فهرست مطالب

مطالعات منافع ملی - پیاپی 21 (پاییز 1399)

نشریه مطالعات منافع ملی
پیاپی 21 (پاییز 1399)

  • تاریخ انتشار: 1399/09/12
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حسن شمسینی غیاثوند *، راضیه هاشمی صفحات 1-22

     انتخابات ریاست جمهوری 2020 امریکا را میتوان از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. چنانکه میتوان به موضوع تشدید دوقطبی شدید در امریکا، بحران مهاجرت، تقابل حاشیه نشینان و شهرنشینان، افزایش مشارکت در انتخابات و تداوم ترامپیسم اشاره کرد. آنچه که از اهمیت خاصی برخوردار است شکست ترامپ در انتخابات- علی رغم افزایش آرا و حفظ پایگاه اجتماعی- است. سوال و هدف محوری این نوشتار دلایل ناکامی ترامپ در انتخابات 2020 است. در بررسی این دلایل به عناصر مختلف اعم از بلندمدت و ساختاری، کوتاه مدت و بحران کرونا اشاره شده است. گرچه می توان اثرات کرونا بر اقتصاد امریکا را عامل اصلی ناکامی ترامپ دانست، اما مجموعه دلایلی مختلفی همچون شخصیت ترامپ، شکاف های اجتماعی، شکاف های طبقاتی، شکاف های هویتی، نجات امریکا از بحران ترامپیسم، ناکامی در سیاست خارجی و رفتار رسانه ها بخصوص شبکه های اجتماعی در شکست ترامپ تاثیرگذار بودند. در واقع بخشی از دلایلی که باعث پیروزی ترامپ در انتخابات 2016 شدند در انتخابات 2020 در کسب رای برای ترامپ منفی عمل کنند. چنانکه می توان به شخصیت ترامپ، جامعه دوقطبی و بازیگری رسانه های قدرتمند اشاره کرد. 

    کلیدواژگان: ترامپ، امریکا، انتخابات، کرونا، ریاست جمهوری، بایدن
  • علی طاهرخانی*، جعفر خلفی صفحات 23-42

     از نظر نیولیبرال هایی  همچون فریدریش فون هایک فرا رفتن انسان از یک موجود وحشی و دست یافتن وی به تمدن، بیشتر در سایه «اخلاق و سنت» و نه عقل امکان پذیر است. در نگرش این جریان فکری- سیاسی تمدن در سایه تشکیل سنت یا سنتهای مناسب به وجود می آید. ارزش های اخلاقی درونمایه اصلی سنت و موجد نظمی است که دوام و بقای جامعه به آن بستگی دارد. سوال و هدف محوری این نوشتار این است که از نیولیبرال ها بخصوص هایک، انسان شناسی چه تاثیراتی بر اندیشه سیاسی گذاشته است؟ از نظر این متفکر، نظام گسترده موجود در جوامع متمدن امروزی محصول طراحی آگاهانه هیچ متفکری نیست، بلکه نتیجه پیروی غیرعامدانه از برخی اعمال و عادت های سنتی و به طور عمده، اخلاقی است. فون هایک با بازاندیشی مبانی اصلی لیبرالیسم همچون عقل گرایی و علم گرایی، شاخص هایی نوین از انسان همچون غیرقابل پیش بینی، نسبی گرایی در ارزش ها، آینده نامعلوم، دولت حداقلی و غیر اخلاقی و...ترسیم می نماید.

    کلیدواژگان: نئولیبرالیسم، هایک، انسان شناسی، تجربه گرایی، عقل گرایی
  • سعید جهانگیری*، ناصرگروسی، اسماعیل بیات، فرید سعیدی صفحات 43-57

     در سال های اخیر گروه ها و فرقه های تروریستی زیادی در سرزمین های اسلامی شکل گرفته اند. ظهور گروه های تکفیری سلفی بعنوان بازیگرانی غیر رسمی،بر ابهام در آینده منطقه غرب اسیا که گروهک تروریستی داعش از مهم ترین تحولات اخیر در منطقه به شمار می رود. ظهور این گروه نشانگر آغاز مرحله جدیدی از سلفی گرایی رادیکال با اندیشه های ابن تیمیه و سیدقطب در جهان است. قدرت یابی این گروه در چند ماه اخیر در حدی بوده که توانسته به عنوان کنشگر غیردولتی فعال در صحنه عراق ظاهر گردد. هدف اصلی ما در این نوشتار که از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است به دنبال پاسخ به چگونگی شکل گیری گروه های  تکفیری در غرب آسیا است؟ در پاسخ دریافتیم که غرب و به ویژه آمریکا برای مدیریت این بی ثباتی و استخراج منافع خود، از راهبردهای متنوع و متعددی بهره گرفته است که از آن جمله می توان به راهبرد آشوب سازنده اشاره نمود.

    کلیدواژگان: فرهنگ سیاسی، جریانات تکفیری و سلفی، خاورمیانه، تروریست، بحران
  • جلال الدین سلیمی* صفحات 59-71

     جهانی شدن امری اجتناب ناپذیر و مطلوب است که با سست ساختن مرزها، جغرافیای اجتماعی را چنان متحول می سازد که مسایل داخلی و خارجی به یکدیگر گره می خورد. احساس نیاز به نظم و قدرتی جهانی که از مناسبات عادلانه در جهان یکپارچه دفاع کند، ثمره این فرایند است. هدف از  این مقاله  بررسی  مفاهیم دیپلماسی ، ارتباطات و  جهانی شدن و همچنین تحلیل تاثیراتی است که دولتها درعرصه دیپلماسی و سیاست خارجی از پدیده جهانی  شدن پذیرفته اند. بنابراین، سوالی که می توان در این نوشتار مطرح کرد این است که جهانی شدن چه تاثیری بر سیاست خارجی و به تبع آن دیپلماسی کشورها گذارده است؟ فرضیه مقاله بدین صورت می باشد: جهانی  شدن با بی اعتبار نمودن عنصر فضا و زمان و هم-چنین گسترش روز افزون فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی، باعث گرایش هر چه بیشتر کشورها به استفاده از قدرت نرم در سیاست خارجی که به طور ملموس در دیپلماسی فرهنگی تجلی یافته، گردیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بیشتر دوره زمانی بعد از جنگ سرد را در بر خواهد گرفت. 

    کلیدواژگان: جهانی شدن، فرهنگ، ارتباطات، دیپلماسی عمومی، سیاست خارجی
  • مجید نوروزی*، فتحعلی همتی صفحات 73-89

    جهانی شدن و  رسانه های نوین همه ابعاد زندگی انسانها را دگرگون کرده اند. به همین دلیل می توان گفت که جهان و  شهروندان با سبک زندگی جدید، سیاست جدید، دموکراسی نوین و...مواجه شده اند. بنابراین همه نظریه های مرتبط با زندگی شهروندان همچون فمنیسم دچار دگردیسی شده اند. این تحول در ابعاد ماهیتی و شکلی روی داده است. در واقع هدف سوال اصلی این پژوهش ماهیت فمنیسم سایبر اعم از دلایل پیدایش، ویژگی ها و تاثیرات آن بر حقوق اجتماعی -سیاسی زنان است. در تبیین این موضوع می  توان گفت که فمنیسم سایبر گرچه به لحاظ شکلی تداوم فمنیسم های کلاسیک شناخته می شود ولی به لحاظ محتوایی مولفه هایی  همانند بازیگری زنان در رسانه ها، حمایت جهانی زنان از یکدیگر یا همسانی حقوق زن در سطح جهانی، شکل گیری دموکراسی خانوادگی، تداوم نگرش ابزاری به زن و...بازنمایی بیشتری دارند. به عبارت دیگر فمنیسم سایبر  تحت تاثیر جهانی شدن و رسانه های نوین گرچه ظرفیت هایی برای زنان ایجاد کرده است ولی با چالش هایی همانند ابزارگونگی بیشتر نسبت به گذشته، نگرش مصرف گرایانه و قدرت اقتصادی ضعیف مواجه است. 

    کلیدواژگان: مطهری، جهانی شدن، رسانه ها، فمنیسم سایبر، دمکراسی اجتماعی
  • خدیجه سادات رستگاررامشه* صفحات 91-111

    آزادی یک از بزرگترین نعمتهای الهی است که به انسان هدیه داده شده است. ولی متاسفانه در جهان امروز آن را، چه در دنیای غرب تحت تاثیر اندیشه های اومانیستی، و چه در ممالک شرقی و حتی اسلامی بعضا، بد معنا کرده اند چنانچه برخی آزادی را محدود به آزادیهای سیاسی معنا کرده اند، در حالی که اساس و بنیان آزادیهای سیاسی و اجتماعی، آزادی فکر و اندیشه است. تا آزادی فکری تحقق نیابد سایر آزادیها نیز محقق نمی شود. از آنجا که مفهوم آزادی سیاسی دربرگیرنده سه مولفه فاعل، مانع وهدف است، تلاش می شود با مراجعه به قرآن کریم مولفه های سه گانه مذکور مورد شناسایی قرارمی گیرد. سوال ما در این پژوهش رابطه بین آزادی سیاسی وحکومت درقران است؟و سپس به هدف غایی آزادی سیاسی می پردازد و بهموانع تحقق آزادی سیاسی پرداخته است . در نهایت آنچه به عنوان نتیجه به آن  پرداخته شده است حاکی از آن است که آزادی درکلام قرآن، همانند حق حیات بوده است 

    کلیدواژگان: قرآن، آزادی سیاسی، موانع آزادی، شاخص های آزادی سیاسی
  • پیمان آل آقا*، رضا خراسانی صفحات 113-129

    این پژوهش روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان را از منظر سازه انگاری الکساندر ونت بررسی می کند و سوال اصلی این است که چه عواملی از سال 2000 تا 2019 م موجب همگرایی و واگرایی در این روابط شده و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ هدف پژوهش بررسی مولفه های هویت ساز موثر بر روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان است و روش گردآوری داده ها نیز تفسیری می باشد . نتیجه گیری این پژوهش این است که واگرایی و همگرایی در مناسبات دو کشور امر ثابتی نیست و مطابق شرایط زمانی و مکانی تغییر می کند ، بطوریکه واگرایی به همگرایی و همگرایی به واگرایی تبدیل می گردد . به عبارتی عوامل مادی و معنایی، تاثیر یکسانی بر روابط دوکشور نداشته و در یک شرایط زمانی و مکانی خاص سبب همگرایی و در شرایط زمانی و مکانی دیگر سبب واگرایی دوکشور می گردند . 

    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی ایران، جمهوری آذربایجان، الکساندر ونت، سازه انگاری، واگرایی، همگرایی