فهرست مطالب

مطالعات جامعه شناختی شهری - پیاپی 31 (تابستان 1398)

فصلنامه مطالعات جامعه شناختی شهری
پیاپی 31 (تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فرهاد امام جمعه* صفحات 1-32

    این مقاله که برگرفته از پژوهش (کمی و کیفی) است به شرایط تقویت و ممانعت مصرف موسیقی مورد نیاز مردم کلان شهر تهران می پردازد. نتایج نشان می دهند که مساله ی عادت واره  و سبک زندگی، مهمترین زمینه های تحلیلی در مسائل شهری کلان شهر تهران به شمار می روند. دو نوع موسیقی سنتی و پاپ و انواع مختلف آن در جامعه ی ایران رواج دارد به طوری که 44.4 درصد به موسیقی سنتی و بقیه به موسیقی پاپ و انواع مختلف آن گرایش دارند. صدا و سیما به عنوان مهم ترین جریان تاثیرگذار در اطلاع رسانی، در زمینه ی موسیقی اطلاع رسانی نمی کند. عمده ترین جریان های بحران زا در نشر موسیقی مربوط به مسائل فرهنگی و سبک زندگی مردم است که ناشی از فرهنگ مصرفی نسل امروز است. اکثریت افراد با موسیقی تلفیقی موافق هستند که این رقم برابر با 60 درصد است. باری، حاصل شیوه ی زندگی جدید که به نوعی تلفیق زندگی سنتی و مدرن است؛ موسیقی نیز از این پدیده مستثنا نیست. دلیل  کم شدن مخاطبان موسیقی سنتی، بی تفاوتی مردم به فرهنگ بومی است و این گرایشی است که در فکر و   گرایش های نسل جاری شهر ایجاد شده است. در تحلیل مساله باید به دلایلی چون سطحی نگری، عدم تفکر در نوع موسیقی، نقش تفاوت نسلی و تفاوت در طبقه ی اجتماعی توجه کرد.

    کلیدواژگان: سبک زندگی، عادات فرهنگی، ساختارهای جاذب و مانع
  • حوریه مقصودی*، مهرداد نوابخش، سید محمد سید میرزایی صفحات 33-58

    در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری باید شرایطی فراهم شود تا امکان بسترسازی توسعه ی پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این بستر می‏توان به برقراری عدالت اجتماعی، طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسوولیت‏پذیری، تقویت بنیان‏های اجتماعی و خانوادگی و احیای محیط زیست همگانی و ایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری برای ادراک زیباشناختی و خوانایی شهری و بهبود بهره‏گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی و یکپارچگی بخشی به ساختار بصری محیط و منظر شهری اشاره کرد .هدف این مطالعه، تحلیل جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی توسعه ی شهرهای متوسط در ایران طی ده سال گذشته و مطالعه ی موردی مرند است که طی سالهای 96 و 97 مورد پژوهش واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای 15 سال ساکن شهر مرند در طی سالهای 96-97  بودند. روش نمونه‎گیری، نمونه گیری مختلط یعنی طبقاتی و خوشه ای چندمرحله ای بود. در مجموع، 2600 پرسش‎نامه تکمیل شد که برای تمامی مقاصد آماری کفایت می کرد. در این تحقیق بر روی شاخص های نیازهای ساکنان تحلیل عاملی در هشت عامل انجام شد. آزمون بارتلت با معیار کایزر معادل 840/0 و معنادار بود؛ این امر حاکی از اعتبار این آزمون است. تحلیل عاملی انجام‎ شده کاملا با شاخص‎بندی محقق با توجه به مطالعات اسنادی هماهنگ بود که نتایج آن آورده می شود. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد در سطح نیازهای کالبدی و اجتماعی در شهر ، در مجموع، نیازهای زیر برای ساکنان دارای اولویت بوده‎اند: نیاز به تعاملات اجتماعی ساکنان با یکدیگر و نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، به ترتیب با متوسط رتبه 34/7 و 18/7 در صدر قرار داشته‎اند و نیاز به امنیت و احساس تعلق به شهر به ترتیب با متوسط رتبه 26/4 و 74/2 در رتبه های آخر بوده‎اند. بقیه نیازها در سطح بینابینی قرار گرفته‎اند.در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است.

    کلیدواژگان: توسعه ی شهری، مسائل شهری، جامعه ی شهری مرند، آسیب‎های اجتماعی، پیامدهای فرهنگی
  • هدایت الله نیکخواه*، یاسر رستگار، سامیه فدایی صفحات 59-84

    هر فضایی حیات فرهنگی خاص خود را می سازد، بنابرین مطالعه ی نحوه ی تولید و مصرف فضاهای مدرن شهری در دو دهه ی اخیر، اهمیت ویژه ای یافته است. کافی شاپ نیز به عنوان یکی از همین فضاهای جدید، فرهنگ خاص خود را خلق کرده است. پژوهش حاضر با به کارگیری رویکردی اتنوگرافیک در پی آن ست که به توصیف کافی شاپ و کافه نشینی به مثابه ی یک میدان فرهنگی بپردازد.میدان مطالعه، 18 کافی شاپ شناخته شده در شهر بندرعباس بوده و فرایندهای داده یابی مطالعه ی حاضر، ترکیبی از مشاهده ی مشارکتی و مصاحبه های رسمی و غیررسمی است. شیوه ی دسترسی به نمونه ها با حضور محقق در کافی شاپ ها و انجام فرایندهای اعتمادساز به صورت مستقیم و همچنین به شیوه ی معرفی توسط کافه من ها، بوده است.فرایندهای داده کاوی و مثلث سازی (چندوجهی کردن) فعالیت های میدانی حاکی از آن ست که می توان کافی شاپ در بندرعباس را به شکل زنجیره ای از خرده فرهنگ تا ضد فرهنگ توصیف کرد. انتزاع داده های حاصل از مصاحبه های رسمی و غیررسمی با مشارکت کنندگان میدان پژوهش نیز هشت مقوله ی تعاملی بودن، فراغتی بودن ، سبک مند بودن ، دموکراتیک بودن، جهانی بودن، امن بودن، منزلت بخش بودن و مدگرا بودن را در توصیف کافی شاپ به مثابه ی فضای فرهنگی، نشان می دهد.

    کلیدواژگان: کافی شاپ، سبک زندگی، فضا، اتنوگرافی، بندرعباس
  • منصور آرایش*، محمدتقی شیخی، حسین پرویز اجلالی صفحات 85-118

    رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه به عنوان یکی از الزامات سرمایه اجتماعی و از شاخص های توسعه یافتگی جوامع می باشد. با کاهش کیفیت محیط زیست شهری ، رشد آسیب های اجتماعی، کاهش کیفیت رفاه شهری، ضرورت ایجاد و گسترش آموزش شهروندی درجوامع شهری تشدید شده است. هدف این پژوهش تدوین الگوی مفهومی برای آموزش شهروندی است پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل افراد متخصص در زمینه آموزش و حقوق شهروندی می باشند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند(تعداد 15 نفر) به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه و به صورت نیمه ساختار یافته گردآوری شده اند. برای اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شده است. داده ها به روش تحلیل محتوا بررسی و نتایج تحلیل در قالب مدل پارادایمی شامل :شرایط علی(ضرورت آگاهی و برخورداری از حقوق و مسئولیت ها، همسویی با تحولات نوین، کیفیت زندگی و بسط همبستگی اجتماعی)؛ مقوله کانونی(مفهوم شهروندی و آموزش شهروندی)؛ راهبردها(ایجاد فرصت های یادگیری، نگرش سازی در آموزش، دموکراتیزه کردن دولت رفاه، ارتقاء نظام سیاسی)؛ زمینه (پویایی قانون، رفاه و تامین اجتماعی)؛ شرایط مداخله گر (عدم توسعه فرهنگی، سیاسی شدن آموزش شهروندی، ناکارآمدی آموزش سنتی) و پیامدها (قانون گرایی و دموکراسی، توسعه اجتماعی) فرایند آموزش شهروندی را منعکس می نمایند.

    کلیدواژگان: آموزش، آموزش شهروندی، توسعه، توسعه ی پایدار شهری، نظریه داده بنیاد
  • داریوش رضاپور*، سارا قاجاری صفحات 119-150

    مشارکت و همکاری زنان در مدیریت پسماند خانگی می تواند گامی مهم برای رسیدن به مدیریت بهتر شهر باشد. در واقع مدیریت پسماندها بدون مشارکت شهروندان زن، کاری سخت و پرهزینه است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت زنان شاغل در مدیریت پسماندهای خانگی در شهر بندر دیلم انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش را زنان شاغل در ادارات این شهر تشکیل داده اند که از میان آنان با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای به حجم 92 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که بین هر یک از متغیرهای سن، نگرش مدیریت پسماند، نگرش زیست محیطی، مشارکت اجتماعی و برخورداری از منابع اطلاع رسانی با رفتار مدیریت پسماند رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد و دو متغیر مشارکت اجتماعی و برخورداری از منابع اطلاع رسانی ، توانستند 1/42 درصد تغییرات رفتار مدیریت پسماند را تبیین نمایند. در پایان، بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهادهایی ارائه شده است.

    کلیدواژگان: مدیریت پسماند، نگرش، مشارکت، زنان شاغل، بندر
  • علی جعفری*، بهروز زرپوش صفحات 151-174

    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر الگوی مصرف تغذیه در میان شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل است. از لحاظ هدف، تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات پیمایشی است. در این پژوهش از نظریه ی سبک زندگی پیر بوردیو و نظریه ی پست مدرنیستی کارکرد شبکه های اجتماعی به عنوان چارچوب نظری منتخب استفاده شده وجامعه آماری این تحقیق کلیه ی شهروندان بالای 18 سال شهر اردبیل است که طبق آخرین سرشماری تعداد آنها بیش از 115000 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر برآورد گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند   مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. طبق نتایج توصیفی به دست آمده از تحقیق، به طور میانگین نیمی از نمونه آماری، حداقل روزی یک ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند برای شبکه تلگرام و اولویت بیشتری قائل هستند. نتایج آمار استباطی نشان داد که شبکه های اجتماعی بر اصلاح الگوی مصرف تغذیه در میان شهروندان شهر اردبیل تاثیر مثبت معناداری دارد و 255/0 از تغییرات مربوط به اصلاح الگوی مصرف تغذیه شهروندان را پیش بینی می کند. همچنین شبکه های اجتماعی بر ابعاد مصرف تغذیه ای به سبک طب سنتی و ایمنی غذا تاثیر مثبت معنادار و بر بعد مصرف فست فودها تاثیر منفی معناداری داشتند.

    کلیدواژگان: شبکه های اجتماعی، الگوی مصرف، سبک زندگی، شهروندان اردبیل
  • محسن صفاریان، عبدالرضا ادهمی، علی مرادی صفحات 175-208

    امروزه در محیط های کلانشهری، پدیده ای مانند بی تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی احساسی، بدبینی، بی میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است. از منظر آسیب شناختی، بی تفاوتی در بین شهروندان نوعی بیماری اجتماعی شناخته می شود که از عناصر نامطلوب فرهنگ مدرن کلانشهرها بوده و با تاکید بیش از حد بر ترجیحات شخصی و منافع فردگرایانه در زندگی شهری معاصر نمود یافته و همچون مانعی در ایجاد و برقراری ارتباطات مثبت اجتماعی و نیز افزایش مشارکت شهروندان در امور اجتماعی قرارگرفته، به تضعیف یا حتی توقف فرایند توسعه ی ملی منجر می شود. هدف اصلی این مطالعه شناخت رابطه بین سلامت و نشاط اجتماعی با بی تفاوتی اجتماعی جوانان شهر کرمانشاه است. این مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه ی آماری مورد مطالعه جوانان 20 تا 30 سال شهر کرمانشاه هستند. که در زمان پژوهش (1396)، تعداد آن ها برابر 42017 نفر بود. با توجه به حجم زیاد جامعه ی آماری و جهت تسریع در گردآوری و تحلیل یافته ها، همچنین صحت و دقت لازم، تعداد 400 نفر به عنوان نمونه ی مورد مطالعه قرار گرفتند. از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، آزمون t و آزمون تحلیل واریانس برای بررسی فرضیه ها و برای سنجش مدل پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های حاصل نشان می دهد که بین متغیرهای سلامت اجتماعی (136/0-) و نشاط اجتماعی (114/0-) با متغیر وابسته (بی تفاوتی اجتماعی) رابطه ی معنادار ی وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که دو متغیر سلامت اجتماعی (12/0Beta=) و نشاط اجتماعی (12/0Beta=) با مقادیر T برای سلامت اجتماعی (09/4- T=) با ضریب معنا داری (000/0 =Sig.T) و نشاط اجتماعی با مقدار T برابر (301/3 T=) و معنا داری (001/0 =Sig.T) بر روی متغیر وابسته تاثیر معناداری داشته اند.

    کلیدواژگان: بی تفاوتی اجتماعی، نشاط اجتماعی، جوانان، سلامت اجتماعی