فهرست مطالب

تحقیقات تولیدات دامی - سال ششم شماره 3 (پاییز 1396)

فصلنامه تحقیقات تولیدات دامی
سال ششم شماره 3 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/10/30
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله پژوهشی
  • شهریار کارگر*، مرضیه مکرم صفحات 1-10
    آگاهی از تنظیم تولید چربی شیر جهت توسعه راهبردهای تغذیه ای برای افزایش ارزش تغذیه ای شیر، کاهش خروج انرژی از طریق آن و بهبود توازن انرژی گاوهای شیری حیاتی است. هدف از این پژوهش، تعیین مهم ترین اسیدهای چرب مرتبط با چربی شیر گاوهای هلشتاین با استفاده از الگوریتم انتخاب ویژگی بود. الگوریتم انتخاب ویژگی یکی از روش های داده کاوی به منظور انتخاب بهترین و موثرترین فراسنجه های مرتبط برای پیش بینی هدف مورد نظر است. برای انجام این پژوهش از 3072 داده خام و سه روش مهم الگوریتم انتخاب ویژگی با شش مدل مختلف استفاده شد. داده با استفاده از نرم افزار WEKA واکاوی شد. نتایج نشان داد که روش رتبه بندی الگوریتم انتخاب ویژگی مناسب ترین روش برای انتخاب مهم ترین اسیدهای چرب مرتبط با چربی شیر با استفاده از رگرسیون لجستیک و طبقه بندی درختی با کم ترین میزان خطا است. بر این اساس، مهم ترین اسیدهای چرب مرتبط با ساخت چربی شیر، ایکوزا تری انوئیک اسید (20:3C 3 -n)، ایکوزا دی انوئیک اسید (20:2C 6 -n)، مجموع کل اسیدهای چرب ترانس 16:1C، ترانس-10 16:1C، ترانس-6، 7، 8 16:1C، مجموع کل اسیدهای چرب غیراشباع با یک پیوند دوگانه ترانس، ترانس-11، سیس-15 18:2C، مجموع کل اسیدهای چرب ترانس 18:1C، آدرنیک اسید (20:4C 6 -n) و سیس-12 18:1C تعیین شدند. الگوریتم انتخاب ویژگی اثر اسیدهای چربی به غیر از ایزومر ترانس-10، سیس-12 اسید لینولئیک مزدوج و ایزومر ترانس-10 18:1C را بر ساخت چربی شیر موثر نشان داد که ضروری است اهمیت زیست شناختی آن ها در پژوهش های آینده مورد سنجش قرار بگیرد.
    کلیدواژگان: الگوریتم انتخاب ویژگی، داده کاوی، کاهش چربی شیر، گاو شیری
  • هوشنگ دهقان زاده، سید ضیاء الدین میرحسینی*، مصطفی قادری زفره یی، حسن توکلی، سعید اسماعیل خانیان صفحات 11-28
    نظریه اطلاعات، شاخه ای از ریاضیات است که با مهندسی ارتباطات، زیست شناسی و پزشکی هم پوشانی دارد. هدف از بررسی حاضر ارائه روشی جهت خوشه بندی تعدادی از ژن های موثر روی تولید شیر در گاو شیری با استفاده از الگوریتمی متکی بر واگرایی کولبک - لیبلر بود. در این پژوهش بعد از استخراج توالی DNA ژن و اگزون های موثر بر تولید شیر در گاو شیری، فراسنجه آنتروپی در مراتب یک تا چهار برای هر ژن و اگزون های هر ژن محاسبه شد. جهت استخراج فاصله میان ژن ها از یکدیگر، از واگرایی کولبک - لیبلر در سه روش مختلف استفاده شد. روش های اول و دوم مبتنی بر همترازی ولی روش سوم غیر مبتنی بر همترازی و بر پایه آنتروپی نسبی ژن ها بود. نتایج هر سه روش واگرایی کولبک - لیبلر روی توالی DNA ژن ها و اگزون ها با استفاده از هفت روش معمولSingle ،Complete ،Average ،Weighted ، Centroid، Medianو KMeansخوشه بندی شدند. تجمیع نتایج هر خوشه بندی که با الگوریتم AdaBoost انجام شد، و خود نوعی درخت ژنی را تداعی کرد، نشان داد که روش سوم، خوشه بندی معقولی را از نظر زیستی برای مجموعه ای از ژن ها حاصل نمود چرا که با نتایج حاشیه نویسی ژنومی ژن های حاصل ازGeneMANIA مطابقت داشت. این اعتقاد وجود دارد که روش ارائه شده برای ایجاد درخت ژنی می تواند با سایر روش های متکی بر توالی DNA ژن ها جهت خوشه بندی مجموعه ای از ژن ها، رقابت نماید و لذا می تواند در گروه بندی ژن های سایر گو نه ها نیز بکار رود.
    کلیدواژگان: تئوری اطلاعات، خوشه بندی ژن، گاو شیری، واگرایی کولبک لیبلر
  • مجید پسندیده *، قدرت رحیمی میانجی، محسن قلی زاده، لوکا فونتانزی صفحات 29-41
    در این تحقیق، یک پویش ژنومی برای شناسایی جایگاه های موثر بر صفات تولیدمثلی در گوسفند بلوچی انجام شد. به این منظور، نمونه‏برداری خون از 96 راس میش همراه با داده های فنوتیپی مربوط به صفات تولیدمثلی شامل مجموع وزن همزادان متولد شده، میانگین وزن همزادان در تولد، مجموع وزن همزادان شیرگیری شده، میانگین وزن همزادان شیرگیری شده و تعداد بره های زنده در شش ماهگی در چهار نوبت زایش بدست آورده شد. پس از استخراج DNA، نمونه ها با استفاده از تراشه هایSNP گوسفندی (50K) تعیین ژنوتیپ شدند. تجزیه مطالعه ارتباط ژنومی با استفاده از نرم افزار PLINK در مدل‏های رگرسیون خطی و لجستیک شامل اثرات SNP‏ها و عوامل ثابت جنس و نوبت زایش انجام شد. در مجموع، هشت نشانگر معنی‏دار در سطح کروموزومی روی کروموزوم‏های 1، 4، 10، 15 و 17 مرتبط با صفات تولیدمثلی مورد مطالعه شناسایی شد (05/0>P). بررسی ژن‏ها و QTL‏ها در این مناطق نیز نشان‏دهنده وجود ژن‏ها و QTLهای موثر بر صفات رشد و تولیدمثلی بود. از نتایج این تحقیق می‏توان برای کشف واریانت‏های مسبب صفات تولیدمثلی در برنامه های اصلاح نژادی گوسفند استفاده نمود.
    کلیدواژگان: جایگاه های صفات کمی، صفات تولیدمثلی، گوسفند بلوچی، مطالعه ارتباط ژنومی
  • بهاره اعتقادی، نوید قوی حسین زاده*، عبدالاحد شادپرور صفحات 43-52
    هدف از این پژوهش بررسی اثر همخونی روی صفات رشد گوسفندان استان گیلان بود. صفات مورد مطالعه شامل میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا سه ماهگی (ADG1)، از تولد تا شش ماهگی (ADG2) و از سه ماهگی تا شش ماهگی (ADG3) و همچنین نسبت های کلیبر منطبق با افزایش وزن های روزانه فوق الذکر (به ترتیب KR1، KR2 و KR3) بود. در این پژوهش، از اطلاعات شجره و داده های جمع آوری شده به وسیله سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در طی سال های 1373 تا 1390 استفاده شد. برای بررسی اثر همخونی بر صفات مورد مطالعه (میزان تغییر صفات به ازای یک درصد افزایش همخونی) از رویهReg نرم افزارSAS به تفکیک برای تیپ تولد، جنس و کل جمعیت استفاده شد. اثر همخونی بر تمامی صفات به جز ADG1 مثبت بود. ضریب رگرسیون ADG1، ADG2 و KR2 به ترتیب 138/0- گرم، 101/0 گرم و 0053/0 بودند (01/0P<). ضریب رگرسیون ADG3 و KR3 به ترتیب برابر 071/0 و 0096/0 گرم بودند (05/0P<) و همچنین ضریب رگرسیون KR1 برابر با 0023/0 بود و روند معنی داری نداشت. اگر چه تاکنون افت همخونی در عملکرد صفات رشد گوسفندان استان گیلان مشاهده نشده است اما استفاده از سیستم جفت گیری طراحی شده در گله می تواند یک روش مناسب برای حفظ سطح همخونی تحت کنترل باشد.
    کلیدواژگان: افت همخونی، ضریب همخونی، گوسفندان استان گیلان، میانگین افزایش وزن روزانه، نسبت کلیبر
  • محسن ابراهیمی، مهدی دهقان بنادکی، مهدی گنج خانلو، حامد خلیل وندی بهروزیار* صفحات 53-62
    هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر افزودن اسانس های نعناع فلفلی و آویشن شیرازی به جیره آغازین گوساله های شیرخوار هلشتاین بر میزان مصرف خوراک، عملکرد رشد، سن از شیرگیری، قابلیت هضم مواد مغذی و قوام مدفوع بود. در این آزمایش 36 راس گوساله هلشتاین به طور تصادفی به سه جیره غذایی با 12 راس گوساله (6 راس نر و 6 راس ماده) اختصاص داده شدند. جیره های غذایی شامل 1) خوراک آغازین بدون افزودنی (شاهد) 2) خوراک آغازین حاوی 2/0 درصد اسانس نعناع فلفلی و 3) خوراک آغازین حاوی 2/0 درصد اسانس آویشن شیرازی بود. گوساله ها در جایگاه های انفرادی نگهداری شده و به آب و خوراک دسترسی آزاد داشتند. از شیرگیری در زمان مصرف روزانه یک کیلوگرم ماده خشک در دو روز متوالی انجام شده و آزمایش تا دو هفته بعد از شیرگیری ادامه یافت. میزان مصرف ماده خشک به صورت روزانه اندازه گیری شده و وزن کشی در سنین یک ماهگی، 2 ماهگی، زمان از شیرگیری و پایان آزمایش انجام شد. قوام ظاهری مدفوع به صورت یک روز در میان اندازه گیری شد. تفاوت معنی داری بین تیمارها از نظر سن از شیرگیری و میزان خوراک مصرفی وجود نداشت. گوساله های مصرف کننده جیره حاوی اسانس نعناع فلفلی، افزایش وزن روزانه و بازده مصرف خوراک بیشتری نسبت به تیمار شاهد داشتند (05/0P<). تیمارهای آویشن و نعناع باعث سوددهی بیشتر در زمان از شیرگیری نسبت به گروه شاهد شدند. نتایج این آزمایش نشان داد افزودن اسانس نعناع به جیره های آغازین باعث بهبود بازده مصرف خوراک و در نهایت افزایش سود ناخالص پرورش گوساله شد.
    کلیدواژگان: اسانس آویشن، اسانس نعناع، جیره آغازین، گوساله
  • زهره شهریاری، طاهره محمدابادی*، صالح طباطبایی وکیلی، مرتضی چاجی، محسن ساری صفحات 63-72
    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر جایگزینی یونجه با غلاف سوبابل (0، 9 و 18 درصد ماده خشک) بر قابلیت هضم، تخمیر آزمایشگاهی و تجزیه پذیری شکمبه ای در گاو و گاومیشفیستوله شده انجام شد. تخمیر جیره های آزمایشی با تولید گاز، قابلیت هضم با تلی و تری و تجزیه پذیری با روش کیسه های نایلونی تعیین شد (چهار تکرار برای هر جیره) و داده ها در قالب طرح کرت های خرد شده تجزیه شدند. قابلیت هضم ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی در جیره های حاوی سطوح مختلف غلاف سوبابل بین گاو و گاومیش تفاوتی نداشت (05/0P). جایگزینی یونجه با غلاف سوبابل اثری بر نرخ تولید گاز، تولید توده میکروبی و دیگر فراسنجه های تخمیری در گاو و گاومیش نداشت (05/0P>). بالاترین مقدار تجزیه دیواره سلولی مربوط به تیمار شاهد (در گاومیش، 9/23 درصد و در گاو، 9/35 درصد) و کمترین مقدار مربوط به تیمار حاوی 18 درصد غلاف سوبابل (در گاومیش، 1/64 درصد و در گاو، 3/64 درصد) بود (05/0>P). جایگزینی یونجه با غلاف سوبابل، فراسنجه های تجزیه پذیری شکمبه ای در گاو و گاومیش را تحت تاثیر قرار نداد (05/0P>). با توجه به نتایج، جایگزینی علوفه یونجه با غلاف سوبابل در جیره گاو و گاومیش، بر قابلیت هضم و تولید گاز تاثیر نداشت، اما تجزیه پذیری شکمبه ای را بهبود داد. بنابراین شاید بتوان 50 درصد غلاف سوبابل را به جای یونجه در تغذیه گاو و گاومیش استفاده کرد.
    کلیدواژگان: تجزیه پذیری، غلاف سوبابل، قابلیت هضم آزمایشگاهی، گاو، گاومیش
  • غلامعلی صنیعی*، محمد بوجارپور، جمال فیاضی، مجتبی زاهدی فر صفحات 73-83
    این مطالعه جهت تعیین ارزش و مقایسه فراسنجه های تولید گاز ملاس و ویناس در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار انجام شد. جهت تهیه مایع شکمبه از سه راس گوسفند نر بالغ فیستول دار استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل: جیره 1) جیره پایه +20 درصد ملاس + صفر درصد ویناس (شاهد)، جیره 2) جیره پایه + 15 درصد ملاس + 5 درصد ویناس، جیره 3) جیره پایه + 10 درصد ملاس + 10 درصد ویناس، جیره 4) جیره پایه + 5 درصد ملاس + 15 درصد ویناس، و جیره 5) جیره پایه + صفر درصد ملاس + 20 درصد ویناس بودند. بر اساس نتایج به دست آمده پتانسیل تولید گاز، نرخ گاز تولید شده، انرژی قابل متابولیسم، قابلیت هضم ماده آلی و مقدار اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در ملاس بطور معنی داری بیشتر از ویناس بود (05/0P<). عامل تفکیک، تولید توده میکروبی و راندمان تولید توده میکروبی در سطح 10 درصد ویناس کاهش معنی داری نسبت به شاهد نشان داد (05/0P<). حجم تولید گاز در سطح 15 درصد ویناس در تمامی ساعات انکوباسیون نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری بیشتر بود (05/0P<). مقدار انرژی قابل متابولیسم، قابلیت هضم ماده آلی و مقدار اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در در سطح 15 درصد ویناس افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان داد(05/0P<). به طور کلی جایگزینی ویناس با ملاس به نسبت 15 درصد در جیره های غذایی، باعث افزایش ارزش غذایی جیره ها می شود.
    کلیدواژگان: تولید گاز، ملاس، ویناس، هضم پذیری
  • محسن کاظمی*، عبدالمنصور طهماسبی، رضا ولی زاده، عباسعلی ناصریان، آمنه اسکندری تربقان، آزاده صنعی صفحات 85-93
    آزمایشی با هدف مقایسه روند تجزیه بقایای سموم فوزالون و دیازینون در علف یونجه تازه، سیلو شده و انبار شده به صورت خشک در شرایط مزرعه انجام شد. بخشی از مزرعه یونجه جدا و به کرت های مساوی تقسیم و با سموم فوزالون و دیازینون سمپاشی شد. نمونه هایی از علف یونجه تازه، سیلو شده و خشک شده با فواصل زمانی مشخص به ترتیب تا زمان های 15 روز، 14 و 24 هفته بعد از سمپاشی، گرفته شد. بقایای سموم با روش گازگروماتوگرافی جرمی (GC-Mass) تعیین شدند. مقدار فوزالون و دیازینون در روز پانزدهم پس از سمپاشی در علف یونجه تازه به ترتیب برابر با 13/2±33/57 و 51/1±75/24 میلی گرم در هر کیلوگرم ماده خشک بود. زمان تجزیه شدن50 درصد فوزالون و دیازینون در علف یونجه تازه به ترتیب برابر با 34/4 و 62/3 روز بود. هیچگونه بقایایی از دیازینون در 14 هفته بعد از انبار کردن علف یونجه به صورت خشک مشاهده نشد، ولی مقدار فوزالون در علف یونجه خشک تا 24 هفتگی برابر 32/3 میلی گرم بود. همچنین در اثر سیلو کردن، هیچگونه بقایایی از دیازینون و فوزالون به ترتیب در هفته های 12 و 14 نمونه گیری مشاهده نشد. نتایج کلی آزمایش نشان داد فوزالون نسبت به دیازینون از قابلیت تجزیه کمتری در هر سه علف یونجه تازه، سیلوشده و انبارشده به صورت خشک برخوردار بوده و این دو سم می توانند به طور نسبی تا مدت ها در علف یونجه باقی بمانند. همچنین سیلوکردن نسبت به انبارکردن علف یونجه به صورت خشک، تاثیر بیشتری بر کاهش باقیمانده سموم با گذشت زمان داشت.
    کلیدواژگان: تجزیه، دیازینون، علف یونجه، فوزالون
|
  • S. Kargar *, M. Mokarram Pages 1-10
    Understanding the regulation of milk fat biosynthesis is vital to the development of nutritional strategies to increase the nutritional value of milk, reduce milk-energy out-put and improve the energy balance of lactating cows. The objective of this study was to determine the most important fatty acids affecting milk fat of Holstein cows using feature selection algorithm. Feature selection algorithm is one of the data mining methods which is used to determine the most effective and best-known parameters predicting targeted trait. A total of 3072 raw data and three important methods of feature selection with six models was used. Data was analyzed using the WEKA Software (v. 3.8). Results indicated that Ranker method of feature selection algorithm is the most appropriate method to select the most important fatty acids affecting milk fat using LMT classification with minimized error. Accordingly, n-3 C20:3 (eicosatrienoic acid), n-6 C20:2 (eicosadienoic acid), total trans C16:1, trans-10 C16:1, trans-6, 7, 8 C16:1, total trans monounsaturated fatty acids, trans-11, cis-15 C18:2, total trans C18:1, n-6 C20:4, and cis-12 C18:1 were determined as the most important fatty acids affecting milk fat. Feature selection algorithm showed that fatty acids other than trans-10, cis-12 conjugated linoleic acid and trans-10 C18:1 is associated with milk fat biosynthesis which is necessary to be further characterized their biological importance in the next future studies.
    Keywords: Feature selection algorithm, Data mining, Milk fat depression, Dairy cow
  • H. Dehghanzadeh, S. Z. Mirhoseini *, M. Ghaderi-Zefrehei, H. Tavakoli, S. Esmaeilkhaniyan Pages 11-28
    Information theory is a branch of mathematics that overlaps with communications, biology. The aim of the current study was to provide a method for clustering a number of Milk Governing Genes in Dairy Cattle using an algorithm based on Kullback-Leibler divergence. In this study, after retrieving gene and exon DNA sequences affecting milk yield in dairy cattle, the entropy in orders one to four was calculated. In order to extract gene distances, Kullback-Leibler divergence over three different methods was calculated. The first and second methods were based on the genes alignment but the third method was based on non-alignment and the relative entropy of the genes. The results of each method of Kullback-Leibler divergence over DNA and exon sequences were entered as input into 7 general clustering algorithms: Single, Complete, Average, Weighted, Centroid, Median and K-Means. Integrated result of each clustering algorithm due to AdaBoost algorithm, which implied as gene tree, indicated that the third method was based on the relative entropy of the genes, biologically grouped set of genes as it was proved by their gene annotation using GeneMANIA. We believe that the proposed method might be used with other DNA based clustering competitive methods and therefore, it can be used to group set of genes in other species.
    Keywords: Information theory, Gene clustering, Dairy cattle, Kullback-Leibler divergence
  • M. Pasandideh*, Gh. Rahimi-Mianji, M. Gholizadeh, L. Fontanesi Pages 29-41
    Genetic improvement in reproductive and growth traits is major goal in sheep breeding. In this study, we performed a genome wide association study for detection of quantitative trait loci affecting reproductive traits in Baluchi sheep. For this purpose, blood samples were collected from a total of 96 ewes and data on their reproductive traits including total litter weight at birth (TLWB), litter mean weight per lamb born (LMWLB), total litter weight at weaning (TLWW), litter mean weight of lambs at weaned (LMWLW) and number of lambs alive at six months (NLA6m) in four parity. After DNA extraction, samples were genotyped using the Illumina Ovine SNP 50K BeadChip assay. Using PLINK software, a GWA study was performed in linear (GLM) and logistic regression analyses with a model included SNPs effect and sex and number of parities as fixed effects. A total of eight SNPs were found on chromosomes 1, 4, 10, 15 and 17 at the 5% chromosome-wise significance level (P
    Keywords: QTLs, Reproductive traits, Baluchi sheep, GWAS
  • B. Eteqadi, N. Ghavi Hossein-Zadeh *, A. A. Shadparvar Pages 43-52
    The objective of the present study was to evaluate the effects of inbreeding on growth traits in Guilan province sheep. Traits included average daily gain from birth to 3 months (ADG1), average daily gain from birth to 6 months (ADG2), average daily gain from 3 months to 6 months (ADG3) and corresponding Kleiber ratios (KR1, KR2 and KR3, respectively). Data and pedigree information used in this study were collected during 1994 to 2011 by the Agriculture Organization of Guilan Province. The effects of inbreeding rate on the traits investigated (for a change of 1% in inbreeding) were analyzed using the Reg procedure of SAS for type of birth, lamb’s sex and all lambs. The effects of inbreeding on all traits except ADG1 were positive. The regression coefficients of ADG1, ADG2 and KR2 were estimated to be -0.138, 0.101 and 0.0053 g, respectively (P
    Keywords: Inbreeding depression, Inbreeding coefficient, Guilan province sheep, Average daily gain, Kleiber ratio
  • M. Ebrahimi, M. Dehghan-Banadaki, M. Ganjkhanlou, H. Khalilvandi-Behroozyar * Pages 53-62
    This experiment was conducted to evaluate the effects of feeding thyme or peppermint essential oils in calf starter diet on growth performance, fecal score, nutrient digestibility, dry matter intake and weaning age of Holstein calves. Thirty-six Holstein calves were allocated to each of dietary treatments (Twelve calves (six females and six males) per treatment as: Control, (starter without additive), Mint, (starter supplemented with 0.2% peppermint essential oil) and Thyme, (starter supplemented with 0.2% Zataria multiflora essential oil). Calves were housed in individual hutches, and fed whole milk at 10% of the initial body weight daily and had free access to starter and water. Calves were weaned when they had consumed one kg of starter for two consecutive days. The experiment was ended two weeks after weaning of the calves. Feed intake was measured daily. Body weight was measured at birth, at monthly throughout the study, at weaning and at the end of study. Thyme and mint diets resulted in higher daily weight gain and feed efficiency. No significant difference showed in growth performance between calves after weaning (P>0.05). Essential oils were resulted in higher economical profit at weaning. Results of this study showed that supplementing calf starter diet with thyme and peppermint essential oils guaranty higher calf performance.
    Keywords: Thyme essential oil, Mint essential oil, Starter diet, Calf
  • Z. Shahriari, T. Mohammadabadi *, S. Tabatabaei Vakili, M. Chaji, M. Sari Pages 63-72
    This experiment was conducted to investigate effect of replacing alfalfa with subabul pod (0, 9 and 18 % of DM) on digestibility, in vitro fermentation and ruminal degradability in fistulated cow and buffalo. Fermentation of experimental diets was determined by gas production, digestibility by tilly and terry and degradability by in situ (4 replicates per diet) and the data were analyzed by split plot design. Digestibility of dry mater, NDF and ADF of diets containing different levels of subabul pod were not different in cow and buffalo (P>0.05). But potential of gas production in diets containing subabul pod was lower than control diet (P0.05). Cell wall degradability was greatest for control treatment (in buffalo 23.9 % and cow 35.9 %, respectively) and the lowest value was for diet containing 18 % subabul pod (in buffalo 64.1% and cow 64.3%, respectively) (P0.05). According the result, replacement of alfalfa hay with subabul pod in cow and buffalo diet, didn’t affect in vitro digestibility and gas production parameters, but improved in situ ruminal degradability. Therefore, it seems 50 % subabul pod can be used instead of alfalfa in cow and buffalo nutrition.
    Keywords: Degradability, Subabul pod, In vitro digestibility, Cow, Buffalo
  • Gh. Saniei *, M. Bujarpur, J. Fayazi, M. Zahedifar Pages 73-83
    This study was conducted to compare the nutritive value of molasses and vinasses by in vitro gas production technique using rumen fluid collected from three fistulated mature male sheep. The experiment used the completely randomized design with 5 treatments and 6 replications. Rumen fluid was collected from three fistulated mature male sheep.The experimental diets included: diet 1) basal diet 20% molasses 0% vinasses (control), diet 2) basal diet 15% molasses % vinasses, diet 3) basal diet 10% molasses 10% vinasses, diet 4) basal diet 5% molasses 15% vinasses, and diet 5) basal diet 0% molasses 20% vinasses. Potential of gas production, rate of gas production, metabolizable energy, digestibilityof organic matter and short-chain fatty acids from molasses were more than those from vinasses (P
    Keywords: Gas production, Molasses, Vinasses, Digestibility
  • M. Kazemi *, A. M. Tahmasbi, R. Valizadeh, A. A. Naserian, A. Eskandary Torbaghan, A. Sonei Pages 85-93
    An experiment was conducted to compare the degradation rate of phosalone and diazinon residues in fresh, ensiled alfalfa and baled alfalfa hay under farm conditions. Part of an alfalfa field selected, divided into equal plots and then was sprayed with diazinon and phosalone. The samples of fresh or ensiled alfalfa and baled alfalfa were taken at specified intervals (up to15 days, 14 and 24 weeks after spraying, respectively). Pesticides residues were measured by gas chromatography-Mass spectrometry (GC-MASS). In the 15th day after spraying, the phosalone and diazinon residues were 57.33±2.13 and 24.75±1.51 mg/kg DM of fresh alfalfa respectively. The half-life of diazinon and phosalone in fresh alfalfa were 4.34 and 3.62 days, respectively. No diazinon residues were observed at 14 weeks after baling; however, phosalone residue was 3.32 mg during 24 weeks after baling. No residues of diazinon and phosalone were observed in alfalfa at weeks 12 and 14 after ensiling, respectively. Phosalone compared to diazinon, had a less degradation rate in fresh, ensiled alfalfa and baled alfalfa hay, and both pesticides can remain relatively stable in alfalfa for a long term. Ensiling compared to baling was also more effective in degradation of pesticides residues with passage of time.
    Keywords: Degradation, Diazinon, Alfalfa, Phosalone