ماهنامه پژوهش های نوین علوم مهندسی
پیاپی 24 (تیر 1398)

امروزه در پالایشگاه ها به منظور حذف گازهای اسیدی مانند سولفید هیدروژن و دیاکسید کربن در واحدهای شیرین سازی گاز از آمین ها استفاده میشود.
در واحدSRU پالایشگاه آبادان که از دو بخش کلوس و اسکات تشکیل شده است بر اساس طراحی از MDEA جهت شیرین سازی گاز استفاده میشود. با توجه به اتمام این حلال در یک دوره در پالایشگاه و زمانبر بودن پروسه خرید آن و همچنین عواملی مانند گرانقیمت بودن و عدم تولید آن در ایران، در این مقاله به بررسی استفاده از DEA به جایMDEA در بخش اسکات واحد SRU پرداخته شده است. نتایج شبیه سازی با نرم افزار Aspen HYSYS نشان میدهد که استفاده از DEAبه جای MDEA در بخش اسکات باعث افزایش جذب دی اکسید کربن می شود که ارسال آن به بخش کلوس منجر به تجمع دی اکسید کربن و به تبع آن بروز مشکل در واحدخواهد شد. ازاین رو در بخش اسکات واحدSRU باید فقط از آمینهای نوع سوم مانندMDEAکه خاصیت انتخاب پذیری به سولفید هیدروژن دارند استفاده شود و تا زمان تهیهMDEA توسط پالایشگاه جهت راهاندازی بخش اسکات، فقط بخش کلوس واحدSRU میتواند در سرویس قرار گیرد.

ریزشبکه، شبکه کوچک تغذیه ولتاژ پایین است که برای تغذیه یک مجموعه بار حساس محلی طراحی می شود. ریزشبکه شامل سیستم های تولید پراکنده، ذخیرهسازهای انرژی توزیعشده و بارها میباشد. در بسیاری از آنها توان مورد نیاز سیستم با استفاده از منابع تجدیدپذیر که طبیعت نامطمئن و متغیر دارند تامین می شود که این امر کنترل این سیستم ها را سخت تر از سیستم های قدرت متداول میکند. نوسانات در توان تولیدشده ممکن است موجب برخی مشکلات در عملکرد کنترل معمولی شود. عملکرد مناسب یک ریزشبکه تنها در صورت وجود یک سیستم کنترل مناسب امکان پذیر است و سیستم های قدرت مدرن نیاز به افزایش اطلاعات و انعطاف پذیری در کنترل و بهینه سازی دارند تا از قابلیت حفظ تعادل تولید و بار تحت اختلالات شدید اطمینان حاصل شود. در این مقاله، عملکرد کنترل ولتاژ و فرکانس ریزشبکه جزیرهای با استفاده از کنترلVBDتوسعه یافته انجام شده و هدف آن افزایش انعطاف پذیری در کاربردهای ذخیره سازهای انرژی است. پس از مقدمه، به بررسی ریزشبکه و منابع تولید توان و روش کنترلیVBD و کنترل آن بر ذخیره سازها پرداخته شده است. شبیه سازی در نرم افزارMATLABشامل پاسخ گذرا و پویای ریزشبکه نوعی ارائه شده و مقایسه حضور ذخیره سازها بر کنترل ولتاژ و فرکانس ریزشبکه بررسی شده است.

عدم اطمینان محیطی و شدت رقابت سازمان ها و مدیران، آنها را با چالش های متعدد مواجه ساخته است. برای مدیریت موثر این چالش ها، رویکردهای نوین مدیریت و شایستگی های خاص طرح و توصیه شده است. شناسایی و مدیریت ریسک یکی از رویکردهای جدید است که برای تقویت و ارتقای اثربخشی سازمان ها مورد استفاده قرار می-گیرد. به طور کلی، ریسک با مفهوم احتمال متحمل زیان و یا عدم اطمینان شناخته می شود که انواع مختلف و طبقه بندی های متنوع دارد. مدیریت ریسک در شرکت های ساختمانی موجب ارتقاء کیفیت و صرفه جویی در زمان و کنترل هزینه پروژه میشود. در این تحقیق، ریسکهای پروژه های روستایی با استفاده از روش FMEA ارزیابی شدند و با استفاده از روش تصمیم گیری TOPSIS اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که ریسک عدم آگاهی دهیاران به مسائل فنی و پروژه های عمرانی و استفاده دهیاران از مسئول مالی کم تجربه به عنوان مهمترین ریسک ها شناسایی شدند و برنامه های واکنشی و مواجهه با ریسک دراین بخش جهت ریسک نواحی بحرانی و مهم در نظر گرفته شده است و پس از آیتم ریسک مربوط ارائه شده است

برای یک میکروگرید، علاوه بر وقوع اتصال کوتاه عوامل دیگر نظیر آب و هوای بد منجر به اضافه بار در برخی فیدرها و قطعی برق مشترکین بواسطه تغییر پیکربندی شبکه میشود. تنظیمات غیر بهینه تجهیزات حفاظتی برای این شرایط قابلیت اطمینان میکروشبکه را کاهش میدهد. در این مقاله یک مدل احتمالاتی جدید برای سیستم حفاظتی میکروشبکه مبتنی بر الگوریتم هوشمند هایبرید خفاش و نلدرمید Bat-NM به منظور بهینه سازی قابلیت اطمینان نقاط بار مشترکین پیشنهاد میگردد. مفهوم نرخ خروج دینامیکی به طور مجزا از نرخ خروج استاتیکی برای پیشبینی احتمال عملکرد نادرست سیستم حفاظتی میکروشبکه به منظور مورد توجه قرار گرفته است. مدل احتمالاتی مذکور برای تطبیق عملکرد سیستم حفاظتی میکروشبکه تحت شرایط متنوع بهره برداری غیر نرمال، بکارگیری مقادیر تنظیم مجازی با هدف کمینه سازی شاخص های قابلیت اطمینان نظیر میانگین دفات قطعی و میانگین زمان قطعی و همچنین بار انتظاری تامین نشده مشترکین پیشنهاد میکند. در نهایت، به منظور اعتبارسنجی و ارزیابی کارایی مدل پیشنهادی در عملکرد سیستم حفاظتی مطالعات شبیه سازی با تغییر برخی پارامترهای مدل را برای یک سیستم میکروگرید 011 ولتی اجرا نموده و نتایج حاصله را بیان نموده است

اثر مدت زمان حرکت شدید زلزله یکی از پارامترهای مهم و از جهاتی مبهم در سازه ها می باشد. این پارامتر در کنار بزرگا و فاصله از گسل از عوامل تعیین کننده در خرابی سازه ها می باشند و بررسی عوامل تاثیرگذار در چگونگی عملکرد این شاخص بر روی سازه ضروری به نظر می رسد. دراین پژوهش سعی شده تا بررسی پژوهش های گذشته برای انجام پژوهشی درست، گام برداشته شود و زوایای پنهان کار که می تواند بر عملکرد سازه ها تا خرابی کامل منجر شود، روشن شود