فهرست مطالب
فصلنامه تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری اجتماعی
سال هفتم شماره 2 (پاییز و زمستان 1394)
- تاریخ انتشار: 1394/12/25
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 1-27
یکی از موضوعات و نیازهای مهم هر جامعه برای قشرهای مختلف و به ویژه جوانان، نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی با متغیرهای مختلفی در ارتباط است و به کاهش بسیاری از آسیبها و معضلات جامعه کمک میکند. تحقیق حاضر به منظور سنجش میزان نشاط اجتماعی در بین جوانان شهر یزد و ارایه راهکارهای افزایش آن انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایش بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه جوانان 15 تا 29 ساله شهر یزد تشکیل میدادند که بر اساس آمار سرشماری 1390 تعداد کل آنها 151927 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر مشخص گردید. روش نمونهگیری در این پژوهش، خوشه ای چندمرحله ای بود. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه بود. اعتبار پرسشنامه از نوع محتوایی و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که چون برای سازههای مختلف بیشتر از 7/0 بود حکایت از مطلوبیت ابزار داشت. نتایج نشان داد بین سن و میزان نشاط اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت. بین میزان نشاط اجتماعی زنان و مردان و همچنین افراد مجرد و متاهل تفاوت معناداری وجود نداشت. میزان نشاط اجتماعی افراد شاغل به طور معناداری بیشتر از افراد غیرشاغل بود. بین میزان تحصیلات، میزان سرمایه اجتماعی و میزان بهرهمندی از وسایل ارتباط با میزان نشاط اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت ولی رابطه معنادار و معکوسی بین محرومیت نسبی و میزان نشاط اجتماعی بود.
کلیدواژگان: شادکامی، نشاط اجتماعی، جوانان، سرمایه اجتماعی، یزد -
صفحات 29-82
فضاهای عمومی فضاهاییاند که در آنها تعامل چهره به چهره میان افراد در هر جنس و سن وجود دارد، لذا میتواند برای استفاده برخی گروهها مثل زنان ناامن باشد. یکی از راهکارهایی که در ایران برای افزایش امنیت فضاهای شهری برای زنان به کار گرفته شده، تفکیک جنسیتی در این فضاها است. پژوهش حاضر سعی دارد با کاربرد ترکیبی از روشهای کمی و کیفی به بررسی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی (پارکها) بپردازد. به منظور بررسی جوانب مختلف موضوع، از میان فضاهای عمومی که در آنها تفکیک جنسیتی صورت پذیرفته، «پارکها» انتخاب شده است. روشهای استفاده شده در این تحقیق مصاحبه، مشاهده، بحث گروهی و پیمایش است که در روش پیمایش با استفاده از نمونهگیری احتمالی انتخابی، 6 منطقه از شهر تهران انتخاب شده و 324 پرسشنامه در این مناطق پر شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که 40 درصد از پاسخگویان از تفکیک جنسیتی در پارکها راضی و 60 درصد ناراضی بودهاند و میزان احساس ناامنی زنان در پارکهای عمومی، میزان مذهبی و سنتی بودن فرد و خانواده او، میزان تفکرات فمینیستی افراد، میزان استفاده از پارکهای بانوان و عمومی و رضایت از سایر جوانب زندگی بر میزان رضایت افراد از تفکیک جنسیتی در پارکها تاثیر دارد.
کلیدواژگان: رضایت، تفکیک جنسیتی، فضاهای عمومی، پارکهای عمومی، پارکهای بانوان، تهران -
صفحات 84-115
در این مقاله براساس تحلیل مسیر عوامل موثر بر نظم متقاعدسازی مصرفرسانهای، بر مبنای نظریه ریموند ویلیامز، مسیر فرضیههای پژوهش مدنظر قرار میگیرد. بنابراین با مراجعه به مخاطبان پیامهای رسانهای در بین جوانان، از 227790 نفر جمعیت آماری 18 سال به بالای شهر زنجان، 368 نفر براساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و سهمیهای، به طور تصادفی انتخاب گردیدند. یافتههای تحقیق طبق ضریب همبستگی پیرسون (r) نشان میدهد که طی فرآیند مصرفرسانهای، مخاطبان پسر (نسبت به مخاطبان دختر) هم از میزان بالایی در انگیزش پیروی از تبلیغات رسانهای برخوردارند و هم دارای میزان بالایی در گرایش به تبلیغات رسانهای هستند. در عین حال میان مخاطبان پسر و دختر از نظر نظم متقاعدسازی مصرفرسانهای، مصرف کالاهای تبلیغات رسانهای، ارزش اقتصادی تبلیغات رسانهای، گزینش تبلیغات رسانهای مهم و اعتماد به نفس، تفاوت معناداری وجود ندارد. در صورتی که براساس تحلیل رگرسیون چندگانه (R) و تحلیل مسیر عوامل موثر بر نظم متقاعدسازی مصرفرسانهای جهت نیکویی برازش مدل نظری، برحسب ارزش بتا (β) در مجموع بطور مستقیم 36% تغییرات نظم متقاعدسازی مصرفرسانهای جوانان در شبکههای اینترنتی و ماهوارهای (36/0= R2)، به افزایش مصرف کالاهای تبلیغات رسانهای (54/0+)، افزایش انگیزش پیروی از تبلیغات رسانهای (36/0+)، کاهش ارزش اقتصادی تبلیغات رسانهای (17/0-)، افزایش گزینش تبلیغات رسانهای مهم (17/0+)، افزایش گرایش به تبلیغات رسانهای (10/0+) و افزایش اعتماد به نفس (11/0+)، در بین مخاطبان دختر (16/0-) متاهل (09/0+)، بومی (09/0+)، شاغل به کار (14/0+)، دارای مسکن غیرشخصی (12/0-)، با حجم بالای بعد خانوار (12/0+)، ساکن در شهر زنجان بستگی دارد.
کلیدواژگان: نظم متقاعدسازی مصرف رسانه ای، تبلیغات رسانه ای، شبکه های اینترنتی و ماهواره ای -
صفحات 116-155
انقلابها همواره پس از وقوع و رخدادشان برای اندیشمندان و تیوریپردازان علوم اجتماعی و سیاسی، «مسیله» و «حیرت» آفریدند و «تاریخ» گواهی میدهد که هیچ انقلاب بزرگی به طور دقیق توسط دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی پیشبینی نشده است. ولی، واقعا چرا انقلابها همواره موجب تحیر و شگفتزدگی همه افراد- اعم از بازیگران کلیدی، ناظران خبره و مطلع منطقهای و متخصصان انقلاب در علوم اجتماعی و سیاسی- شدهاند؟ در مقاله حاضر ابتدا در مقام توصیف، تلاش شده است با ارایه شواهد تاریخی مدعای پیشبینیناپذیری انقلابها به طور مستند نشان داده شود و سپس در مقام تبیین با استعانت از تیوری آشوب، توضیح داده شود که چرا انقلابها، تاکنون پیشبینی نشدهاند و کلا پیشبینیناپذیر به نظر میرسند. در همین راستا، مدلهای تبیینی دو تن از انقلابپژوهان (کدی و کوران) در خصوص پیشبینیناپذیری انقلابها تشریح میشود که توانستهاند مکانیسمهای تیوری آشوب را برای توضیح این شگفتزدگی بکار گیرند.
کلیدواژگان: پیش بینی انقلاب ها، پیش بینی ناپذیری، تئوری آشوب، نیکی کدی، تیمور کوران، تحریف ترجیح -
صفحات 157-178
توزیع عادلانه درآمد از مهمترین اهداف یک کشور است. متاسفانه به علت مشکل ساختاری، علیرغم تلاشهای انجام شده نابرابری درآمدی بهبود نیافته است. اما آموزش توانسته با ایجاد مهارت و توانایی و افزایش قدرت درآمدزایی افراد، در توزیع عادلانه درآمدها، تغییر اساسی بوجود آورد. بنابراین امروزه این فکر قوت گرفته که میتوان از نابرابری های درآمدی کاست. لذا هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل اثر آموزش بر نابرابری درآمدی در منتخبی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در سالهای 2010-1965 در فواصل 5 ساله است. بدین منظور به برآورد مدل معرفی شده توسط دی گرگوریو و لی (2002) با روش حداقل مربعات تعمیم یافته و در چهارچوب سیستم داده های تابلویی پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که افزایش سطح سواد باعث بهبود توزیع درآمد می گردد، ولی تشدید پراکندگی سواد، توزیع درآمد را بدتر میکند، بنابراین سطح بالاتر سواد و پراکندگی کمتر آن، توزیع درآمد جامعه را بهبود می بخشد.
کلیدواژگان: نابرابری درآمد، آموزش پراکندگی تحصیلی، داده های تابلویی، ضریب جینی -
صفحات 179-209
از نیمه دوم قرن بیستم مفهوم مشارکت با نگرشی نو، به موضوع کلیدی در برنامههای توسعه، به خصوص برنامههای توسعه شهری بدل شده است. برای تقویت و گسترش امر مشارکت مردم در برنامهریزی، شناخت عوامل موثر بر این امر ضروری است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان مشارکت شهروندان در امور شهری و عوامل موثر بر آن در بین شهروندان شهر سنندج است. روش تحقیق پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر سنندج تشکیل داده و حجم نمونه 383 نفر است که به شیوه نمونهگیری متناسب با حجم در مناطق سهگانه شهر سنندج انتخاب شدهاند. روایی و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تحلیل دادهها نیز از آزمونهای t، توکی (Tukey)، پیرسون، تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر جهت شناسایی اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها استفاده گردید. یافتههای این تحقیق نشان می دهد که میزان مشارکت مردم در امور شهری با میانگین 67/2 پایینتر از حد متوسط (در بازه0- 5) قرار دارد. همچنین نتایج آمار استنباطی و آزمون فرضیات، نشان داد که بین متغیرهای میزان رضایت از عملکرد شهرداری، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، تعلق به محله زندگی، استفاده از رسانههای جمعی، آگاهی از نحوه تهیه و اجرای طرحهای توسعه شهری، اعتماد به مدیران شهری، عضویت در انجمنهای محلهای، سن و جنس رابطه معناداری وجود دارد. استفاده از مدل تحلیل مسیر نشان می دهد که مقدار ضریب تعیین 62 درصد از مجموعه تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی پژوهش را تعیین میکند که در آن مولفه رضایت از عملکرد شهرداری با ضریب 401/0 تاثیرگذارترین و مولفههای استفاده از رسانههای جمعی، آگاهی از نحوه تهیه و اجرای طرحهای توسعه شهری، عضویت در انجمنهای محلهای، تعلق به محله زندگی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد، اعتماد به مدیران شهری، جنس و سن در رتبههای بعدی اثرگذاری قرار دارند.
کلیدواژگان: مشارکت، مدیریت شهری، شهروندی، شهر سنندج