فهرست مطالب

روستا و توسعه پایدار فضا - پیاپی 2 (تابستان 1399)

نشریه روستا و توسعه پایدار فضا
پیاپی 2 (تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/06/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • فرامرز بریمانی، مرتضی مهرعلی تبار فیروزجایی* صفحات 1-22

    فصل مشترک بیشتر مطالعات پژوهشگران در مورد سکونتگاه های روستایی واقع در نواحی کوهستانی - جنگلی کشورهای جهان سوم بیانگر این است که در این نواحی علاوه بر شدت بالای فقر، مدت طولانی فقر حایز اهمیت است و این فرآیند موجب شکل گیری تله فقر شده است. پژوهش حاضر در پی آن است که دریابد سرمایه اجتماعی چه تاثیری بر گسست تله فقر فضایی در این نواحی دارد؟ جامعه آماری این پژوهش، اعضاء انجمن های اعتبار و پس انداز در نواحی روستایی جنگلی - کوهستانی شهرستان بابل بوده که مطابق با فرمول کوکران، 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. پس از گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته، تجزیه و تحلیل آن با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS 22 و همچنین به کمک مدل یابی معادلات ساختاری در رویکرد حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار smart - PLS انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که انجمن ها به مثابه سرمایه اجتماعی بر سرمایه های معیشتی به مثابه نماگرهای تله فقر فضایی با شدت همبستگی متفاوت رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین، سرمایه اجتماعی توان تبیین 62 درصد از واریانس سرمایه مالی، 68 درصد از واریانس سرمایه انسانی، 65 درصد از واریانس سرمایه اقتصادی، 66 درصد از واریانس سرمایه فیزیکی، 49 درصد از واریانس سرمایه طبیعی، 52 درصد از واریانس سرمایه نهادی و 56 درصد از واریانس سرمایه فرهنگی را داراست. از این رو تاثیر مقوله های آگاهی، اعتماد، حمایت، انسجام و مشارکت تحت عنوان یک سازه کلی به نام سرمایه اجتماعی بر گسست فقر فضایی مورد تایید قرار می گیرد. بنابراین با تقویت هر یک از این مولفه ها می توان با ارتقاء سطح سرمایه های معیشتی و گسست تله فقر فضایی در نواحی روستایی دست یافت.

    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، تله فقر فضایی، سرمایه های معیشتی، نواحی روستایی
  • محمد ولائی، رضا منافی آذر*، عبدالله عبدالهی صفحات 23-40

    امروزه گسترش بحران های محیطی مانند کم آبی و خشکسالی جوامع روستایی را در معرض خطر قرار داده و هزینه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی زیادی را به همراه داشته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر ناپایداری روستاهای پیرامون آن بوده است. نوع تحقیق کاربردی، ماهیت روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های کمی صورت پذیرفته است. قلمرو مکانی این تحقیق روستاهای واقع در شعاع 20 کیلومتری دریاچه اورمیه که در شهرستان های میاندوآب و آذرشهر استقرار دارند، بوده است. نتایج نشان داد سکونتگاه های شرقی تاثیرات بیشتری از خشک شدن دریاچه ارومیه نسبت به سکونتگاه های جنوبی متحمل شده است. بیشترین اثرات منفی در هر دو شهرستان در بعد محیطی (همچون شور شدن اراضی، کاهش تنوع محصولات زراعی و باغی، تخریب باغات و مراتع) و سپس بعد اجتماعی (نظیر کاهش مشارکت و همیاری روستاییان، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش امنیت در داخل روستاها و افزایش بزهکاری) بوده است.  کمترین اثرات کاهش تراز آب دریاچه ارومیه در بعد اقتصادی (شامل کاهش فرصت های شغلی غیرکشاورزی، کاهش درآمدهای متنوع و پایدار، کاهش زمینه های اشتغال و افزایش قیمت مسکن) مشاهده شده است.

    کلیدواژگان: توسعه پایدار روستایی، دریاچه اورمیه، خشکسالی هیدورلوژیکی، میاندوآب، آذرشهر
  • محمدصادق ابراهیمی*، سید مهدی اسعدی خوب، سید احمد خاتون آبادی صفحات 41-60

    یکی از اهداف مهم برنامه ها و سیاست هایی که در راستای توسعه هر منطقه اجرا می گردد، دستیابی به توسعه جامع و پایدار است. به طوری که باعث کاهش نابرابری های موجود و ایجاد تعادل و توازن در آن منطقه گردد. این تحقیق به منظور بررسی و تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان صورت گرفته است؛ هدف اصلی آن بررسی و سنجش سطح نسبی توسعه-یافتگی بین روستاها در بخش کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را مجموع دهستان های شهرستان بهبهان تشکیل می دهد و سعی شده از شاخص های کلی که نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی بخش کشاورزی مناطق باشد، استفاده گردد. از مدل تاکسونومی عددی برای همگن سازی مناطق و تعیین سطح نسبی توسعه یافتگی مناطق در بخش کشاورزی استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر چند طی سال های اخیر رشد چشمگیری در بخش کشاورزی شهرستان بهبهان صورت گرفته است، با این وجود شکاف زیادی بین دهستان های این شهرستان در بخش کشاورزی ایجاد شده است. دهستان دودانگه توسعه یافته ترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی بخش کشاورزی با دهستان تشان غربی که در رتبه آخر قرار گرفته است، فاصله زیادی دارد و شکاف عمیقی مشاهده می گردد. پیشنهاد می شود برای رسیدن به توسعه یکپارچه و پایدار در مناطق روستایی، برنامه ها و سیاست های توسعه روستایی در جهت رشد متوازن مناطق و کاهش شکاف و نابرابری های منطقه ای موجود حرکت نمایند؛ همچنین مناطقی که دسترسی به منابع کمتر و فاصله بیشتری از مرکز شهر دارد نیز در برنامه ریزی ها اولویت دار باشد.

    کلیدواژگان: توسعه پایدار روستایی، توسعه کشاورزی، شهرستان بهبهان، مدل تاکسونومی
  • مفید شاطری*، معصومه فیروزنیا صفحات 61-80

    انتقال آب های زیرزمینی به سطح زمین از ادوار بسیار دور رایج و متداول بوده است. از جمله روش هایی که با استفاده از آنها اقدام به این امر می کنند حفر قنات، چاه های عمیق و نیمه عمیق و چاه های دستی است. از دهه 1320 در شهرستان قاینات حفر چاه های عمیق  و نیمه عمیق آغاز شد و به تدریج در تمام دشت ها به ویژه دشت قاین به سرعت و بی رویه گسترش یافت. حفر بی رویه چاه ها مشکلات زیست محیطی را برای این دشت ایجاد نمود. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثرات زیست محیطی چاه های عمیق و نیمه عمیق بر سکونت گاه های روستایی دشت قاین بوده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.  نتایج نشان داد که بهره برداری های بی رویه  از منابع آب زیرزمینی در دشت قاین  با حفرچاه های عمیق و نیمه عمیق باعث به وجود آمدن مشکلات زیست محیطی در سکونت گاه های روستایی در دشت قاین از جمله خشک شدن قنوات قدیمی، افت سطح آبخوان و کاهش کیفیت منابع آب  شده است. در حقیقت گسترش چاه ها در دشت قاین منجر گردیده با برهم خوردن تعادل محیط زیست، موج شدید ناپایداری در سکونتگاه های انسانی فضا از جمله نقاط روستایی پدیدار گردد.

    کلیدواژگان: اثرات زیست محیطی، ناپایداری، چاه های عمیق و نیمه عمیق، دشت قاین
  • مسعود صفری علی اکبری* صفحات 81-92

    در زمینه توسعه روستایی، مشارکت مردمی از اهمیت بسزایی برخوردار است. شبکه های اجتماعی می تواند در توسعه مشارکت های مردمی روستاها نقش داشته باشد. در پژوهش حاضر مساله اساسی این است که آیا شبکه های روستایی در مدیریت مشارکتی جوامع روستایی نقش دارد؟ در این تحقیق از روش نیمه آزمایشی و طرح (پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی سرپرستان خانوار روستایی دهستان بالا دربند در شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که عضو شبکه های اجتماعی دایر در کشور هستند. نمونه آماری شامل 40 نفر بود که از طریق نمونه گیری در هدفمند انتخاب می شود و در دو گروه کنترل (20نفر) و آزمایش (20نفر) قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن است که شبکه های روستایی در مدیریت مشارکتی جوامع روستایی اثرگذار بوده است. شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام شبکه ای پرقدرت است که می تواند بر تعاملات اجتماعی تاثیر بسزایی داشته باشد. مشارکت اجتماعی حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی است و دریچه ی تازه ایی را در تحلیل و علت یابی مسایل فرهنگی و اجتماعی روستاها گشوده است. اجرای شبکه های روستایی بر مدیریت مشارکتی جوامع روستایی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بر اساس ضریب تاثیر (210/0) تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در میزان نمرات مربوط به تاثیر اجرای شبکه های روستایی بر مدیریت مشارکتی جوامع روستایی معنادار بوده است.

    کلیدواژگان: توسعه پایدار، شبکه های روستایی، مدیریت مشارکتی، جوامع روستایی، دهستان بالا دربند
  • مرتضی ذوالفقاری*، محمود خاتونی پودینه صفحات 93-101

    یکی از موانع مهم بر سر راه توسعه، وجود پدیده نابرابری و عدم توازن های اقتصادی و اجتماعی در کشور یا در سطح منطقه است. توزیع عادلانه امکانات و ثمرات توسعه در میان اکثریت جمعیت از خصیصه های مهم اقتصاد پویا و سالم است. در جریان هرگونه تصمیم گیری اعم از برنامه ریزی، مدیریت، ارزیابی و یا کنترل چنانچه در طلب و جستجوی شرایطی مطلوب هستیم، باید در راستای ایجاد تعادلی منطقی و واقع بینانه بین مناطق به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات حرکت نمود. گام اول درجهت چنین حرکتی شناخت وضع موجود و امکانات و محدودیت های آن است. برنامه ریزان جهت تحقق این امر سعی در کاهش نابرابری ها و عدم تعادل ها از طریق تدوین و اجرای برنامه های متعدد محرومیت زدایی و گسترش یکپارچه جنبه های مثبت توسعه یافتگی دارند. به کارگیری معیارها و روش های کمی جهت سطح بندی سکونتگاه ها در سیستم فضایی مناطق، نه تنها موجب شناخت تفاوت میان سکونتگاه ها می گردد، بلکه این سطح بندی معیاری برای تعیین مرکزیت، همچنین تعیین انواع خدمات موردنیاز و تعدیل نابرابری بین سکونتگاه ها است. هدف از این پژوهش سطح بندی بخش های دو گانه مناطق روستایی شهرستان نهبندان  به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات روستایی است. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی بوده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد از دو بخش شهرستان نهبندان، مناطق روستایی بخش مرکزی از خدمات بیشتری برخوردارند و توزیع خدمات نسبت به بخش دیگر در این بخش متوازن تر بوده است. بدین سان، الگوی توزیع فضایی زیرساخت ها مبین قطب رشد و انباشت امکان در مکان های مرکزی است. لذا ضرورت دارد روستاهای بخش شوسف یعنی سکونتگاه هایی که پیرامون مرکز هستند نیز در اولویت برنامه ریزی روستایی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: توسعه پایدار روستایی، برنامه ریزی، زیرساخت، شهرستان نهبندان
|