندگان زنده مناطق مختلف استان بر اساس روش کوپرولوژیک انجام گرفت. برای این منظور، تعداد 2012 نمونه مدفوع نشخوارکنندگان (1782 نمونه گوسفندی و 230 نمونه گاوی) جمع آوری شده و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. از این تعداد 62 نمونه گوسفندی (48/3 درصد) و 10 نمونه گاوی (35/4 درصد) دارای تخم فاسیولا بودند. مجموعا تعداد 72  نمونه مدفوع (58/3 درصد) آلودگی به تخم فاسیولا را نشان دادند. از نظر جغرافیایی، بیشترین درصد آلودگی در جمعیت گاوها و گوسفندها مربوط به مناطق شمالی استان به ترتیب 14/6 درصد و 21/5 درصد بودند. از نظر سنی در گاوها میزان آلودگی در گروه سنی زیر 2 سال 81/3 درصد (105/4) و بالای 2 سال 8/4 درصد (125/6) مشاهده شدند، در حالی که در گوسفندها میزان آلودگی در گروه سنی زیر 2 سال 38/4 درصد (937/41) و بالای 2 سال 49/2 درصد (845/21) مشاهده شدند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که فاسیولوزیس در بین دام ها در مناطق مورد مطالعه استان آذربایجان شرقی وجود دارد. بنابراین، بررسی های بیشتر برای کشف زوایای پنهان از منظر علمی و درمان منظم دام ها با داروهای ضد انگلی موثر برای پیشگیری از فاسیولوزیس ضروری به نظر می رسند.
    کلیدواژگان: فاسیولوزیس، کوپرولوژیک، نشخوارکنندگان، آذربایجان شرقی
  • آرش خاکی* صفحات 121-125
    ضایعه کلیه کلوآزونه یکی از یافته های تصادفی در کشتارگاه می باشد. این وضعیت که ناشی از ضخیم شد گی غشاء پایه لوله های خمیده نزدیک و در برخی موارد لوله های خمیده دور کلیه به دلیل رسوب رنگدانه آهن می باشد، تا کنون در بز، گوسفند و اسب گزارش شده است. منطقه قشری چنین کلیه هایی به طور یک دست قهوه ای تیره می گردد، اما این حالت قسمت مرکزی کلیه را در بر نمی گیرد. این ضایعه هیچ گونه اختلالی را در عملکرد کلیه به دنبال نداشته و دام از نظر بالینی کاملا طبیعی و سالم به نظر می رسد. هنوز علت قطعی برای بروز این حالت شناخته نشده است. با این وجود، فرض بر آن است که همولیز داخل عروقی می تواند عامل آن باشد. هدف از بررسی حاضر، تعیین فراوانی ضایعه کلیه کلوآزونه در گوسفندان کشتاری کشتارگاه تبریز و رشت بود. در این مطالعه، با بازرسی 10000 لاشه گوسفند به طور تصادفی در کشتارگاه صنعتی رشت و تعداد 8600 لاشه گوسفند در کشتارگاه صنعتی تبریز، 11 مورد مشکوک به ابتلا به عارضه کلیه کلوآزونه تشخیص داده شد که با نمونه برداری و رنگ آمیزی معمول هماتوکسیلین- ایوزین ضایعه فوق تایید گردید. بنابراین، فراوانی ضایعه کلیه کلوآزونه در شهرهای تبریز و رشت، 059/0 درصد برآورد گردید.
    کلیدواژگان: کلوآزونه، کلیه، گوسفند، کشتارگاه های تبریز و رشت
  • داود کاظمی*، کریم شمس اسنجان، نیما دهدیلانی، حامد پارسا، علی اکبر موثق پور اکبری، پروین اکبرزاده صفحات 127-142
    هدف از این مطالعه جداسازی، تکثیر و شناسایی سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان سگ بود. بدین منظور نمونه خون مغز استخوان 15 قلاده سگ نر بالغ جمع آوری گردید و پس از سانتریفیوژ، سلول های تک هسته ای جدا شده در محیط استاندارد کشت داده شدند. سلول های چسبنده به محیط کشت جدا گردیده و پس از سه بار پاساژ ماهیت مزانشیمی آنها با استفاده از مرفولوژی سلولی، ارزیابی آنتی ژن های سطحی و تمایز به رده سلول های استخوانی و چربی مورد تایید قرار گرفت. پس از 4 روز کشت، سلول های دوکی شکل شبیه فیبروبلاست یا همان سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان ظاهر گردید و با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده شد و تراکم سلولی افزایش پیدا کرد. میانگین مدت زمانی که طول کشید تا سلول ها به تراکم بیش از 75 درصد در پاساژ سوم برسند، برابر با 75/5±89/22 روز بود. نتایج آنالیز فلوسیتومتری نشان داد که این سلول ها از نظر بیان شاخص های CD34 و CD45 منفی بوده و در مقابل بیان شاخص های CD44 و CD105 آنها مثبت بود. کشت در محیط های القایی استیوسیتی و آدیپوسیتی به مدت یک ماه منجر به تبدیل شدن این سلول ها به رده های سلولی استخوانی و چربی گشت که نشانگر قدرت تمایز این سلول ها می باشد. افزایش بیان ژن های VDR، COL1A1، BGLAP و SPARC نشانگر تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی جداشده از مغز استخوان سگ به سلول های استخوانی در محیط کشت القایی می باشد. این یافته ها می تواند مبنایی برای انجام مطالعات بالینی آتی به ویژه در ارتباط با نوزایش بافت های استخوانی و غضروفی با استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان سگ باشد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی، مغز استخوان، سگ
  • سعید زمانی زاده، مهدی پورمهدی بروجنی*، محمدرحیم حاجی حاجیکلایی، مسعودرضا صیفی آبادشاپوری صفحات 143-153
    ویروس لوسمی گاوان متعلق به جنس دلتا رتروویروس و خانواده رتروویریده است و باعث لنفوسیتوز پایدار و لنفوسارکوم در گاو می شود که به عنوان لکوز آنزیوتیک گاوان شناخته می شود. این بیماری باعث کاهش بازده اقتصادی قابل توجه به علت هزینه های لازم برای برنامه های کنترل و ریشه کنی می شود. برنامه های کنترلی لکوز از طریق غربالگری و حذف گاوهای مثبت در سرولوژی می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع سرمی ویروس لوسمی در گاوهای استان خوزستان بود. نمونه های سرم به طور تصادفی از 527 راس گاو در اهواز، باغملک، شوشتر، گتوند، شادگان، هندیجان، بهبهان، رامهرمز و سوسنگرد جمع آوری گردیده و به روش الیزا آزمایش شدند. شیوع سرمی ویروس لوسمی گاوان 64/6 درصد (77/8-51/4 درصد با فاصله اطمینان 95 درصد) بود. بررسی آماری نشان داد آلودگی با سن و نژاد رابطه معنی داری ندارد. فراوانی آلودگی در گاوهای ماده بیشتر از نر بود، اما این اختلاف معنی دار نبود و شانس آلودگی جنس ماده 6/2 برابر جنس نر (59/19- 35/0 با فاصله اطمینان 95 درصد) بود. اختلاف در شیوع آلودگی بین روش پرورش صنعتی (15 درصد) و سنتی (4/3 درصد) معنی دار بود (001/0>p) و شانس آلودگی در پرورش صنعتی 97/4 برابر (16/10- 43/2 با فاصله اطمینان 95 درصد) سنتی بود. میزان شیوع در شادگان، باغملک، بهبهان و سوسنگرد به ترتیب 5/23، 3/20، 2/7 و 7/1 درصد بود،اما آلودگی در اهواز، شوشتر، گتوند، رامهرمز و هندیجان مشاهده نشد (001/0>p). موقعیت جغرافیایی، 8/30 درصد از نوسانات بیماری را توجیه می کند. نتایجنشاندادویروس لوسمی گاواندراستانخوزستانوجود داردوبایداقداماتکنترلیوپیشگیریمدنظرسیاست گذارانبهداشتیقرارگیرد.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی، خوزستان، سرولوژی، ویروس لوسمی گاوان
  • سهراب رسولی*، سجاد پورقاسم صفحات 155-164
    در بررسی حاضر آلودگی کپور ماهیان رودخانه زرینه رود به انگل های خارجی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان بررسی شده شامل گونه های سیاه ماهی، کپور معمولی، کاراس و آمور بودند که طی تابستان 91 الی تابستان 92 برای تشخیص انگل در پوست، باله و آبشش مورد بررسی قرار گرفتند. در طی یک سال تعداد 480 قطعه ماهی به صورت زنده توسط تانکر مخصوص به آزمایشگاه منتقل و پس از بیهوشی به وسیله ضربه به سر و تعیین گونه ماهی با استفاده از کلیدهای شناسایی و انجام بیومتری مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی های میکروسکوپی به وسیله نمونه برداری از پوست، باله ها و آبشش ماهیان صورت گرفته و پس از جداسازی، تثبیت و شناسایی انگل ها، نمونه ها با میکروسکوپ نوری (بزرگنمایی 4× تا100×) مورد جستجو قرار گرفتند و در نهایت برای تحلیل آماری داده ها از نرم افزاهای  Excel,v.2013و SPSS,v.19و برای تعیین ارتباط بین متغییرها از آزمونstudent T-test استفاده شد. در مجموع تعداد 7 گونه انگلی شامل دو گونه تک یاخته، چهار گونه مونوژن و یک گونه سخت پوست از این ماهیان جدا و شناسایی شدند (شامل گونه های داکتیلوژیلوس لنکورانی، داکتیلوژیروس اکستنسوس، داکتیلوژیروس لاملاتوس، کلینوستوموم کمپلاناتوم، ایکتیوفیتریوس مولتی فیلیس و جنس های پارادیپلوزیون، تریکودینا و لرنه آ) که همگی چرخه زندگی مستقیم داشتند. طبق نتایج حاصله 70 درصد ماهیان به انواع انگل های مذکور آلوده بودند که ایکتیوفیتریوس مولتی فیلیس با 65 درصد بیشترین و پارادیپلوزیون  sp.1با 54/0 درصد کمترین آلودگی را داشت (05/0p<).تحلیل داده ها بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین فصول مختلف سال بود (05/0p<).همچنین تفاوت معنی داری بین اندام های آلوده وجود داشت و آبشش بالاترین آلودگی را داشت (05/0p<).
    کلیدواژگان: زرینه رود، تک یاخته، مونوژن، سخت پوست، کپور ماهیان
  • مجید فرتاش وند*، یعقوب حاجی صادقی صفحات 165-171
    اسیدوز لاکتیک شکمبه یک بیماری متابولیکی است که به دنبال پرخوری با مواد کربوهیدراته با قابلیت تخمیر بالا اتفاق می افتد. در این مطالعه به بررسی ارتباط میزان لاکتات سرم و اسیدیته (pH) شکمبه با میزان شاخص های سرمی آسیب قلبی مرسوم در 200 راس گوسفند مبتلا به اسیدوز لاکتیک شکمبه و مقایسه آن با گوسفندان سالم (50 راس با شرایط مشابه) پرداخته شد. بدین منظور از گوسفندان دارای علامت بالینی، مایع شکمبه اخذ شد و اسیدیته آن با استفاده از  pHمتر کاغذی تعیین و pH شکمبه زیر 5/5 به عنوان بیمار تلقی شد. سپس نمونه خون وریدی اخذ و آزمایشات اختصاصی سرمی انجام گرفت. بر اساس نتایج حاصله متوسط pH شکمبه در گوسفندان بیمار 2/0±28/5 و در گوسفندان سالم 3/0±93/6 بود. همچنین میزان لاکتات سرم در گوسفندان دچار اسیدوز لاکتیک حاد نسبت به دام های سالم افزایش معنی دار را نشان می داد (000/0=p). میزان سرمی cTnI (تروپونین I قلبی) در گوسفندان بیمار مبتلا به اسیدوز لاکتیک شکمبه (ng/ml 03/0±684/0) بیشتر از گوسفندان سالم (ng/ml 00/0±005/0) بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود (000/0=p). سایر شاخص های سرمی آسیب قلبی در گوسفندان بیمار در مقایسه با گوسفندان سالم بیشتر بود ولی تنها افزایش AST (آسپارتات آمینوترانسفراز) و CK-MB (کراتین کیناز قلبی- مغزی) معنی دار بود (به ترتیب: 002/0=p و 007/0=p) و اختلاف آماری معنی داری از لحاظ میزان فعالیت سرمی LDH (لاکتات دهیدروژناز) بین دو گروه سالم و مبتلا مشاهده نشد (063/0=p). بین pH مایع شکمبه و میزان تروپونین I قلبی سرم ارتباطی معنی دار به شکل همبستگی معکوس وجود داشت (004/0=p؛ 850/0-=r)؛ به طوری که بیشترین میزان cTnI سرم (ng/ml 28/2 تا 06/3) در سه راس گوسفند که pH مایع شکمبه زیر 5/4 داشتند، ثبت شد. هر سه این گوسفندان علی رغم انجام اقدامات درمانی، تلف شدند. افزایش فعالیت آنزیم های قلبی و میزان cTnI سرم در گوسفندان مبتلا به اسیدوز لاکتیک و غیرمبتلا به بیماری قلبی شاید حاکی از تاثیر غیرمستقیم اسیدوز روی قلب است که به واسطه تغییرات متابولیک، تاکیکاردی و افزایش تون سمپاتیکی ایجاد می شود. نتیجه نهایی اینکه همبستگی های معنی دار مشاهده شده میان میزان لاکتات سرم با شاخص های سرمی آسیب قلبی می تواند به دلیل نقش این بیماری متابولیک در بروز تغییرات در عملکرد عضله قلبی باشد.
    کلیدواژگان: اسیدوز لاکتیک حاد، آسیب قلبی، تروپونین I قلبی، کراتین کیناز
  • کاوه عظیم زاده* صفحات 173-181

    دیابت ملیتوس (DM) از بیماری های متابولیک بوده که با عوارض متعدد خونی و بافتی همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات پلاسمایی سطح تروپونین قلبی I (cTnI)، هموسیستیین (Hcy)، سیستاتین C (Cys-C) و فعالیت آدنوزین دآمیناز (ADA) در دیابت ملیتوس القاء شده با آلوکسان در سگ می باشد. در این مطالعه، پس از القاء دیابت ملیتوس در گروه تیمار و پس از سه ماه نگه داری، سطح سرمی cTnI، Cys-C و Hcy و فعالیت ADA با استفاده از تکنیک الایزا و الکتروکمی لومینسانس (ECL) در پلاسما اندازه گیری و با گروه سالم مقایسه گردید. در پایان، افزایش معنی دار (01/0p<) در سطوح پلاسمایی  cTnI، Cys-C و Hcy همراه با کاهش معنی دار (01/0p<) در فعالیت ADA در گروه تیمار در مقایسه با گروه سالم مشاهده شد. نتایج مطالعه نشان داد در سگ های دیابتی آسیب های قلبی و کلیوی رخ می دهد که لزوم توجه هر چه بیشتر را در مدیریت دیابت سگ ها می طلبد. همچنین، کاهش فعالیت ADA با افت عملکردی سیستم ایمنی (مخصوصا سلول های T)، با بالا ماندن غلظت آدنوزین جهت تسهیل ورود گلوکز به سلول و کاهش کاتیون روی می تواند ارتباط داشته باشد.

    کلیدواژگان: بیومارکرهای قلبی-عروقی، سیستاتین سی، آدنوزین دآمیناز، دیابت ملیتوس، سگ
|
  • S Saedi, H Daghigh Kia *, L Ahmadzadeh, A Hosseinkhani Pages 99-108
    Some dietary ions can facilitate the penetration of certain types of spermatic chromosomes in the layer surrounding the oocyte to change the sex ratio of newborn lambs. To check this, 66 Ghezel ewes were used in six groups (11 in each group): Treatments consisted of group A as a control (basal diet), group B (flushing with barley grain), group C (flushing with barley grain+vitamin E+organic selenium), group D (flushing with barley grain+vitamin E+mineral selenium), group E (flushing with barley grain+monensin) and group F (flushing with barley grain+yeast). Ewes received experimental diets for 5 weeks (two weeks before and three weeks after mating). Magnesium, calcium, sodium and potassium of serum were measured. The results showed that ewes in groups C and D had the lowest level of calcium and magnesium and highest level of sodium and potassium in the time of estrous and 21 days after mating (p
    Keywords: flushing, Lamb sex, Ghezel ewe
  • A Imani Baran *, H Cheraghi Saray Pages 109-119
    Fasciolosis is a zoonotic disease of humans and animals causing health problems and great economic losses in different parts of the world including Iran. Fasciola hepatica and Fasciola gigantica are well-known agents for fasciolosis. Due to health and economic implications of this disease and the lack of field studies on fasciolosis in living ruminants of East Azerbaijan, the current study was carried out to determine fasciolosis status in living ruminants from different regions of East Azerbaijan province based on coprologic method for the first time. For this purpose, a total of 2012 fecal samples (1782 from sheep and 230 from cattle) were collected and examined under light microscope. The microscopic findings showed that of all the samples, 62 (3.48%) from sheep and 10 (4.35%) from cattle were infected with Fasciola spp. eggs. A total of 72 (3.58%) fecal samples were infected by fasciola eggs. Geographically, the highest percentage of infection in cattle and sheep were observed in the northern regions of province with 6.14% and 5.21% respectively. In terms of age the infection rates in cattle under and over 2 years were 3.81% (4.105) and 4/8% (6.125) respectively whereas those for sheep were 4.38% (41.937) and 2.49% (21.845). The results indicated presence of fasciolosis amongst ruminants of the province necessitating further studies to detect the unknown aspects of disease and regular antiparasitic treatments for its prevention.
    Keywords: Fasciolosis, Coprologic, ruminants, East Azerbaijan
  • A Khaki * Pages 121-125
    Cloisonne kidney is an accidental finding of the kidneys observed in abattoir. The lesion caused by the thickening of the proximal and sometimes distal convoluted tubules basement membranes due to iron pigmentation is so far reported in goats, sheep and horses. Renal cortex is brown but the condition does not involve the medulla. The lesion brings about no impairment of the renal normal function and affected animals are clinically normal. Although the exact cause of this condition remains unknown but intravascular hemolysis is considered to have a role. The following study was undertaken to determine sheep cloisonne kidney frequency rate in Tabriz and Rasht abattoir. A number of 10000 sheep carcasses in Rasht slaughterhouse and 8600 carcasses in Tabriz slaughterhouse were randomly examined and tissue samples were stained with H&E. Only eleven cases were diagnosed with the cloisonne kidney lesion. Thus the frequency rate of the lesion was estimated at 0.059% in sheep of these cities.
    Keywords: Cloisonné kidney, Sheep, Tabriz, Rasht abattoirs
  • D Kazemi *, K Shams Asenjan, N Dehdilani, H Parsa, A.A Movassagh Pour Akbari, P Akbarzadeh Pages 127-142
    The purpose of the present study was to isolate, culture expand and characterize canine bone marrow derived mesenchymal stem cells. Bone marrow aspirates of 15 adult male dogs were collected to this end and their mononuclear cells isolated by centrifugation and cultured in standard media. The adherent cells were isolated and their mesenchymal origin was confirmed at 3rd passage by cellular morphology, expression of surface antigens and differentiation to osteogenic and adipogenic lineage. After 4 days, spindle shaped fibroblast like cells which were apparently bone marrow derived mesenchymal stem cells appeared in culture medium and their numbers increased over time. The cells reached 3rd passage with over 75% confluent after a mean of 22.89±5.75 days. Flow cytometric analysis revealed that the cells negatively expressed CD34 and CD45 antigens while positively expressing CD44 and CD105 antigens. Differentiation into osteogenic and adipogenic lineage had taken place after one month culture in induction medium. VDR, COL1A1, BGLAP and SPARC gene expression indicated that mesenchymal stem cells isolated from canine bone marrow had differentiated into osteogenic lineage. These findings can form the basis of any forthcoming clinical studies involving the use of canine mesenchymal stem cells particularly in the field of bone and cartilage regeneration.
    Keywords: Mesenchymal stem cells, Bone marrow, Dog
  • S Zamanizadeh, M Pourmahdi Borujeni, M *, M.R Haji Hajikolaei, M.R Seifi Abadshapouri Pages 143-153
    Bovine leukemia virus (BLV) is a member of the Delta retro virus genus (family Retroviridae) and can cause persistent lymphocytosis and lymphosarcoma in cattle that is described as enzootic bovine leucosis (EBL). This disease causes significant economic losses associated with the costs of control and eradication programs. Control programs of leucosis are based on the screening of cows by serological methods and removing the infected cows. The aim of this study was to evaluate the seroprevalence of bovine leukemia virus in cattle in Khuzestan province. Serum samples from 527 cattle were randomly collected in Ahvaz, Baghmalek, Shooshtar, Gotvand, Shadegan, Hendijan, Behbahan, Ramhormoz and Susangerd cities and were examined by ELISA assay. Seroperevalence rate of bovine leukemia virus was 6.64% (95% CI: 4.51-8.77). Statistical analysis indicated no significant association between infection and age or breed. Relative frequency of infection was higher in female cows than males, but this difference was not significant and odds of infection in female cows than males were 2.6 (95% CI: 0.35-19.59). Prevalence rate of infection between industrial (15%) and nonindustrial (3.4%) husbandry was significantly different (p<0.001) and odds of infection in industrial husbandry than nonindustrial was 4.97 (95% CI: 2.43-10.16). Prevalence rate in Shadegan, Baghmalek, Behbahan, and Susangerd were 23.5%, 20.3%, 7.2% and 1.7%, respectively, but infection was not observed in Ahvaz, Shooshtar, Gotvand, Ramhormoz and Hendijan (p<0.001) and 30.8% of fluctuation of disease was justified by geographical location. This study confirms that bovine leukemia virus exists in Khuzestan province. Prevention and control measures should be considered by health authorities.
    Keywords: Bovine leukemia virus, Epidemiology, Khuzestan, Serology
  • S Rasouli *, S Purghasem Pages 155-164
    In this research, external parasites infestation of carp fishes in Zarrineh-rud river, was examined. The species which were examined included capoeta, cyprinus carpio, carasius and ctenophoran. The fish were caught from summer 2012 to summer 2013 and their skin, fins and gills were examined to detect external parasites. During the year a total of 480 fish were caught alive and transferred to the laboratory and examined following anesthesia and identification. Microscopic examinations were conducted on samples taken from the skin, fins and gills and the isolated parasites were studied under the light microscope (4x-100x magnification). Finally, collected data were analyzed by Excel,v.2013 and SPSS,v.19 and the student T-test was run to determine the relationship between the variables. Totally, seven different parasite species, including two species of protozoa, four monogenea and a crustacean were identified, all of which had direct life cycle (Dactylogyrus lenkorani, Dactylogyrus Iamellatus, Dactylogyrus extensus, Clinostomum complanatum, Ichthyophthirius multifiliis, Trichodina sp, Lernaea sp, Paradiplozoon sp.). According to the results, seventy percent of the fishes were infested by the mentioned species of parasites. Ichthyophthirius multifiliis was the most prevalent parasite (65.00%), whereas Paradiplozoon sp.1 was the least (0.54%), at p<0.05. The data analysis indicated that there is a statistically significant difference between different seasons (p<0.05). Also, there was a significant difference between the infested organs, with gills being the most infested organ (p<0.05).
    Keywords: Zarrineh-rud, protozoa, Monogenea, Crustacean, Cyprinidea
  • M Fartashvand *, Y Hajisadeghi Pages 165-171
    Rumen lactic acidosis is a metabolic disorder which develops in ruminants that have ingested large amounts of unaccustomed feeds rich in ruminally fermentable carbohydrates. In this study we investigated the relationship between serum lactate levels and ruminal fluid pH with changes of cardiac damage biomarkers in serum in 200 sheep with acute ruminal lactic acidosis (ARLA) and 50 healthy ones. After confirmation of ARLA through clinical examination and ruminal fluid pH£5.5, venous blood samples were collected and special analysis carried out on serum samples. According to the findings ruminal fluid pH in diseased and healthy sheep were 5.28 ± 0.2 and 6.93±0.3, respectively. Serum lactate level in sheep with ARLA was significantly higher than normal sheep. (p=0.000). cTnI levels was 0.684±0.03 ng/ml in sheep with ARLA, which was significantly (p=0.000) higher than healthy sheep (0.005±0.00 ng/ml). Other cardiac biomarkers were increased in diseased group, however only elevation of serum activities of AST and CK-MB were statistically significant (p=0.002 and p=0.007 respectively). Although serum LDH activity in diseased group was higher than control group; but this difference was statistically non-significant (p=0.063). There was significant negative correlation between ruminal fluid pH with cTnI concentrations (p=0.004; r=–0.850); so that highest levels of cTnI (2.28 to 3.06 ng/ml) were recorded in three sheep with ruminal fluid pH
    Keywords: Acute lactic acidosis, Cardiac damage, cTnI, CK-MB
  • K Azimzadeh * Pages 173-181

    Diabetes mellitus (DM) is a metabolic disease which may lead to considerable damages in most tissues. The purpose of this study was to assess whether the levels of serum Cardiac troponin I (cTnI), Homocysteine (Hcy), Cystatin c (Cys-C) and adenosine deaminase (ADA) activity are altered in alloxan induced diabetes mellitus in the dog. In this study, DM was induced by alloxan in the treatment group and three months later, plasma cTnI, Hcy and Cys-C were evaluated by Elisa technique and ADA activity was assessed by Electrochemilumminescence (ECL) method. The results showed significant increases (p<0.01) in cTnI and Cys-C along with a considerable decrease in ADA in the treatment group in comparison to the intact healthy group. Conclusively, increased plasma levels of cTnI and Cys-C in dogs with DM indicates heart and kidney damage respectively, which requires effective measures in the management of diabetes mellitus in dogs. Furthermore, reduction of ADA activity can be attributed to the decline of immune system (especially T cells), high levels of adenosine concentrations for facilitation of glucose transport and/or zinc ion decrease.

    Keywords: Cardiovascular biomarkers, Cystatin C, adenosine deaminase, Diabetes mellitus, Dog