فهرست مطالب

آفاق امنیت - پیاپی 47 (تابستان 1399)

فصلنامه آفاق امنیت
پیاپی 47 (تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/09/06
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ابوذر گوهری مقدم، حامد کیانی مجاهد* صفحات 5-32

    مهندسی ذهن های تابعان یک کنشگر و ایجاد انحراف در فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی آن واحد سیاسی در راستای تامین منافع بدخواهان او، یکی از مهم ترین و متداول ترین راهبردهای مرسوم در دنیای سیاست معاصر است. نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز از آغازین روزهای حیات با برکتش پیوسته با این نوع برنامه های غرض ورزانه از سوی بدخواهان ملت ایران مواجه بوده که «پروژه نفوذ» در زمره کلیدی ترین و کارامدترین آنها است. شناخت ماهیت، بنیادها و زیرساخت های مفهومی برنامه نفوذ خارجی، نخستین گام راهبردی برای مقابله ساختارمند با نقشه های خباثت آلود قدرت های سلطه گر جهانی در حوزه نفوذ قلمداد می شود. با عنایت به این مهم، مقاله حاضر درصدد استخراج الگوی نظری مفهوم شناسی نفوذ مبتنی بر تحلیل مضمون و شبکه مضامین در چهارچوب نظام فکری امام خامنه ای(مدظله العالی) می باشد. سوال اصلی پژوهش عبارت است از: «مفهوم شناسی مساله نفوذ از دیدگاه امام خامنه ای(مدظله العالی)، چه مختصاتی دارد و در قالب چه الگویی قابل تحلیل است»؟ در راستای پاسخ گویی به این پرسش، نویسندگان نخست ضمن بهره گیری از روش «کسب نظرات نخبگانی»، به شناسایی گزاره های منتخب در بیانات معظم له پرداخته و سپس از مجرای کاربست «روش تحلیل مضمون»، الگوی نظری پژوهش را ارایه کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که دستگاه مفهوم شناسی نفوذ از منظر امام خامنه ای(مدظله العالی)، از چهار عنصر مبناشناسی، بعدشناسی، عاملیت شناسی و هدف شناسی تشکیل شده که هر یک از این عناصر در چهارچوب منظومه فکری معظم له، واجد ارتباطات معناداری با یکدیگر بوده و از رهگذر این ارتباطات، الگوی مفهومی نفوذ خارجی منطبق بر اندیشه ایشان به دست می آید.

    کلیدواژگان: نفوذ، استحاله، امام خامنه ای(مدظله العالی)، تحلیل مضمون، جنگ نرم
  • سید علی دلبری، مرتضی پژوهنده*، سید حسین رسولی، علی اکبر حبیبی مهر صفحات 33-52

    بی تردید سخن معصوم(ع) پس از قرآن کریم مهم ترین منبع برای کشف دیدگاه دین مبین اسلام در تمامی عرصه های هدایتی بشر است. در احادیث امام علی(ع) درباره نفوذ و آسیب های توافق با دشمن، بحث هایی وجود دارد ولی تطبیق آن بر شگرد دشمن در نفوذ نرم ناخودآگاه از طریق کنوانسیون های بین المللی، کاوشی نو در مسیر حدیث پژوهی و روشنگری دینی است. نوشتار پیش رو به روش توصیفی تحلیلی، پس از معنا شناسی، گام های نفوذ دشمن و اسباب آن را مورد ارزیابی قرار داده و بر حذر بودن از حفره های آن را، هنگام عضویت یا الحاق به معاهدات بین المللی گوشزد می کند و با مراجعه به روایات علوی(ع) شیوه نوین دشمن در نفوذ از طریق کنوانسیون های بین المللی را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد، آنگاه با تطبیق بر FATF [1] و لوایح مرتبط با آن، راهگشای بحث نیز می گردد، در ادامه روشن می شود که خسارت الحاق مضر به این کنوانسیون ها بیش از مزایای نسیه ای بدون تضمین آن است.

    کلیدواژگان: نفوذ، گروه ویژه اقدام مالی، FATF، سنت علوی
  • فتح الله کلانتری، اکبر خزلی* صفحات 53-80

    امنیت ملی بدون توجه به تهدید و قدرت ملی معنی ندارد و از طرفی قدرت ملی هم درهم آمیختگی زیادی با تهدید و امنیت ملی دارد. مفاهیم «تهدید امنیت و قدرت ملی» پایه های مهم و لازم و ملزوم برای حکمرانی امنیت ملی هستند. تهدید و امنیت مفاهیمی ابهام آمیز و انتزاعی هستند که درهم تنیدگی عمیقی با هم دارند، به همین دلیل برداشت ثابت و تعریف یکسانی برای این مفاهیم وجود ندارد، قدرت ملی مفهومی تعریف شده و مشخص است که شامل بعد، مولفه، شاخص و یکسری عوامل ثابت و متغیر می باشد. هدف اصلی پژوهش اولویت بندی و تعیین نقش مولفه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی برای تحقق حکمرانی امنیت ملی ج.ا.ایران است. این پژوهش کاربردی و به روش زمینه ای - موردی انجام گردیده و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است، روش جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای بوده و جامعه نمونه 73 نفر می باشد. ترتیب اولویت حلقه های امنیتی: نظامی سیاسی فرهنگی و اقتصادی است، اما حلقه های تهدیداتی: اقتصادی فرهنگی سیاسی و نظامی است، بنابراین حلقه های امنیتی و تهدیداتی عکس هم هستند. ایران هر سه طیف تهدید: منفی صفر و مثبت را دارد. مولفه های قدرت ملی داری 6 عامل اقتصادی، 8 عامل سیاسی، 11 عامل نظامی و 5 عامل فرهنگی است. تعداد 5 عامل دارای دو نقش هستند، در مجموع مولفه های قدرت ملی داری 30 عامل و 35 نقش: «22 نقش قوت، 4 نقش ضعف، 3 نقش فرصت و 6 نقش تهدید» می باشند. طبق نقش های بالا، ج.ا.ایران در موقعیت راهبردی «تهاجمی» قرار دارد، بر اساس نظریه «موازنه تهدید» حکمرانی امنیت ملی ج.ا.ایران باید از دکترین «تدافعی تهدید محور و کنشی» به دکترین «تهاجمی امنیت محور و فراکنشی» که بر گرفته از نظریه «موازنه قوا» است تبدیل گردد.

    کلیدواژگان: تهدید، امنیت ملی، حکمرانی، قدرت ملی، ج.ا.ایران
  • سید محمدحسین اکرمیان*، سید محمدعلی حسینی زاده صفحات 81-114

    تروریسم یکی از اصلی ترین متغیرهای تاثیرگذار بر امنیت کشورهای جهان و به خصوص خاورمیانه است. جمهوری اسلامی ایران و به ویژه جنوب شرق کشور نیز از این قاعده مستثنی نیست و امنیت این منطقه تحت تاثیر مفهوم تروریسم است. گروه های تروریستی در این مناطق، گفتمان و عملکرد خاص خود را پیگیری نموده و بر حسب آن گفتمان، یارگیری و بسیج منابع را عملی ساخته اند. یکی از این گروه های تروریستی که روندی گفتمانی را در کنار عملکرد نظامی و مستقیم پیگیری می کند، جیش العدل نام دارد.. این نگاشته بنا بر ضرورت تبیین علمی و دقیق ناامنی های شکل گرفته در مناطق شرقی جمهوری اسلامی ایران، تبیین گفتمان و عملکرد گروهک تروریستی جیش العدل، با استفاده از الگوی فرکلاف (2001) را در دستور کار دارد و مطالعه منابع تولید شده و در اختیار گروهک را انجام خواهد داد. عملیات های ناامن ساز و تروریستی این گروهک علاوه بر بسترهای عملیاتی، منشعب از گفتمان آن است و ترسیم الگوی مطلوب امنیت پایدار در این مناطق، مرحله بعد از شناسایی دقیق گفتمان ضد امنیتی این گروهک است. شیوه گردآوری داده ها در این نگاشته بر مبنای داده های دسته اول گروهک و منابع کتابخانه ای است و روش تحقیق نیز بر مبنای الگوی گفتمان انتقادی فرکلاف است. نگاشته بر این فرض مبتنی است که امر اجتماعی و ایدیولوژیک گروهک جیش العدل در سطح ملی و محلی، تحت تاثیر ارزش های واژگانی گرامری و ارزش گفتمانی آن است و عملکرد ضد امنیتی این گروهک منشعب از عناصر و ارزش های خاص گفتمانی آن است که در ادامه شاخص های آن معرفی می شود. .این گروهک تروریستی در جامعه جهانی و امت اسلامی به دلیل مجموعه اقدامات ضد انسانی و دینی، تحت عنوان «جیش الظلم» شناخته می شود.

    کلیدواژگان: تروریسم تکفیری در ایران، امنیت جنوب شرق ایران، جیش العدل، گفتمان انتقادی، ارزش متنی، ارزش گفتمانی، ارزش امر سیاسی
  • محمدصادق کوشکی*، مهدی بیژنی صفحات 115-148
    مسئله هسته ای ایران یکی از موضوعات اصلی در تشدید تنش در روابط عربستان و ایران و آشکار شدن دشمنی های این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد. شاید بتوان گفت عربستان هیچ گاه تا این اندازه به صورت آشکار در مجامع بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران موضع دشمنی اش را اتخاذ نکرده بود. پس از حمله نظامی امریکا به عراق در سال 2003 که موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران در صدر اخبار رسانه ها و محافل سیاسی و بین المللی قرار گرفت، عربستان به صورت مستقل و در چهارچوب شورای همکاری خلیج فارس از فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران (به اصطلاح خودشان برنامه اتمی) به شدت ابراز نارضایتی  کرد. این کشور اقدامات ایران در این زمینه را نوعی «ماجراجویی» تلقی کرده و حتی دخالت امریکا را برای مقابله با آنکه در نگاه آنها موازنه قدرت منطقه ای را بر هم زده، خواستار شد. عربستان حتی پس از ناکامی در ممانعت از شکل گیری توافق، لحظه ای در ناکارآمد نشان دادن آن درنگ نکرد. عادل الجبیر وزیر امور خارجه سابق این کشور در مخالفت با آن  می گوید: «این توافق برای تغییر رفتار ایران کافی نیست». پرسش اصلی این است که چرا عربستان به این شدت با توافق برجام و فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران مخالفت می کند؟ به نظر نویسندگان هرچند جمهوری اسلامی ایران در راهبردهای امنیتی خود عربستان را به عنوان دشمن تلقی نمی کند و به دنبال امنیتی کردن رابطه خود با آن کشور نیست، ولی نخبگان عربستان در حال حاضر به جمهوری اسلامی ایران به عنوان «دشمن» نگاه می کنند. ازاین رو، به هرگونه تحرک از جانب این کشور واکنش نشان می دهند. فعالیت صلح آمیز هسته ای یکی از اقدامات جمهوری اسلامی ایران است که نخبگان عربستان آن را به عنوان «تهدیدی وجودی» برای خود تلقی کرده و اقدام به «امنیتی سازی» آن نموده اند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
    کلیدواژگان: عربستان، ایران، برجام، امنیتی سازی
  • سعید جمشیدی، محمدرضا دهشیری*، گارینه کشیشیان، نوذر شفیعی صفحات 149-177
    این مقاله با بهره گیری از مدل مفهومی برآمده از نظریه ثبات هژمونیک در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که راهبرد امریکا در دوران دونالد ترامپ در منطقه ایندوپاسیفیک چگونه بر امنیت ملی ایران تاثیر می گذارد. هدف امریکا از حضور در منطقه ایندوپاسفیک گسترش قدرت خود و تداوم هژمونی در این منطقه است. با توجه به اینکه منطقه مزبور پر چالش ترین منطقه برای تداوم هژمونی این قدرت به شمار می رود، لذا امریکا در صدد بالا بردن وزنه هند در منطقه ایندوپاسیفیک و تلاش برای مهار چین به منظور تداوم هژمونی خود در این منطقه است؛ زیرا بر این باور است که چین تهدیدی نزدیک و هند تهدیدی دوردست به شمار می رود. لذا با این ذهنیت که هند به عنوان قدرت متوسط در آینده ظرفیت به چالش کشیدن منافع امریکا در منطقه مزبور را ندارد در صدد کنترل چین از طریق تقویت هند برآمده است، موضوعی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار می دهد. نویسندگان با روش توصیفی تحلیلی این فرضیه را مورد آزمون قرار داده اند که سیاست امریکا در منطقه ایندوپاسیفیک موجبات افزایش تنش در همسایگی نزدیک ایران، کاهش توجه امریکا به خلیج فارس، خروج هند از وضعیت عدم تعهد و احتمال افزایش تنش در روابط ایران با دوکشور چین و پاکستان را فراهم می آورد؛ ولی منفعت واشنگتن در استفاده از اهرم دهلی نو در تقابل با نفوذ چین، می تواند به صورت بالقوه گسترش روابط هند با ایران را آسان کند.
    کلیدواژگان: ایندوپاسفیک، ثبات هژمونیک، امریکا، امنیت ملی ایران، هند، چین
|
  • Abuzar Gohari Moghaddam, Hamed Kiani Mojahed * Pages 5-32

    The holy system of the Islamic Republic, since its inception, has been confronted with malicious plans by the malicious bully of the Iranian nation, whose "project of influence" is one of their most crucial and effective. Understanding the nature, foundations, and conceptual infrastructure of an external infiltration program is the first strategic step towards structured confrontation with the satirical maps of world domination powers.The present article seeks to extract the theoretical paradigm of the concept of influence from Imam Khamenei's perspective. The main question of the research is: "What is the concept of Imam Khamenei's concept of influence problem and what model can it be analyzed"? The research findings show that From the point of view of the Supreme Leader of the Revolution, the conceptual apparatus of infiltration consists of four elements: metaphysics, anthropology, causality and purpose, and each of these elements has its own distinct structure and components within the context of the supreme intellectual system

    Keywords: Influence, Imam Khamenei, thematic analysis, soft war
  • Seyyed Ali Delbary, Morteza Pazhoohandeh *, Seyyed Hoseyn Rasooli, Ali Akbar Habibi Mehr Pages 33-52

    Undoubtedly, after the Holy Quran, the speech of the infallible Imams peace be upon them, is the most important source for discovering the vision of the perspicuous religion of Islam in all areas of human guidance. In the narrations of Imam Ali, there are some discussions about the influence and damage of a deal with the enemy but adapting it to the enemy's trick in the unconscious soft influence through international conventions is a new exploration in the path of narrative studies and religious illumination. This article after understanding the concepts, has analyzed the steps of enemy's influence and its reasons via descriptive-Analytical method and notice to avoid it when joining or acceding to international treaties. This article consider by referring to the narrations of Imam Ali, enemy's new method of Influencing through International Conventions. Then, It explains the word by adapting to FATF and its bills. It then turns out that the harm of adhering to these conventions is greater than the unguaranteed benefits.

    Keywords: Influence, Financial Action Task ForceFATF.Imam Ali's tradition, international treaties
  • Seyed Mohamad Hosein Akramiyan *, Seyed Mohamad Ali Hoseinizade Pages 81-114

    Terrorism is one of the main variables affecting the security of the countries of the world, especially the Middle East. The Islamic Republic of Iran, and especially the south-east of the country, is no exception, and its security is affected by the concept of terrorism. Terrorist groups in these areas have been pursuing their own discourse and practice, and in doing so, have made discourse, assistance and mobilization of resources possible. One of these terrorist groups that pursues a discourse alongside military and direct action is Jaish al-Adl. Based on the necessity of a scientific and accurate explanation of the insecurities formed in the eastern regions of the Islamic Republic of Iran, this article aims at explaining the discourse and practice of the terrorist group Jaish al-Adl, using the model of Norman Fairclough (2001) and studying the sources produced and Will exercise the authority of the group. The method of data collection in this map is based on first class data and library resources and the research method is based on the critique discipline discipline. It is based on the assumption that the social and ideological affairs of the Jaish al-Adl group at the national and local levels are influenced by its lexical-grammatical values ​​and discursive value, and that its anti-security function is divided by its particular disciplinary elements and values ​​that The continuation of its indicators is introduced.

    Keywords: Terrorism in Iran, Jaish al-Adl, Critical Discourse, Discourse Value, Political Value
  • Mohamadsadegh Koshki *, Mehdi Bizhani Pages 115-148
    Joint Comprehensive Plan of Action concluded on July 7,2015 in Vienna, between Iran and the 5 + 1 countries. during the negotiations, each country had approaches to the Iranian nuclear issue, and try to apply their views in the negotiations. In the meantime, the two countries were Strongly opposed the formation of the agreement, and did not hesitate to destroy it even after the agreement was reached. The two countries are Zionist regime and Saudi Arabia. The reasons for the Zionist regime's opposition to the Islamic Republic of Iran are quite clear.. But the key question is why has Saudi Arabia opposed the Iran's nuclear deal and peaceful activity, even more so than the Zionist regime? It seams, although the Islamic Republic of Iran does not consider Saudi Arabia as an enemy in its security strategies and does not seek to securitiz its relationship with that country, but the Saudi elites now considers the Islamic Republic of Iran as its main enemy. And take any action on its part as hostile and react to it. Nuclear peaceful activity is one of the actions of the Islamic Republic of Iran that the Saudi elite consider as an existential threat against them and have opposed it and attempted to securitiz it.
    Keywords: Saudi Arabia, Iran, JCPOA, securitization
  • Saeed Jamshidi, Mohammadreza Dehshiri *, Garineh Keshishyan, Shafiee Nozar Pages 149-177
    Using the hegemonic stability theory, this article seeks to answer the question of how US strategy under Donald Trump in the Indo-Pacific region affects Iranian national security. The purpose of the United States of America in the Indo-Pacific is to expand its power and maintain its hegemony in the region. Given that the region is the most challenging region to maintain the hegemony of this power, so the United States seeks to increase India's weight in the Indo-Pacific and to try to contain China in order to maintain its hegemony in the region. It is believed that China is a close threat and India a distant threat. Therefore, with the notion that India, as a future power in the Middle East, is not capable of challenging US interests in the region, it seeks to control China by strengthening India, a matter which directly and indirectly affects the security of the Islamic Republic of Iran. Gives. By descriptive-analytical approach, the authors have tested the hypothesis that US policy in the Indo-Pacific increases tensions in Iran's immediate neighborhood, diminishes US attention to the Persian Gulf, withdraws from non-compliance, and increases the likelihood of tension in Iran's relations with Iran. It provides both China and Pakistan, but Washington's interest in using New Delhi's leverage against China's influence could potentially facilitate India's expansion of relations with Iran.
    Keywords: Indo-Pacific, Hegemonic Stability, USA, National Security of Iran