فهرست مطالب

سیاست جهانی - سال ششم شماره 4 (پیاپی 22، زمستان 1396)

فصلنامه سیاست جهانی
سال ششم شماره 4 (پیاپی 22، زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/25
  • تعداد عناوین: 9
|
  • امیر محمد حاجی یوسفی *، رضا غائبی صفحه 1
    موضوع حق توسعه یکی از مناقشه برانگیزترین مفاهیم رایج در مباحث حقوق بشری در روابط بین الملل به شمار می رود که دهه هاست مناقشه ای دو قطبی را در دو سطح ایدئولوژیک و سیاسی –دیپلماتیک بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه (جهان سوم) ایجاد کرده است. تا کنون عمده مباحث علمی و سیاسی در این خصوص متمرکز بر دو موضوع اصلی بوده است، اول منازعه بر سر مفهوم سازی و چارچوب بندی توسعه به عنوان یک حق بشری و دوم مشکلاتی که در راه اجرای حق توسعه در دو دهه گذشته به رغم روند رو به رشد پذیرش آن، بوجود آمده است. مقاله حاضر تلاش دارد تا با به خدمت گرفتن نظریه پسااستعماری در روابط بین الملل، نگاهی نو به این موضوع داشته و به این سوال پاسخ دهد که مفهوم حق توسعه بر چه مبنا و با چه اهدافی از سوی کشورهای جهان سوم معرفی و روند تکاملی خود را طی کرده است؟ فرضیه اصلی ما این است که حق توسعه در سطح بین المللی به عنوان ابزار جنگ لفظی و زبان مقاومت برای مخالفت با نظام هژمونیک اقتصاد بین الملل و یک وسیله مهم برای نیل به توانمند سازی اقتصادی و توزیع عادلانه منابع جهانی و در سطح ملی به عنوان زبان قدرت برای حفظ حاکمیت ملی و مشروعیت بخشیدن به دستورکار سیاسی و اقتصادی، از سوی دولتهای جهان سوم طرح و مورد استفاده قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: حق توسعه، مطالعات پسا استعماری، مقاومت، قدرت، جهان سوم
  • محمدرضا چیت سازیان، نوذر شفیعی * صفحه 2
    روابط ایران و آمریکا در بیش از سه دهه گذشته چالش های بسیاری را پشت سر گذاشته است. در واقع دو کشوری که روزی متحد استراتژیک لقب گرفته بودند امروز به دشمنان یکدیگر بدل شده اند. آنچه روابط دو کشور را با پیچیدگی های بیشتری مواجه ساخته روی کار آمدن دولتی در آمریکاست که سیاست خارجی آن در جهت خصومت هرچه بیشتر با ایران جهت گیری شده است. به همین دلیل آینده روابط ایران و آمریکا و نحوه رویارویی تهران و واشنگتن ظرف سال های آینده نیز با ابهام بیشتری روبرو خواهد بود. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آینده روابط ایران و آمریکا تا سال 2030 به چه سمت و سویی سوق پیدا می کند؟ با در نظر گرفتن دیدگاه الکساندر ونت و با توجه به فرهنگ سه گانه آنارشی چند فرضیه به روش توصیفی- تحلیلی در قالب سناریو قابل طرح است. یک فرضیه این است که با توجه به برخی الزامات استراتژیک و منطقه ای، محتمل ترین سناریو دوستی دو کشور تا سال 2030 است. فرضیه دیگر رقابت تهران با واشنگتن را در قالب بازی های بزرگ قدرت در عرصه بین المللی، رقابت آمیز پیش بینی می کند. فرضیه سوم نیز با مبنا قرار دادن تعارض ایدئولوژیک ایران و امریکا ، تداوم دشمنی دو کشور را محتمل ترین سناریو می داند. یافته های تحقیق که به روش توصیفی – تحلیلی بدست آمده حکایت از آن دارد که آینده روابط ایران و آمریکا تا سال 2030 آمیزه ای از رقابت و دشمنی خواهد بود.
    کلیدواژگان: سازه انگاری، فرهنگ کانتی، فرهنگ هابزی، فرهنگ لاکی
  • روح الله طالبی آرانی * صفحه 3
    «جامعه بین المللی» مفهوم کانونی مکتب انگلیسی است، که پژوهندگان آن از سه منظر بدان نگریسته اند: ساختاری؛ نهادی؛ و تاریخی. در رویکرد تاریخی به «جامعه بین المللی»، گسترش تاریخی جامعه بین المللی مطرح شده است. در این نوشتار، در ابتدا، برداشت کلاسیک مکتب انگلیسی درباره گسترش جامعه بین المللی به طور اجمالی معرفی می گردد. سپس از طریق تحلیل محتوای آثار دانش پژوهان مکتب انگلیسی، تلاش می شود سیرتحول سیر تطور آرای آنها درباره گسترش جامعه بین المللی بازشناسی شود. در این چارچوب، استدلال می شود که از همان ابتدای طرح انگاره گسترش جامعه بین المللی، دو نسل متمایز از شرحها/نقدکاوی ها در درون مکتب انگلیسی بر گسترش جامعه بین المللی سربرآورده اند: نخست، آنهایی که برداشت کلاسیک درباره گسترش جامعه بین المللی را مفروض گرفته اند؛ و دوم، آنهایی که با ارایه بدیل مفهومی در چارچوب مکتب انگلیسی عملا کوشیده اند گامی به فراسوی برداشت کلاسیک درباره گسترش جامعه بین المللی بردارند. نویسنده، پس از ارزیابی دیدگاه های این دونسل، به این جمع بندی می رسد که کفایت و کمال یافتگی گسترش جامعه بین المللی مستلزم ورود به عرصه ای فراتر از نظریه مکتب انگلیسی در روابط بین الملل است. در پایان، پس از ارزیابی انتقادی این دو نسل، تلاش می شود که در قالب نوعی جمع بندی، استدلال نگارنده درباره امکان های پژوهش نظری برآمده از نتایج این نوشتار پیش روی خواننده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: جامعه بین المللی، گسترش، مکتب انگلیسی، جامعه شناسی تاریخی
  • رضا رحمدل *، رضا سیمبر، احمد جانسیز صفحه 4
    جدال های ایران-عربستان مجالی نو برای مداقه ای ژرف تر به تعارض های منطقه ای و بین الملل و با هدف ترسیم چشم اندازی نو نظم و نسق یافت. دغدغه این سطور چنین پدیدار شد؛ فرایندهای منازعه میان ایران-عربستان از منظر اقتصاد سیاسی بین الملل چگونه صورت بندی می گردد؟ آیا جدال صرفا یک مساله هویتی-فرقه ای است؟ نگارش این مجال با این فرضیه نظم خود را یافت که فرایندهای متعارض اقتصاد سیاسی و نو مرکانتلیسم دولتی، مالیه بین الملل و تکنیکال تولید فرامدرن و شرکت های چند ملیتی پس از کنفرانس برتن وودز استعداد ایجاد چالش امنیتی میان دولت ها را بیش از گذشته فراهم کرده است. به سخن دیگر دیگر دولت ها اینک به مثابه گذشته حاکم بلامنازعه نظام بین الملل نیستند و پارامترهای اقتصادی در ایجاد گسل ها بسیار اثرگذار هستند. تضادهای ایران-عربستان هم خارج از این تقارن نبوده و تنش ها ناشی از تعارض ساختار و اقتصادی سیاسی نظام بین الملل ناشی گشته است؛ بدین قرارکه منافع هژمون (آمریکا) در همپوشانی با سرمایه داری بین المللی (تسلیحاتی، نفت، فناوری، تجارت اینترنتی و غیره...) باعث تعارض میان ایالات متحده و بازیگران کلیدی در مناطق (ایران) خواهد شد. متعاقب این رویداد آمریکا برای حفظ موازنه و تامین منافع شرکت های چند ملیتی فرامدرن و هژمون بازارکوشش خود را بر جلوگیری از نسج یافتن قدرتی نو ظهور در خاورمیانه معطوف خواهد کرد. پی آمد گسترش تضاد ساختاری میان قدرت منطقه ای (ایران) و هژمون منازعه نیابتی میان ایران-عربستان درشکل هویتی نیابتی محتمل خواهد بود.
    کلیدواژگان: اقتصاد سیاسی، جدال امنیتی، مرکانتلیسم، هژمون، هویت فرقه ای
  • لیلا مروتی *، سید جلال الدین دهقانی فیروزآبادی صفحه 5
    مفهوم آنارشی از جمله مفاهیم کلیدی در روابط بین الملل محسوب می شود، از این رو، تمامی نظریه های روابط بین الملل درصدد تبیین و ارائه معنا و تعریف منسجمی از آن هستند. اما همواره نظریات روابط بین الملل فاقد برداشت مشترکی از آنارشی هستند و در میان آنها درخصوص آنارشی اجماعی وجود ندارد. این برداشت های مختلف به دلیل تفاوت در مبانی فرانظری و بالاخص موضع هستی شناختی نظریات می باشد. در این مقاله سعی می شود جایگاه آنارشی در نظریات خردگرا و بازتاب گرا مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آنارشی در نظریات خردگرا و بازتاب گرا در روابط بین الملل بر چه نوع هستی شناسی استوار است و چه ماهیتی دارد؟ پاسخ به این سوال به عنوان فرضیه پژوهش اینگونه مطرح می شود که آنارشی در نظریه های خردگرا بر هستی شناسی مادی استوار است و ماهیتی نسبتا ثابت و تغییرناپذیر دارد. و در نظریه های بازتاب گرا بر هستی شناسی غیرمادی و اجتماعی استوار است و ماهیتی متغیر دارد. خردگرایان، به علت هستی شناسی اثبات گرا، آنارشی را ذاتی روابط بین الملل و واقعیتی ثابت و تغییرناپذیر می دانند. بازتاب گرایان نیز به علت تاکید بر موضع هستی شناختی فرااثبات گرا، آنارشی را برساخته ای می دانند که ماهیتی متغیر و سیال دارد. در این مقاله، نظریه های نئورئالیسم و نئولیبرالیسم در قالب نظریات خردگرا و نیز نظریه های پست مدرنیسم و سازه انگاری در دسته نظریات بازتاب گرا قرار می گیرند.
    کلیدواژگان: هستی شناسی، آنارشی، خردگرایی، تآمل گرایی، سیاست بین الملل
  • حبیب الله ابوالحسن شیرازی * صفحه 6
    خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا که در پی یک همه پرسی در سال 2016 رخ داده پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در پی خواهد داشت و برگزیت می تواند اثرات مهمی در آینده اتحادیه اروپا بگذارد. برگزیت اثرات کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت بر بریتانیا، اتحادیه اروپا و کل جهان خواهد گذاشت همان گونه که در کوتاه مدت، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، شوک های فراوانی بر اقتصاد و بازارها واردکرد و موج جدیدی از ملی گرایی افراطی و حملات علیه مهاجران و اقلیت های نژادی را پدید آورد. در میان مدت، برگزیت می تواند واکنش دولت ها و مردم کشورهای دیگر را برانگیزد و آن ها نیز خواهان همه پرسی برای خروج از اتحادیه اروپا بشوند که نشانگان آن در کشورهایی همچون ایتالیا، یونان و هلند آشکار شده است. با ادامه این روند، یورو، واحد پول مشترک اتحادیه اروپا بیشتر متاثر می شود و این موضوع می تواند ماهیت یورو را تغییر دهد و کاهش سرمایه گذاری در این منطقه را به دنبال داشته باشد که حاصلی جز رکود برای اروپا و جهان نخواهد داشت. سوال اصلی این مقاله آن است که خروج بریتانیا از منظر حقوقی، ژئوپلیتیکی و سیاسی پیامدهای سیاسی و امنیتی چه تاثیراتی بر آینده اتحادیه اروپا خواهد داشت؟ فرضیه بدین ترتیب قابل طرح می باشد که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا باعث خواهد شد تا این سازمان برای چندین سال با چالش چگونگی سازش با شرایط جدید در ابعاد حقوقی، ژئوپلیتیکی سیاسی، اقتصادی، تجاری مواجه باشد.
    کلیدواژگان: بریتانیا، اتحادیه اروپا، برگزیت، جدایی، همگرایی
  • سید زکریا محمودی رجا *، حسین سیاپوشی صفحه 7
    هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل عوامل تاثیر گذار در جهت گیری های سیاست خارجی ایران و نقش آن در تحقق یافتن اهداف ملی است. عوامل سازنده، تغییردهنده، استمرار و تغییر سیاست خارجی ایران، تعاطی و تقابل این کشور با سایر کشورها یکی از مسائل مهم و کلیدی برای افزایش یا کاهش جایگاه، نفوذ، اقتدار و مشارکت فعال در سطح منطقه و جهان است. پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از ابزارهای تحلیلی که «نظریه نقش» در سیاست خارجی ارائه می دهد، به این سوال اصلی پاسخ دهد که چگونه سیاست خارجی دولت ها بر مبنای «برداشت از نقش ملی» شکل می گیرد و این برداشت ها چه تاثیری در تحول سیاست خارجی و درنتیجه چه نقشی در دستیابی به اهداف کلان ملی دارد؟ فرضیه اصلی مقاله این است که برداشت های متفاوت از نقش ملی توسط گفتمان های تجربه شده در ایران، به اجرای سیاست خارجی متفاوت و گاها متعارض منجر شده است. و درنهایت به این نتیجه می رسیم که تشتت در «برداشت از نقش ملی»، منجر به عدم استفاده مطلوب از ابزار «سیاست خارجی» جهت تحقق اهداف ملی خواهد شد.
    کلیدواژگان: سیاست خارجی، نقش ملی، نظریه نقش، اهداف ملی
  • امیر محمودی، علیرضا آرش پور * صفحه 8
    شاخص های حکمرانی مطلوب با توسعه در ابعاد مختلف، به ویژه توسعه اقتصادی، ارتباط مثبت و معناداری دارد. یکی از دلایل رشد منفی اقتصادی در چند سال گذشته، کم توجهی به شاخص های حکمرانی مطلوب بوده است. شاخص های متعددی را در این زمینه می توان احصاء و مورد ارزیابی قرار داد. شاخص های شش گانه ارائه شده توسط نهادهای بین المللی برنامه توسعه سازمان ملل متحد و بانک جهانی عبارتند از: حق اظهار نظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و پرهیز از خشونت ، اثر بخشی حکومت ، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فسادشاخص هایی که از یک طرف می توان آنها را به عنوان معیاری برای سنجش میزان توسعه دانست و از سوی دیگر می توانیم بگوییم توسعه را برآیند توجه به این شاخص ها می باشد. بنابراین ارتباط موثر این شاخص ها با مفاهیم توسعه امری انکار ناپذیر است.از این رو در این مقاله با استفاده از آمار و اطلاعات رسمی سعی بر تجزیه و تحلیل این شاخص ها و بررسی تاثیر آنها بر اقتصاد ایران شده است.
    کلیدواژگان: حکمرانی خوب، توسعه اقتصادی، شاخص های اقتصادی
  • محمد طالقانی *، مهران مهدی زاده صفحه 9
    صنعت گردشگری، صنعتی جهانی بوده و به عنوان یک کسب و کار بزرگ تلقی شده و امروزه از توسعه آن با توجه به نقش مهمی که در توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و تقویت تعاملات بین المللی یک کشور دارد، استقبال می شود؛ همچنین این صنعت برای ایران که علیرغم داشتن جاذبه های متنوع گردشگری، به درآمدهای نفتی وابسته است، مهم و ضروری است. با این حال، گردشگری ایران در رقابت با کشورهای آسیای میانه، قفقاز و خاورمیانه با تهدید جدی مواجه است؛ به طوری که براساس گزارش مجمع جهانی اقتصادی در سال 2017، ایران در بین کشورهای خاورمیانه رتبه 7 از 10 و در بین کشورهای آسیای میانه و قفقاز رتبه 7 از 9 و به طور کلی رتبه جهانی 93 از 136 کشور را کسب کرد. بنابراین هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه رقابتی گردشگری ایران در بین کشورهای رقیب همسایه بر اساس شاخص های جهانی رقابت پذیری گردشگری و ارائه راهکارهای بهبود جایگاه ایران، در نظر گرفته شد. بر این اساس، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، شاخص های جهانی رقابت پذیری گردشگری از گزارش مجمع جهانی اقتصاد احصاء گردید؛ دوم با بهره گیری از رویکرد تحلیلی، جایگاه گردشگری ایران در بین کشورهای مورد مطالعه بر اساس 5 شاخص اصلی و 14 شاخص فرعی تبیین؛ و در نهایت، راهکارهایی برای بهبود گردشگری ایران مبتنی بر استراتژی های توسعه ارائه شد.
    کلیدواژگان: استراتژی های بهبود، رقابت پذیری گردشگری، ایران، کشورهای آسیای میانه، قفقاز و خاورمیانه