فهرست مطالب

حکمت اسرا - سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 35، بهار و تابستان 1399)

نشریه حکمت اسرا
سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 35، بهار و تابستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/04/09
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سید محمدحسین میردامادی*، قدرت الله مومنی صفحات 5-32

    در تاویل قرآن، حقایقی که از دید ظاهری در تفسیر متن پنهان است، آشکار می شود. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در قرآن شناسی است که بر سبک تاویلی او تاثیر گذاشته است. این مبانی قابل طبقه بندی به صورت قواعد است. هدف این مقاله استنتاج این مبانی و قواعد به عنوان مقدمه ای بر تاویل های اوست که با روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا به استنتاج و بررسی ده قاعده می پردازد. محور قواعد اصلی استخراج شده عبارتند از تناظر قرآن و هستی، مراتب معنایی قرآن، نظریه قصدیت، بطون طولی دین (نافی نظریه تعدد قرایت ها)، درک عقلی در امتداد درک وحیانی، نسبت دین و فلسفه، هماهنگی تشریع و تکوین، جری و تطبیق، تفسیر قرآن به قرآن و نگاه مستقل به آیات قرآن که از منظرهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. با دانستن این اصول در آثار تفسیری ملاصدرا بهتر می توان منطق تاویل های او را در بعد قرآن شناسی درک کرد. این مقاله، منطق تاویل از منظر قرآن شناسی صدرایی است که مساله ای نو به شمار می آید. اهمیت این مساله در گشودن افقی نو در فهم تاویل قرآن است و ضرورت آن پاسخ به اشکالاتی است که بر این گونه تاویل ها می شود و آن ها را فاقد پشتوانه عقلی دانسته و از مقوله ذوقیات و تجربه شخصی غیر قابل انتقال به دیگران می داند.

    کلیدواژگان: تاویل، قواعد تاویل، قرآن شناسی، ملاصدرا
  • حسام الدین شریفی*، منصوره مظفری صفحات 33-60

    از آغاز پیدایش فلسفه به معنای عام، به عنوان مجموعه ای از علوم حقیقی و کاشف از واقعیت، بخش عملی یکی از ارکان آن به شمار آمد و به همین جهت فلسفه به نظری و عملی تقسیم شد. در آثار علامه طباطبایی علمی حقیقی تحت عنوان فلسفه عملی یافت نمی شود، بلکه ایشان علوم و نه فلسفه را به نظری و علمی تقسیم کرد و علوم عملی را اعتباری و فاقد حقیقت و نفس الامر دانست. با این حال، در آثار ایشان مطالبی به چشم می خورد که بر اساس آن ها، علوم عملی اعتباری، می توانند از گونه ای حقیقت و نفس الامر برخوردار باشند. در این مقاله با روش تحلیلی و با مراجعه به آثار علامه طباطبایی برای جمع میان این دو دیدگاه، تلاش شده است. در جمع بندی این دو دیدگاه به ظاهر متناقض از علامه طباطبایی، می توان گفت، معارف عملی، به دو گونه توسط انسان فهم می شوند: نخست آنکه تنها بر اساس امیال و احساسات صرف بنا و فهم شده باشند که در این صورت اعتباری و غیر حقیقی هستند. زیرا حقیقت و واقعیت اعمال در آنها لحاظ نشده است. دوم، این علوم با لحاظ کشف حقایق و واقعیت های نفس الامری اعمال انسان، شکل گرفته باشند که در این صورت آنها را باید علوم حقیقی و نفس الامری دانست.

    کلیدواژگان: علوم عملی، فلسفه عملی، علوم نظری، علوم اعتباری، علوم حقیقی، علامه طباطبایی
  • حسن رمضانی* صفحات 61-92

    یکی از مسایل مورد اختلاف در فضای عرفان عملی و آداب صوفیان مقوله سماع است. واژه سماع گرچه در اصل لغت به معنای شنیدن است، ولی در اصطلاح صوفیان گاه بر حرکات موزون پس از سماع نیز اطلاق می شود. در این مقاله چیستی و حقیقت سماع و نسبت آن با بدعت، غنا، لهو و رقص مورد بررسی قرار گرفته است. طرح این مساله از این جهت اهمیت دارد که برخی از منتقدان تصوف و عرفان به جهت اعمال و رفتار برخی از جهله صوفیه و تلقی خاص آنان از مجالس سماع صوفیان، حکم به حرمت آن داده و بدین سبب در اصل تربیت و سلوک عرفانی تردید کرده اند. نگارنده در این مقاله نتیجه گرفته که اولا سماع صوفیان از مستحسنات صوفیه بوده و به رغم مخالفانی که حتی در میان خود اهل معرفت و تصوف دارد بدعت ضلالت و مذموم به شمار نمی آید؛ ثانیا نسبت مطلق موسیقی که گاهی در مراسم سماع برخی از اقسام آن اجرا می شود و غنای محرم شرعی نسبت عموم و خصوص من وجه بوده و همه اقسام موسیقی شرعا حرام نمی باشد و موسیقی سماع نیز غنای حرام نیست؛ و ثالثا نسبت حرکات موزون و نمادین و رقصی که در شرع مقدس به عنوان لهو یا لغو حرام است عموم و خصوص مطلق بوده و فقط بخشی از آن حرکات که موجب تنزل انسان از مقام انسانیت به حیوانیت است، مورد اشکال بوده و قطعا سماع چنین رقصی محسوب نمی شود.

    کلیدواژگان: سماع، بدعت، غنا، لهو، رقص، عرفان عملی، تصوف
  • عباس گرائی*، علی مصباح صفحات 93-128

    سید محمدمهدی میرباقری با بسط نظریه مرحوم سید منیرالدین حسینی، علم دینی را به گونه ای خاص تعریف و تبیین کرده است که به نظریه فرهنگستان علوم اسلامی مشهور است. این مقاله درصدد تحلیل و بررسی مبانی و اصول این نظریه و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آن است. در تحقیق حاضر ابتدا سعی شده تا تصویر روشنی از این نظریه و استدلال های آن به دست داده شود، و سپس با دقت در اصطلاحات به کاربرده شده، مبادی تصوری آن مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با موشکافی استدلال های این نظریه نشان داده می شود که برخی از مبادی تصدیقی آن مشتمل بر مغالطاتی است که به نتایجی غیرمنطقی می انجامد. در پایان نیز به برخی لوازم غیرقابل قبول این نظریه اشاره شده است

    کلیدواژگان: علم، علم دینی، فرهنگستان علوم اسلامی، سید محمد مهدی میرباقری
  • برکت الله*، حمیدرضا رضانیا صفحات 129-160

    محمد اقبال لاهوری، از متفکران شبه قاره هند و تاثیرگذار بر نحله های مختلف فکری است.، او گرچه اندیشه های بدیع مختلفی داشت لیکن تفکر وی بیشتر با «پروژه تجدید بنای دینی در اسلام» شناخته می شود. تحقیق حاضر در پی واکاوی تلقی اقبال از فلسفه ی اسلامی با روش تحلیلی- انتقادی است.  با بررسی آثار منثور و منظوم اقبال، به این نتیجه می رسیم که وی هیچ گاه ماهیت فلسفه ی اسلامی را درست نشناخته و توضیح کاملی نداده است؛ بلکه وقتی از فلسفه ی اسلامی سخنی به میان می آورد یا منظورش بحث عقل به معنای عام است، یا به دانش تجربی و گاهی به شخصیت های فلسفی اشاره می کند؛ از طرفی اقبال در دوره های مختلف زندگی اش تلقی های مختلفی از فلسفه اسلامی ارایه داده است و سرانجام بعد از طرح پروژه تجدید بنای دینی، فلسفه اسلامی را یونانی مآبی و متاثر از آن تلقی کرده است. اقبال، سنت فلسفی در جهان اسلام را در بهترین حالت نیمه راه رسیدن به حقیقت می داند. این تلقی با اشکالات جدی مانند عدم تعریف منطقی فلسفه ی اسلامی، عدم توجه به نحوه ورود فلسفه در جهان اسلام و میراث فارابی، عدم توجه به جنبه های مفید و مثبت فلسفه در اسلام، ترجیح غیر منطقی و گاه خطر آفرین تفکرات رقیب بر فلسفه و یکسان دانستن تلقی همه فلاسفه اسلامی نسبت به یونان، مواجه است.

    کلیدواژگان: فلسفه اسلامی، عقلانیت، استقراء یونانی مآبی، اقبال لاهوری
  • مهدی صدفی* صفحات 161-187

    یادداشت حاضر در نظر دارد که به سخنرانی آقای دکتر طالب زاده در اسفند 99 با موضوع «ایدیالیسم و ریالیسم از منظر علامه طباطبایی» در انجمن حکمت و فلسفه ایران واحد قم بپردازد. موضوعی که ایشان سال ها به بحث و تبادل نظر پیرامون آن پرداختند. چه بسا بهتر این بود که به صورت موردی و بند به بند به این درس گفتار پرداخته می شد، اما به دلیل اینکه این سخنرانی در حکم مقاله ای منتشر شده با ارجاعات و توضیحات کافی نیست، تلاش کردم مباحث اصلی را از آن استخراج و فی الجمله برخی از مطالب کلیدی را روشن کنم. محور این نوشته بحث اعتباریات در فلسفه اسلامی و نسبت آن با فلسفه اولی است و اگر توجهی به گفته های فلاسفه غرب شد، به دلیل خارج شدن از موضوع اصلی نوشته، استطرادا و به طور خلاصه بحث شد و تفصیل آن نیازمند نوشته ای دیگر است. از خوانندگان محترم درخواست می شود، پیش از مطالعه این نوشته، سخنرانی دکتر طالب زاده را در سیمافکر ببینند

    کلیدواژگان: اعتباریات، علامه طباطبایی، فلسفه اولی
|
  • S. Mohammad Hossain Mirdamadi *, Ghodrat Allah Momenee Pages 5-32

    n the interpretation of the Qur'an, the truths that are apparently hidden in the interpretation of the text are revealed. Mulla Sadra, as a philosopher, has well-founded principles in Quranology that have influenced his style of interpretation. These principles can be classified as rules. The purpose of this article is to deduce these principles and rules as an introduction to his interpretations. The research method is descriptive-analytical based on Mulla Sadra's works and deduces and examines ten rules. The main rules extracted are the correspondence between the Qur'an and existence, the semantic levels of the Qur'an and the theory of intent, rational understanding along with revelatory understanding, current and adaptation, the relationship between legislation and evolution, and religion and philosophy, which have been analyzed from different perspectives. These principles can be better understood in the interpretive works of Mulla Sadra in the logic of his interpretations in the field of Quranology. This article is the logic of interpretation from the perspective of Sadra's Quranology, which is a new issue. The importance of this issue is to open a new horizon in understanding the interpretation of the Qur'an and its necessity is to respond to the problems that arise on such interpretations and they Considers it lacking intellectual support and considers it a category of personal tastes and experiences that cannot be transferred to others.

    Keywords: interpretation, rules of interpretation, Quranology, Quran, Mulla Sadra
  • Hisamaldin Sharifi *, Mansure Baradaran Mozafari Pages 33-60

    From the beginning of the emergence of philosophy in the general sense, as a collection of real knowledge and discoverer of reality, the practical part was considered one of its pillars and therefore philosophy was divided into theoretical and practical. In Allameh Tabatabai's works, no real knowledge can be found under the title of practical philosophy, but he divided knowledge and not philosophy into theoretical and practical and considered practical knowledge as valid and unreal. However, there is material in his work according to which practical credit knowledge can have a kind of reality. In this article, with analytical method and referring to the works of Allameh Tabatabai, an attempt has been made to combine these two views. In summing up these two seemingly contradictory views of Allameh Tabatabai, it can be said that practical teachings are understood by human beings in two ways: First, they are built and understood only on the basis of desires and feelings, in which case they are valid and unreal. . Because the reality of actions is not taken into account in them. Second, these knowledges have been formed in terms of discovering the reality of human actions, in which case they should be considered real knowledges.

    Keywords: practical knowledge, practical philosophy, Theoretical Knowledge, credit knowledge, real knowledge, Allameh Tabatabai
  • Abbas Geraei *, Ali Mesbah Pages 93-128

    AbstractSeyyed Mohammad Mehdi Mirbagheri, by expanding the theory of the late Seyyed Monir al-Din Hosseini, has defined and explained religious science in a special way, which is known as the theory of the Academy of Islamic Sciences. This article seeks to analyze the foundations and principles of this theory and show its strengths and weaknesses. In the present study, first an attempt has been made to give a clear picture of this theory and its arguments, and then the imaginary principles of it have been carefully examined in the terms used. A closer look at the arguments of this theory also shows that some of its affirmative principles include fallacies that lead to irrational conclusions. Finally, some unacceptable implications of this theory are mentioned.

    Keywords: Science, Religious Science, Academy of Islamic Sciences
  • Barkat Ullah *, Hamidreza Rezniya Pages 129-160

    Muhammad Iqbal, one of the most concerned contemporary Muslim thinkers of the subcontinent and influential on various schools of thought, has had different ideas and his ideas are better known as “Philosophy of Self”. The present study seeks to analyze his attitude concerning Islamic philosophy with an analytical-critical method. [Problem and Method of Research] Examining his prose and poetry, we came to the conclusion that Iqbal never explained the nature of Islamic philosophy, but when he speaks of Islamic philosophy, he either discusses reason or knowledge or points to philosophical personalities and on the other hand, Iqbal has presented different conceptions of Islamic philosophy and philosophy at different periods of his life, finally, Iqbal thinks that Islamic philosophy has been influenced Hellenism. He considers the philosophical tradition in the Islamic world to be in the best way to reach midway the truth. This attitude is confronted with serious objections such as lack of logical definition of Islamic philosophy, lack of attention to how philosophy entered the Islamic world and Farabi's legacy, lack of attention to useful and positive aspects of philosophy in Islam, irrational and sometimes dangerous preference of rival philosophical movements over philosophy, regarding all Islamic philosophers same regards Greek philosophy and so on.

    Keywords: Iqbal, Islamic Philosophy, Attitude, rationality, Induction, Hellenism
  • Mahdi Sadafi * Pages 161-187

    The present memo intends to address Dr. Talebzadeh in March 1399 on "Idealism and Realism from the Perspective of Allameh Tabatabai" at the Iranian Society of Wisdom and Philosophy, Qom Branch. An issue he has debated for years. It might have been better to cover this lesson on a case-by-case basis, but because this lecture is not enough as a published article with references and explanations, I tried to extract the main topics from it and clarify some key topics in general. . The focus of this article is the discussion of credentials in Islamic philosophy and its relationship with the first philosophy, and if attention is paid to the sayings of Western philosophers, because it deviates from the main topic of the article, it was discussed extensively and briefly, and its elaboration requires other writings. Dear readers, please read Dr. Talebzadeh's speech at Simafker before reading this article.

    Keywords: Credits, Allameh Tabatabai, Philosophy I