فهرست مطالب
فصلنامه روان شناسی و دین
سال چهاردهم شماره 2 (پیاپی 54، تابستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/06/30
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 7
این پژوهش، با هدف معادلیابی، مفهومشناسی و شناسایی مولفهها وسازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی، و با روش تحلیل محتوا در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، بعد از مفهومپژوهی واژگانی، برای معادلیابی واژه خودمهارگری در منابع اسلامی، از نظر 25 کارشناس دینی بهره گرفته شد. در مرحله دوم، برای بررسی روایی محتوایی مستندات دینی، مولفهها و سازوکارهای خودمهارگری، پس از تشکیل حوزه معنایی، واژه معادل و استخراج مولفههای مفهومی در متون اسلامی، از نظر 8 کارشناس علوم دینی استفاده گردید و در تحلیل دادهها از تحلیل محتوای متنی و آمار توصیفی مثل فراوانی و میانگین بهره گرفته شد. یافتهها نشان میدهد که از میان 10 واژه مرتبط با خودمهارگری در منابع دینی، «تقوا» نزدیکترین معادل برای خودمهارگری است. همچنین، میتوان الف) مولفه شناختی با سازوکارهای هدفشناسی، خودنظارتگری، حزم، عبرت و تجربه؛ ب) مولفه عاطفی هیجانی، با سازوکار خوف، رجا، محبت، کرامت و حیا؛ ج) مولفه رفتاری، با سازوکار صبر و شکر را برای خودمهارگری با رویکرد دینی لحاظ کرد.
کلیدواژگان: خودمهارگری، تقوا، مفهوم شناسی، منابع اسلامی -
صفحه 29
این پژوهش، با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین، با نگرش به منابع اسلامی انجام شد. بدینمنظور، با استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمی، ابتدا مضامین مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین استخراج و سپس، با استفاده از روایی، محتوایی و روایی سازه آن تدوین و اعتباریابی گردید. جامعه آماری پژوهش، عبارت بود از: زوجین شهر اصفهان که با روش نمونهگیری در دسترس از مراکز مشاوره و مراکز آموزشی انتخاب شدند. یافتههای پژوهش حاکی از وجود دو فرم الگوهای ارتباطی زوجین برای مردان و زنان بود. فرم زنان، با 34 سوال و فرم مردان با 38 سوال ساخته شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که برای هر دو فرم، هفت عامل قابل شناسایی است که بهترتیب، برای زنان 85 درصد و برای مردان در مجموع، 86 درصد واریانس نمره کل آزمون را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو فرم، بالای 90 درصد بود که حاکی از اعتبار بالای آن است. این مقیاس برای فعالیتهای حرفهای، و تشخیصی و پژوهشی کاربرد دارد.
کلیدواژگان: الگوهای ارتباطی، زوجین، مقیاس، اعتباریابی، اسلام -
صفحه 45
هدف این پژوهش، ترویج سبک زندگی علوی و تشویق زوجین به الگوگیری از سبک زندگی علوی، برای افزایش رضایت زناشویی میباشد. این پژوهش، از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش، زوجین مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه ملایر بودند که40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. از ابزار پرسشنامه رضایت زناشویی آنریچ ESQ، بهعنوان پیشآزمون پسآزمون در این پژوهش استفاده شد. سپس برنامه آموزشی الگوی سبک زندگی علوی، بهعنوان متغیر مستقل در 8 جلسه یک ساعته به زوجین آموزش داده شد. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش الگوی سبک زندگی علوی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین دارای اختلافات زناشویی، تاثیر معناداری داشت. ازاینرو میتوان گفت: ارایه آموزههای سبک زندگی مبتنی بر نهجالبلاغه و سیره علوی، الگویی مناسب برای افزایش رضایت زناشوبی زوجین است.
کلیدواژگان: اثربخشی، سبک زندگی علوی، رضایت زناشویی، اختلافات زناشویی -
صفحه 59
این پژوهش، با هدف شناسایی خداانگارههای نادرست انجام شده است. پژوهش حاضر مطالعهای کیفی از نوع تحلیل محتواست که اطلاعات آن، از طریق نمونهگیری مبتنی بر هدف و مصاحبه نیمهساختاریافته، با 22 نفر از دانشجویان دختر مقطع لیسانس دانشگاه میبد، با حداکثر تنوع جمعآوری شده است. دادهها پس از 18 مصاحبه، به نقطه اشباع رسید، ولی برای حصول اطمینان تا 22 نفر ادامه یافت. پس از پیاده کردن مصاحبههای ضبطشده، به تحلیل دادهها، به روش تفسیری پرداخته شد و کدهای اولیه استخراج گردید. این کدها، براساس شباهتها دستهبندی و طبقهبندیشده و در قالب مقولات شکل گرفتند. براساس یافتههای پژوهش، 108 مفهوم در کدگذاری اولیه و 68 مقوله در کدگذاری باز به دست آمد که با حذف موارد تکراری، به 62 مفهوم و 18 مقوله تقلیل یافت. برخی از این کدها، عبارتند از: فهم استعارهای از خداوند و صفات او، داشتن حس طلبکارانه نسبت به خداوند، خشمگین شدن خدا در برابر اعتراض به ناملایمات زندگی و... .
کلیدواژگان: خداانگاره نادرست، مطالعه کیفی، تحلیل محتوا -
صفحه 77
چیستی حقیقت انسان از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مذاهب و مکاتب گوناگون بوده است. اما اختلافنظرهایی در مسئله چیستی روح، بهویژه تجرد و مادیت وجود دارد که تلقی هریک از این دو، در این مسیله باهم متفاوت است. برخی از آنان وجود روح غیرمادی را پذیرفته و کاری به اثبات آن ندارند و عدهای وجود روح مادی را پذیرفته و گروه دیگر، که به آنها روانشناسان الحادی میگویند، بهطور کلی روح را منکر شدهاند، از این رو روانشناسی دیدگاه واحدی وجود ندارد. اما از منظر قرآن، انسان ترکیبی از جسم و روح است. روحی مجرد و موجود مستقلی که دارای حیات و از ملکوت است؛ حقیقتی واحد که دارای مراتبی است. ازآنجاکه در میان اندیشمندان، بحث تجرد یا مادیت روح محل نزاع است، بحث چیستی آن حایز اهمیت است. این نوشتار تلاش دارد تا به روش تحلیلی توصیفی، به تبیین دیدگاه مکاتب روانشناسی در مسئله روح پرداخته و آنها را با دیدگاه قرآنپژوهان مورد بررسی مقایسه قرار داده و این نتیجه حاصل شد که علم روانشناسی دیدگاه متناقضی به بعد روح دارد؛ برخی به طور کلی روح را نفی کردهاند؛بررخی معتقدند انسان دارای روح (نفس، روان وذهن) از یک سو و جسم (بدن) از سوی دیگر است.گروهی همانند قرآنپژوهان به روح، نفس و جسم اعتقاد و حتی به تجرد آن نیز ایمان دارند. بنابراین این دسته از روان شناسان با بسیاری از قرآن پژوهان دیدگاه یکسانی دارند و قایل به تجرد روح می باشند.
کلیدواژگان: قرآن، تجرد روح، روان شناسی مرگ -
صفحه 95
هدف پژوهش حاضر ارزیابی رویکردهای مختلف درباره ضرورت انجام مطالعات روانشناسی اسلامی در مطالعات منتسب به آن است. روش پژوهش، تحلیلی - توصیفی بوده که در آن جامعه مورد بررسی تمامی کتابها، مقالات، مصاحبهها در موضوع روانشناسی اسلامی بوده است. نمونه مورد بررسی، مطالعاتی است که به پاسخ این سوال پرداختهاند. همچنین این مقاله، از مصاحبه با متخصصان این موضوع در جمعآوری نظرات استفاده کرده و نتایج با ارزیابی چند نفر از متخصصان، تایید شده است. یافتههای پژوهش در پاسخ به سوال «چرایی»، ذیل سه رویکرد دستهبندی شده است. 1. روانشناسی فرهنگی: جامعه هدف روانشناسی در ایران، مسلمان است و روانشناسی مورد استفاده باید با فرهنگ و مبانی فکری مراجع و مشاور همسان باشد؛ 2. روانشناسی اسلامی دایرهالمعارفی: کامل بودن دین اسلام و بیان مباحث روانشناسی در منابع دینی بهطور کامل یا بخش مهمی از مطالب، بری از خطا بودن و منطبق بر واقع و حقیقت عالم بودن در همه ارکان، که به دلیل وحی از جانب خالق اثبات میشود؛ 3. روانشناسی اسلامی تاسیسی: علم براساس مبانی جهتگیرانه شکل گرفته است، ازاینرو میتوان براساس اسلام، علمی مبتنی بر مبانی متفاوت آن شکل داد.
کلیدواژگان: ارزیابی، روان شناسی اسلامی، رویکردهای روان شناسی، ضرورت -
صفحه 109
مسایل مربوط به روابط زناشویی، همواره توسط محققان برای بهبود کیفیت آن مورد بررسی قرار میگیرند. صمیمیت، یکی از متغیرهای مهم روابط زناشویی است و شناخت عواملی که آن را پیشبینی میکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرحوارههای ناسازگار اولیه و جهتگیری مذهبی، در پیشبینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدینمنظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متاهل شهر قم، بهطور تصادفی طبقهای انتخاب و به پرسشنامههای صمیمیت زناشویی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و جهتگیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیهها و تجزیه و تحلیل دادهها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزههای طرحوارههای ناسازگار اولیه و جهتگیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهتگیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهتگیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهمترین پیشبینهای صمیمیت زناشویی هستند. این یافتهها، به خوبی نقش مهم جهتگیری مذهبی و طرحوارههای ناسازگار اولیه را در پیشبینی صمیمیت زناشویی نشان میدهند و میتوانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روانشناسان خانواده ارایه کنند.
کلیدواژگان: صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه، جهت گیری مذهبی