فهرست مطالب
نشریه زن در توسعه و سیاست
سال هجدهم شماره 4 (زمستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/12/20
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 509-527
آزار و اذیت بانوان در برخی از سازمانها دیده میشود که یک نوع آن «آزار جنسی این برای آن» است. در این وضعیت آزاردهنده، که اغلب مدیر یا کارمند ارشد است، به شرط مشارکت در برخی از رفتارهای جنسی چیزی را به قربانی پیشنهاد یا وی را تهدید میکند و قربانی نیز بنا به دلایلی از بیان اتفاق خودداری میکند. هدف این مطالعه، ارایه راهکاری جهت پیشگیری از وقوع آزار بانوان در سازمانها و ارایه راهحلی برای قربانیان پس از وقوع مشکل است. پرسش اصلی این است که چگونه میتوان از وقوع آزار جنسی بانوان در سازمانها جلوگیری کرد؟ این پژوهش سعی دارد از نوآوری اجتماعی استفاده کند، زیرا برای رفع مشکل به همکاری همه افراد مرتبط و ذینفع نیاز است. این مسئله با استفاده از نمونهگیری گلولهبرفی انجام شده و مدل فرایند تغییر اجتماعی چهارمرحلهای و روش تحقیق اقدامپژوهی مورد استفاده قرار گرفت. سرانجام تعدادی راهکار فوری و راهحل اساسی پیشنهاد شد. با بهکارگیری راهکارهای فوری پیگیری قضایی، سیستم شکایات داخلی، نظارت خود سازمان و راهحلهای اساسی شامل فرهنگسازی، حمایت اجتماعی قربانیان، داشتن خطمشی جلوگیری از آزار در سازمانها و بهویژه تعهد همه ذینفعان میتوان مشکل را بهطور بنیادی حل کرد. مطالعه حاضر یکی از اولین پژوهشهای بررسی آزار و اذیت در سازمانهاست که از طریق نوآوری اجتماعی و تفکر سیستمی و حصول راهحلهای اساسی برای رفع آن انجام شده است.
کلیدواژگان: آزار و اذیت جنسی، تفکر سیستمی، مدل فرایند تغییر اجتماعی چهارمرحله ای، نوآوری اجتماعی -
صفحات 529-555
در جوامع توسعهیافته، حق بر سلامت مفهوم وسیعی یافته و حق دسترسی به آن در ابعاد مختلف بازتعریف میشود. تبیین حق بر سلامت زنان تحتتاثیر جنسیت و تجربه تغییرات متعدد در طول دورههای زندگی آنان، واجد اهمیت خاص است و نیازمند ایجاد ساختار جدید مبتنی بر آگاهی و معرفت دقیق بر نیازها و عوامل موثر بر آن است. در اندیشه حقوق عمومی، تامین سلامت همگانی و حفظ بهداشت شهروندان از تکالیف اساسی دولتهاست که مداخله دولت شامل طیف وسیعی از اقدامات در راستای ارتقای سطح سلامت از طریق تدوین قوانین و نظارت بر آنها و با هدف اجرای فرایندها و سیاستهای کلان اثربخش در این حوزه میشود. این پژوهش، که با هدف شناسایی ابعاد مختلف حق بر سلامت زنان و تکالیف دولتها نگاشته شده است، از نظر نوع کیفی و به لحاظ روش به صورت توصیف و تحلیل اسناد مربوطه انجام شده است. حق بر سلامت زنان را در ابعاد متعدد جسمی، معنوی، روانی، اجتماعی، شغلی، زیستمحیطی و فکری شناسایی و شاخصسازی کرده است. یافتههای تحقیق و بررسی اسناد بالادستی و سیاستگذاریهای کلان حاکی از آن است که نهتنها قوانین موجود فاقد اثربخشی لازم در عمل و اجرا هستند، بلکه از جنبه ماهوی صرفا به برخی از ابعاد حق بر سلامت زنان توجه شده است. بنابراین تدوین برنامه جامع تقنینی سلامت زنان در همه حوزهها مبتنی بر سیاستهای کلان تحولمحور بهمنزله یکی از شاخصهای توسعهیافتگی ضرورت دارد.
کلیدواژگان: اثربخشی، جنسیت، حق سلامت، سیاست گذاری، نظام سلامت -
صفحات 557-558
رحم اجارهای در حال تبدیلشدن به یکی از راهکارهای مهم موجود جهت مقابله با ناباروری در زوجهای نابارور است. هدف محققان در این تحقیق تشریح تجربهزیسته زنان اجارهدهنده رحم است که عموما از اقشار ضعیف، مطرود و در حاشیه جامعهاند. این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. مشارکتکنندگان در این تحقیق 34 نفر زن درگیر در پروسه رحم جایگزین در شهر تهراناند که از میان آنها 14 مورد زنان اجارهدهنده رحم، 14 مورد مادران واقعی، 3 مورد پزشکان و 3 مورد نیز واسطههای مرتبط با پدیده رحم اجارهای هستند. مصاحبهها در بازهای یازدهماهه (1398) تا زمان حصول اشباع نظری ادامه یافته است و از مشارکتکنندگان با استفاده از تکنیکهای مصاحبه پدیدارشناسانه دادههای لازم به دست آمده است. همچنین، برای تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل سهمرحلهای گراندد تیوری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که زنان اجارهدهنده رحم عموما از ضعیفترین اقشار اجتماعی هستند و عموم این زنان سرپرست خانوار هستند. آنها عموما در مناسبات حاکم بر تولید فرزند نقشی منفعلانه را ایفا میکنند و با آنان بهمثابه یک کالا/ شیء یا ظرف حامل جنین برخورد میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اجارهدهی رحم مستلزم انسانزدایی از زنان گیرنده و سلطه همهجانبه بر کلیه ابعاد زیستیشان است. مناسبات حاکم، مجموعه قوانین و کیفیت سلطه زنان گیرنده جنین را در موقعیتی تحت نظارت قرار داده است. نتایج کلیدی پژوهش، که از حضور مستمر محققان در میدان و مصاحبه با واسطهها و پزشکهای درگیر در این عمل منتج شده است، نشان میدهد که با توجه به شمار بسیار بالای متقاضیان زنان اجارهدهنده رحم، در صورت وضعنشدن قوانین حمایتی شاهد گسترش این روابط و شدتیافتن سطح بهرهکشی از زنان خواهیم بود.
کلیدواژگان: بارداری، رحم اجارهایی، زنان بیسرپرست، فقر، کالاییشدن بدن -
صفحات 579-599
امروزه وضعیت زنان در هر کشوری شاخصی مهم جهت بررسی رشد و توسعه انسانی در آن کشور محسوب میشود. درواقع، بررسی پیشینه تاریخی جایگاه زنان تاریخچه فراز و فرود حیات فردی و اجتماعی آنان را روشن و مسیر ایشان را در راه رسیدن به توسعه آشکار میکند. اما آنچه چنین مطالعاتی را کاملتر میکند، بررسی واکنش مردان سیاستمدار در هر دوره تاریخی نسبت به حضور و فعالیتهای اجتماعی زنان آن دوره است. به این منظور، در این مقاله کتاب سیاستنامه خواجه نظامالملک طوسی، وزیر مقتدر سلجوقیان در قرن پنجم هجری، برای مطالعه وضعیت زنان این دوره تاریخی و همچنین شناخت دیدگاههای نظامالملک درباره ایشان برگزیده شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و براساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و در سه سطح واژگان، تفسیر و تبیین صورت گرفته است. سوالهایی که این پژوهش در پی پاسخ گفتن به آنهاست عبارتاند از: حضور زنان در سیاستنامه چگونه است؟ خواجه نظامالملک چه واکنشی به حضور ایشان نشان میدهد؟ و علت واکنشهای وی چیست؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که برخلاف نظر برخی پژوهشگران، خواجه نظامالملک بهطورکلی نگاه منفی به نوع زنان ندارد، اما دخالتهای بعضی زنان دربار، بهویژه ترکانخاتون، همسر ملکشاه سلجوقی، در امر سلطنت و حوزه اقتدار وزیر سبب میشده وی برای حفظ قدرت و سلطه سیاسی خود و طرد مخالفان و رقبای سیاسی، به انتقادهای کوبنده از زنان و برحذر داشتن سلطان از نفوذ ایشان بپردازد.
کلیدواژگان: تحلیل گفتمان انتقادی، زن، خواجه نظام الملک، سلجوقیان، سیاستنامه، نظریه فرکلاف -
صفحات 601-617
امروزه بیمارستانها علاوهبر شاغلان حرفهای و توانمند، نیازمند پرستاران سالم، مشتاق و علاقهمند بهکارند. وجود کارکنان سالم با اشتیاق شغلی بالا سالهاست مورد توجه بسیاری از پژوهشگران رفتاری و روانشناسان صنعتی و سازمانی قرار گرفته و تلاش برای شناسایی عوامل پیشبین آن مورد مطالعه آنهاست. از عوامل تهدیدکننده اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی پرستاران، افزایش سکوت و کاهش آوای سازمانی آنهاست که ابتدا اشتیاق شغلی و سپس سلامت سازمانی آنها را متاثر میکند. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر سکوت و آوای سازمانی بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی زنان پرستار میپردازد. این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی در دسترس 268 نفره از پرستاران بیمارستانهای شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی همبستگی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد و معتبر دارای روایی و پایایی و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار SmartPLS بوده است. یافتههای حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که سکوت و آوای سازمانی پرستاران بهترتیب با ضرایب مسیر 44/0- ، 48/0 و 39/0- ، 53/0 و آماره t، بالاتر از 96/1 تاثیر معناداری بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی آنها دارد. همچنین نقش میانجی اشتیاق شغلی بهطور معنادار تایید شد. نتایج نشان داد سکوت سازمانی پرستاران به کاهش اشتیاق شغلی و درنتیجه کاهش سلامت سازمانی آنها و بالعکس آوای سازمانی باعث افزایش اشتیاق شغلی و درنهایت بهبود سلامت سازمانی پرستاران منجر خواهد شد.
کلیدواژگان: آوای سازمانی، اشتیاق شغلی، پرستاری، سکوت سازمانی، سلامت سازمانی -
صفحات 619-642
سلامت جنسی حالتی از بهزیستی جسمی، روانشناختی و فرهنگی اجتماعی مرتبط با تجارب جنسی است که از مولفههای اصلی توسعه انسانی و پایدار قلمداد میشود. این بخش از سلامت شاید برخلاف سایر ابعاد سلامتی بیشتر مستلزم اتخاذ و حفظ رویکردی مثبت و محترمانه به موضوعات و مسایل جنسی و همچنین تجربه جنسی مطمین و به دور از تهدید، تبعیض و خشونت است. هدف پژوهش حاضر کاوش در ابعاد ذهنی و معنایی مشترک مفهوم «سلامت جنسی» در میان زنان متاهل شهر تبریز است. برای دستیابی به این هدف، از روش کیفی و رویکرد تحلیل تماتیک مصاحبههای عمیق با 26 زن متاهل 20 تا 45 ساله، با رعایت اصل تنوع، استفاده شده است. دادهها با استفاده از کدگذاری چندمرحلهای به شیوه عمدتا استقرایی برای استخراج معانی ذهنی مشترک در ارتباط با مفهوم سلامت جنسی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنای ذهنی سلامت جنسی در میان زنان مطالعهشده را میتوان در چهار مقوله معنایی محوری شامل: ارتباط اطلاعاتی جنسی، ارتباط عاطفی جنسی، سلامت و تعادل فیزیولوژیک جنسی دوطرفه و نهایتا تعادل هنجارین جنسی جای داد که همگی ذیل مقوله انتخابی واحدی با عنوان «سلامت جنسی بهمثابه مسیلهای اجتماعی» میتواند فهمیده شود.
کلیدواژگان: بازسازی معنایی، تبریز، زنان متاهل، سلامت جنسی، مسئله اجتماعی -
صفحات 643-662
سرمایهی انسانی به عنوان یکی از عوامل موثر بر رشد اقتصادی که میتواند سبب ارتقاء و بهبود فرصتهای اقتصادی و اجتماعی شود. دراین میان زنان معرف نیمی از جمعیت و یکی از ارکان خانواده و جوامع را تشکیل میدهند، بهرهگیری از استعداد و تواناییهای آنها به عنوان سرمایهی انسانی بر رشد اقتصادی حایز اهمیت است. با این حال، وجود تبعیض جنسیتی به عنوان یکی از عواملی که نه تنها سبب نقض حقوق اساسی بشر شده، بلکه میتواند باعث کاهش بهرهوری و کیفیت سرمایهی انسانی و به دنبال آن کاهش رشد اقتصادی شود، مطرح شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تبعیض جنسیتی در چهار حوزه آموزش، بازار کار، توانمندسازی زنان و شرایط اجتماعی بر رشد اقتصادی است. در این پژوهش دادهها با بهرهگیری از روش کتابخانهای گردآوری شده و عمدتا برگرفته از دادههای انتشاریافتهی بانک جهانی است. به منظور برآورد رابطهی بین تبعیض جنسیتی و رشد اقتصادی از روش دادههای ترکیبی برای کشورهای درحال توسعه طی دورهی زمانی 2018-2000 و برای تجزیهوتحلیل نتایج نیز از نرمافزارهای Stata12 و EViews10 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که در کشورهای در حال توسعه رشد نیروی کار و بازبودن تجارت بر رشد اقتصادی تاثیر منفی و معنیدار دارد و رشد سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت و معنیدار دارد. در این کشورها برابری جنسیتی با رشد اقتصادی رابطهی معنیداری ندارد.
کلیدواژگان: رشد اقتصادی، تبعیض جنسیتی، ابعاد برابری جنسیتی و کشورهای درحال توسعه
-
Pages 509-527
Women's harassment is seen in some organizations and one type of that is "Quid Pro Quo sexual harassment", in which case the harasser often is his manager or senior employee and offer something to the victim or threat him instead of participating in certain sexual behaviors; and the victim refuses to to talk about it for some reason. The purpose of this study is to provide a solution to prevent women harassment in organizations and to provide a solution for victims after the problem. The main question is how to prevent sexual harassment of women in organizations. This research tries to use social innovation, to solve the problem, because the cooperation of all relevant people and stakeholders is needed. This problem was used snowball sampling, and four-step social change process model and action research method were used in that. Finally, some quick fixes and fundamental solutions were proposed. By quick fixes like prosecute, internal complaint system, organization's oversight and fundamental solutions like culturalize, social support for victims, having a policy to prevent harassment in organizations, and especially the commitment of all stakeholders, can solve the problem fundamentally. This study is one of the first studies to revision harassment in organizations that has been conducted with systematic thinking and basic solutions to solve it.
Keywords: Social innovation, Sexual harassment, Systems thinking, 4steps change processes model -
Pages 529-555
In developed societies, the right to health has gained a broad meaning and different countries have redefined it in various dimensions. Explaining the right to women's health influenced by gender and experiencing multiple changes during their lifetime is of particular importance and requires the creation of a new structure based on accurate knowledge and awareness of the needs and the factors affecting it. In public law, the securement of public health and maintaining the health of citizens are among the fundamental responsibility of states. Government intervention includes a wide range of measures to improve health through the formulation and monitoring of laws and the implementation of macro- policies in this area. This qualitative research, has been conducted by describing and analyzing the relevant Micro and macro documents and has identified the right to women's health in various and high important dimensions such as physical, spiritual, psychological, social, occupational, environmental and intellectual dimensions. The findings of the research and review of upstream documents and macro-policies indicate that only some aspects of the right to women's health have been identified and regulated, therefore the development of a comprehensive legislative program for women's right to health in all areas is essential based on macro-transformative policies as one of the indicators of development.
Keywords: Right to Health, Health system, Gender, Policy, Micro, macro policies -
Pages 579-599
Women have been more or less influential in the history of human civilization in various ways, politically, socially, or positively or negatively. One of the most prominent and influential works in which women can be found is Khawaja Nizam al-Molk's policy paper, which reflects the ideas of the most prominent and politicians of the Islamic era. In this book, Khawaja Nizam al-Molk has targeted women with sharp words. The purpose of the present study is to answer the question of why Khawaja has criticized women in the Nizam al-Mulk regime and whether all women are in the midst of her harsh words, as previous researches have suggested, and the ejaculation in this regard is minor. have taken. To answer this question, we have used Critical Discourse Analysis Theory at three levels of vocabulary, interpretation, and explanation. Because this theory focuses on the category of gender as a social issue and a generative one. The findings of the present study show that only women courtiers were in the throes of Khwaja's crushing criticism, and Khwaja refuses to include some of the court women in opposition to her continued power and dominance, and that she is not fundamentally speaking to all women. In order to legitimize his political dominance, both he and his followers, including some of his contemporaries, are marginalizing some of the court women..
Keywords: Khawaja Nezam al-Molk, politics, Critical Discourse Analysis of Falklaf, woman, Turks Khatun -
Pages 601-617
Nowadays, in addition to professional and capable employees, hospitals need healthy, enthusiastic and passionate nurses. Organizational health and Job engagement in employees has been considered by many researchers in behavioral sciences and industrial and organizational psychologists for many years, and has been attempting to identify its predisposing factors. Among the factors that threaten nurses' job engagement and organizational health are increasing the silence and reducing the organizational voice of nurses, which first affects their job engagement and then leads to a decrease in organizational health. In this regard, the present study investigates the effect of organizational silence and voice on job engagement of women nurses and their organizational health. This study was conducted on a non-random sample available of 268 nurses in Ahvaz hospitals. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of data collection. Data were collected by standard questionnaires with validity and reliability and analyzed using and structural equation modeling with Smart PLS software. The results of data analysis showed that organizational silence and voice of nurses with path coefficients of -0.44, 0.48 and -0.39, 0.53 and t-statistic more than 1.96, had significant effect on their job engagement & organizational health, respectively. The findings showed that the organizational silence of nurses leads to a decrease in job engagement and, consequently, a decrease in their organizational health, and, organizational voice will increase the job engagement of women nurses and thus improve their organizational health.
Keywords: Nursing, Organizational health, Job engagement, Organizational Silence, organizational voice -
Pages 619-642
Sexual health is the state of physical, mental, and socio-cultural well-being with respect to all sexual experiences, which is regarded as one of the main indicators of human and sustainable development. This dimension of health, in contrast to others, requires a positive and respectful approach to sexuality issues, and having a safe and satisfied sexual relationship without any coercion, discrimination, and violence. This paper, aims at investigating mental and meaning construction process involved in sexual health among Tabriz City’s married women. To this end, qualitative method and thematic analysis approach has been employed to analyze semi-structured in-depth interviews among 26 married women of age 20 to 45, following the rule of variation. Data, according to the existing standards, is analyzed by the use of a multi-phase inductive coding scheme to drive all common meanings with respect to sexual health. Results showed that mental meaning of sexual health among participants includes four axial codes, including; “sexual informational relationship”, “sexual emotional relationship”, “mutual and balanced physical sexual health”, and “sexual normative balance’ which all could be understood as an inclusive (selective) code of “sexual health as a social problem”.
Keywords: Sexual health, meaning reconstruction, Social problem, married women, Tabriz -
Pages 643-662
Human capital is one of the factors affecting economic growth that can enhance and improve economic and social opportunities. At the same time, women represent half of the whole population and are one of the pillars of the family and societies. It is important to make use of their talents and capabilities as human capital to achieve economic growth. However, gender discrimination has been considered as a factor that not only violates basic human rights, but can also reduce the productivity and quality of human capital and economic growth. In this regard, the purpose of this study is to investigate the effect of gender discrimination in four areas: education, labor market, social conditions and women's empowerment on economic growth in the developing countries during the period 2000-2018. In this study, Stata and EViews software were used to analyze the results with the Panel data method and using World Bank data the relationship between gender discrimination and economic growth has been estimated. The results show that Labor force growth and trade openness variables in the developing countries have a negative and significant effect on economic growth, and investment growth has a positive and significant effect on economic growth. In these countries, gender equality has no significant relationship with economic growth.
Keywords: economic growth, Gender discrimination, Dimensions of Gender Equality, developing countries