فهرست مطالب

تحقیقات بنیادین علوم انسانی - سال چهارم شماره 2 (پیاپی 11، تابستان 1397)

نشریه تحقیقات بنیادین علوم انسانی
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 11، تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/06/10
  • تعداد عناوین: 6
|
  • رضا غلامی* صفحات 7-31

    این مقاله از دو بخش عمده تشکیل شده است: بخش اول، تبیین چهار رویکرد موجود درباره علم در میان مسلمانان و شعب گوناگون هر یک از رویکردهای مزبور به همراه با نقد مختصر هر یک از آنها؛ و بخش دوم، تبیین رویکرد پنجم به مثابه رویکرد مختار در قالب چهار اصل عمده. در بخش پایانی این مقاله با طرح چندین پرسش فلسفه علمی و پاسخ به آنها، پایداری رویکرد پنجم که رویکرد مختار است ارزیابی شده است. مغز رویکرد پنجم این است که اولا قلمرو دین مقتضی شکل‎گیری علوم انسانی اسلامی است، لکن مقتضی شکل‎گیری علوم طبیعی، فنی و پزشکی اسلامی نیست؛ ثانیا در علوم انسانی اسلامی، قرار بر جذب دانش و روش‎شناسی های تجربی نیست، بلکه بر اساس منطقه‎بندی جدیدی که در ساحت علم بالمعنی الاعم صورت می گیرد، هر یک از منابع و روش‎شناسی های علمی بر حسب قابلیت و کارکردی که دارد به تنهایی و یا شراکتی در یک یا چند منطقه مشخص از مناطق مزبور قرار می گیرد. مهم‎ترین ثمره این طبقه‎بندی، ارتقای کارآمدی علوم انسانی اسلامی در شناخت و حل مسایل اساسی بشر و نزدیک کردن معرفت انسان به‎ یقین است؛ ثالثا علوم طبیعی، فنی و پزشکی، اسلامی و غیراسلامی ندارند، لیکن در صورت عدم تعارض با زیرساخت های فکری اسلام، مورد تایید اسلام اند و عملا نیز مشروعیت می یابند؛ رابعا بشر در زندگی دنیوی دارای نیازها و پاسخ‎های مشترک است و اسلام دستاوردهای بشری در حوزه علم و فناوری را مگر در مواردی که با هدف پلید به دست آمده باشد، قبول دارد؛ خامسا اراده انسان در شکل‎گیری علم گرچه انکارناپذیر است، اما تفاوت اراده به نسبی کردن خوبی و بدی در حوزه علم نمی‎انجامد؛ سادسا اسلام جبر تاریخی را قبول ندارد و انسان‎ها را در تغییر شرایط محیطی مسیول می‎انگارد؛ لذا در اسلام چیزی به نام توقف و سکون در برابر شرایط به نام حوالت تاریخی و غیره وجود ندارد و قایلان به این دیدگاه، خواسته یا نخواسته به سکولاریسم تن داده اند.

    کلیدواژگان: معرفت، عقل برهانی، عقل جزئی، علم تجربی، روش‎شناسی، سکولاریسم، علم دینی، فناوری و پیشرفت
  • سید مهدی حسینی دولت آبادی* صفحات 33-46

    عدالت یکی از ارزش ها و معیارهایی است که فلاسفه و مصلحان اجتماعی در طول تاریخ به آن پرداخته اند و در قرآن نیز هدف ارسال رسل و انزال کتب آسمانی، قیام مردم برای برپایی آن بیان شده است. در حوزه اقتصاد، عدالت در مواردی مطرح می شود که تعارض یا تضاد منافع وجود داشته باشد. یکی از حوزه های تعارض منافع که آثار درخور توجهی در توزیع ثروت و درآمد در اقتصاد دارد، ترتیبات خلق پول در نظام بانک‎داری مبتنی بر ذخیره جزیی است. در نظام بانک‎داری مبتنی بر ذخیره جزیی، بانک ها از امتیاز و حق ویژه خلق پول برخوردارند که منافع درخور توجهی نصیب آنها خواهد کرد. براین‎اساس می توان عدالت را به عنوان معیار ارزیابی و طراحی ترتیبات خلق پول در نظر گرفت. نکته اساسی در طراحی ترتیبات خلق پول عادلانه آن است که بانک ها امکان خلق پول نداشته باشند و منافع ناشی از خلق پول به طور برابر به همه مردم اختصاص یابد. بدین منظور باید چارچوبی را طراحی کرد که در آن بدهی بانک ها پول نباشد و خلق پول تنها در انحصار بانک مرکزی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: نظام بانک‎داری مبتنی بر ذخیره جزئی، خلق پول، عدالت، توزیع درآمد، توزیع ثروت
  • مهدی حمزه پور، مهدی عزیزی* صفحات 47-77

    کاربردی سازی نظریات مدیریت یکی از مهم ترین اقدامات و راهی برای استفاده از نظریات و آموزه های متعدد علم مدیریت در عرصه عمل است. در این میان، مدیریت اسلامی نیز برای رسیدن به چنین هدف مهمی باید تلاشی فزاینده داشته باشد. عرصه تصمیم گیری از سویی به عنوان محوری ترین موضوع مدیریت و از سوی دیگر به منزله قلمرویی که بیش از همه می تواند به اسلامی یا غیراسلامی متصف گردد، بیش از همه نیاز به کاربردی و عملیاتی شدن دارد. در واقع با کاربردی ساختن نظریه تصمیم گیری اسلامی، می توان بخش گسترده ای از فعالیت های مدیران اجرایی مسلمان را اسلامی سازی کرد. در این پژوهش با در نظر گرفتن آموزه های اسلامی به عنوان مبنای اساسی از روش مبناگرایی که از مهم ترین روش‎های پژوهش و تولید علم در مدیریت اسلامی است، استفاده شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی گام ها و اقدامات لازم برای کاربردی ساختن نظریه تصمیم گیری از منظر اسلامی است. در این راستا هر یک از گام های شناسایی شده، نخست تبیین شده و سپس چگونگی اجرایی کردن آنها برای کاربردی سازی تصمیم گیری اسلامی تشریح گشته است.

    کلیدواژگان: مدیریت اسلامی، تصمیم گیری اسلامی، تصمیم گیری کاربردی، تصمیم گیری ارزش مدار
  • محمدحسین خلوصی* صفحات 79-105

    تربیت سیاسی در نظام سیاسی برخاسته از دین، متشکل از مبانی، اصول و اهداف است که متون دینی در تدوین آن نقش اساسی دارند. اهداف تربیت سیاسی با رویکرد اسلامی را از زوایای گوناگون می توان بررسی کرد. بررسی تربیت سیاسی با توجه به مراحل سنی افراد، کاربردی تر است. در این چارچوب تربیت سیاسی به عنوان فرایندی از امور غیرسیاسی آغاز می شود و سپس به مراحل بسیط تری از این امور می انجامد و سرانجام با پختگی سنی فرد، تربیت سیاسی نیز به طور مستقیم سیاسی می شود و مراحل عمیق تر آن تدوین می گردد. تربیت سیاسی در زمان کودکی به طور مستقیم سیاسی نیست. در دوره نوجوانی، فعالیت های سیاسی بسیط و آشنا‎سازی با سیاست کانون توجه قرار می گیرد. در آغاز دوره جوانی فرد به عنوان شهروند وارد حوزه سیاسی می شود و در سیاست مشارکت می کند. در دوره بزرگ سالی، فرد از رابطه ای دوسویه و متقابل میان خود و دولت برخوردار می شود و می کوشد در این تبادل فکر و عمل، سیاست به مطلوبیت های واقعی خود نزدیک و نزدیک تر گردد. در این مقاله، در ویژگی های سنی عمدتا از منابعی با روش‎های تجربی تدوین گشته و در تعیین اهداف سیاسی مربوط به یک مقطع سنی، از منابع دینی استفاده شده است.

    کلیدواژگان: سیاست، تربیت سیاسی، مشارکت سیاسی، بصیرت، مشورت، نصیحت
  • محمدرضا طاهری* صفحات 107-132

    هر نظریه ای درباره عدالت مبتنی بر مفروضاتی درباره انسان است. لذا لازمه ارایه نظریه اسلامی عدالت، شناخت انسان، حقوق، نیازها و استعدادهای اوست. در این پژوهش با استفاده از روش تفسیری و تطبیقی، آرای دو متفکر برجسته معاصر، آیت الله جوادی آملی و جان رالز در باب انسان و نسبت آن با عدالت بررسی شده است. آیت الله جوادی آملی انسان را دارای دو ساحت فطرت و طبیعت می داند که باید ساحت فطرت بر طبیعت حاکم شود و این امر دلالت های مهمی، به‎ویژه در قالب حق هدایت، در نظریه پردازی درباره عدالت دارد. از سوی دیگر جان رالز بر ویژگی هایی همچون آزادی، برابری، معقول بودن، عقلانی بودن و حس عدالت با مرکزیت حق آزادی تاکید می ورزد. البته او نهایتا اصول عدالت را در قالب دو اصل بیان می کند که اصل اول و حاکم آن، اصل آزادی است.

    کلیدواژگان: عدالت، انسان‎شناسی، حقوق انسان، مراتب انسانی، آزادی، هدایت
  • سید امیر سخاوتیان*، محمدباقر عباسی صفحات 133-157

    باوجود اهمیت علوم انسانی و نقش بسزای آن در احیای فرهنگ دینی ملی و توسعه علوم و فناوری، این علوم در دانشگاه های ایران آن گونه که لازم است مورد توجه قرار نگرفته و جایگاه شایسته ای ندارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش و جایگاه مدیریت تحولات علوم انسانی در آرا و اندیشه های امام خامنه ای (حفظه الله) است. این پژوهش به صورت نظری و با روش سندکاوی انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مبانی مادی و ضد دینی، ماهیت غربی، الگوگیری بی قید و شرط از نظریه ها و تولیدات غربی، نادیده انگاشتن جایگاه و منزلت نخبگان، دانش آموختگان، موسسات و تولیدات علوم انسانی، مهم ترین چالش هایی هستند که از دیدگاه امام خامنه ای (حفظه الله)، علوم انسانی در دانشگاه های ایران با آنها روبه رو است. همچنین، یافته ها نشان می دهد که استخراج مبانی این علوم از دین، بومی سازی، نظریه پردازی، تولید علم و نوآوری های علمی و لزوم توجه کافی به جایگاه نخبگان، دانش آموختگان، موسسات علوم انسانی، موثرترین راهکارها در مرتفع کردن نواقص و بهبود وضعیت علوم انسانی در آرا و اندیشه های امام خامنه ای (حفظه الله) است.

    کلیدواژگان: کلیدواژه ها: امام خامنه ای (حفظه الله)، علوم انسانی، تحول، مدیریت، بحران علوم انسانی
|
  • Reza Gholami* Pages 7-31

    This paper consists of two parts: the first part, the explanation of the four approaches to science among the Muslims and the various branches of each of these approaches, together with a brief critique of each of them; and the second part, the explanation of the fifth approach as a selected approach in the form of four major principles. In the final section of this paper, with the peresent of several questions of philosophy of science and its response to them the sustainability of the fifth approach, which is an approach, is evaluated. The fifth approach is that, firstly, the realm of religion is the formation of the Islamic humanities, but it is not necessary for the formation of Islamic natural sciences, medicine and so on; secondly, in the Islamic humanities, it is not intended to out knowledge and experimental methods, Rather, based on the new zoning in the field of humanities, each of the scientific sources and methodologies, in terms of functionality and function, are individually or collaboratively located in one or more regions of the specified regions. The most important result of this classification is to promote the efficiency of the Islamic humanities in understanding and solving the basic human issues and bringing human knowledge to the end; thirdly, natural, technical and medical sciences are not Islamic and non-Islamic, but its was confirmed and legitimized by Islamic worldview.

    Keywords: Knowledge, reason, Partial reason, Experimental science, Methodology, Secularism, Religious science, Technology, progress
  • Mahdi Hamzehpour, Mahdi Azizi* Pages 47-77
  • Mohammad Hussain Kholoosi* Pages 79-105

    Political education in the political system derived from religion consists of the fundamentals, principles and goals that religious texts play in the formulation of it. The goals of political education are related to goals that are related to the administration and guidance of the society, and because it is derived from religious sources, it is in the Islamic context. The goals of political education with an Islamic approach can be viewed from the various angles. The study of the goals of political education according to the age groups of individuals is more practical. In this framework, the goals of political education are initiated from non-political affairs, and then they lead to more than a few stages of this, and with the sentimental sophistication of the Sunni individual, the goals of political education are also directly political and deeper stages. In the Islamic worldview, the community is the place where the person is raised, and his achievement is through cooperation and co-operation. The perspective of political education in the Islamic system is divided into three axes: familiar with the values ​​and norms and its stabilization in the presence of the individual, which takes place in childhood and adolescence. Involving a person in political activities according to the true aspirations and desires of this stage in a young age. You have the responsibility and coherence in managing and directing the community towards the benefits, which can be achieved mainly at the time of adulthood. In this article, Sunni features are mainly embedded in empirical sources and have been used to determine the political goals of a Sunni age from religious sources.

    Keywords: Politics, Political Education, Political Participation, Insight, Consultation, Advice
  • Mohammadreza Taheri* Pages 107-132

    Each theory of justice is based on assumptions about human nature. To advance an Islamic theory of justice, then, needs to define human propensities, rights and capacities. This research considers and compares  Ayatollah Javavdi Amoli and John Rawlschr('39')s viewpoints on human nature, and its relation with justice. Javavdi Amoli believes that human being has two dimensions –Fitrah and (material)nature- and the Fitrah should dominate the (material) nature of man. This belief has significant implications (e.g. the right of guidance) for theorizing about justice. Rawls, on the other hand, concentrates on human characteristics such as liberty, equality, rationality and reasonability, with the centrality of the liberty. He finally articulates his theory of justice in two principles, which the first and dominant one is the right of liberty.

  • Seyed Amir Sekhavatian*, Mohammad Bagher Abbasi Pages 133-157

    Despite the importance of the humanities and its role in reviving the religious-national culture and the development of science and technology, these sciences in the universities of Iran, as it is necessary, are not considered and do not have a desirable position. The purpose of this study was to investigate the role and place of management of humanities developments in Imam Khameneichr('39')s opinions and thoughts. This research has been done theoretically and with the help of document analysis. The research findings indicate that the material and anti-religious foundations of the Western nature, the unconditional modeling of Western theories and products, the ignorance of the status and status of elites, graduates, institutes and humanities, are the most important challenges from the point of view of Imam Khamenei, the humanities faced by Iranian universities. The findings also show that the extraction of the fundamentals of these sciences from religion, indigenization, theory, production of science and scientific innovations, and the need to pay enough attention to the position of elites, graduates, humanities, the most effective solutions to eliminate defects and Improvement of the human sciences in the opinions and ideas of Imam Khamenei

    Keywords: Imam Khamenei, philanthropy, transformation, management, philanthropic crisis