فهرست مطالب

نامه الهیات
سال یازدهم شماره 45 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/11/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مجتبی امامی* صفحات 1-15
    نیازهای انسانی عامل اصلی انگیزش های درونی، حرکت و تعالی انسان است. انسان دو دسته نیازهای مادی و معنوی دارد که یا مربوط به جسم است یا مربوط به روح و روان. برخی روانشناسان به وجود نیازهای معنوی انسانی به گونه ای فراتر از نیازهای مادی تاکید کرده اند. اصالت روح، آگاهی از نیازهای اساسی روحی و پاسخ معقول و منطقی به آن که بنیان شخصیت سالم انسان را شکل می دهد، از مبانی این گروه است. از آن جا که دین اسلام خدا محور است و انسان نیز باید خدا محور باشد، بنابراین حقیقت نیاز های او نیز تفسیری خدامحورانه دارد. در قرآن انسان ها به فقر ذاتی به خداوند متصف، و در وجود و حیات به او محتاج هستند. تنها راه رسیدن انسان به بی نیازی، درک شهودی فقر و نیازمندی به خداست و این که تنها با اراده ی او بی نیاز خواهد شد. در اسلام هدف از زندگی شکوفا شدن استعدادهای بالقوه انسانی می باشد که به دنبال تامین نیازهای واقعی محقق می شود. اسلام میان دو دسته از نیازهای جسمی و روحی انسان، ارتباطی متعادل برقرار کرده به طوری که در آن تامین نیازهای معنوی، هدف اصلی فعالیت های زندگی بوده و تامین نیازهای مادی همسوی با آن صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: انسان، نیاز، فقر، انگیزش، اسلام، روانشناسی
  • زینب ایزدخواستی* صفحات 16-30

    قتاده از مشهورترین مفسران طبقه چهارم تابعان از اهل سنت به شمار می آید. از آثار علمی او می توان الناسخ والمنسوخ، المناسک، کتاب التفسیر، و عواشرالقرآن را نام برد. با توجه به این که اکثر علما ارزش زیادی برای احادیث او قایل هستند و اجماع شده که سخن او حجت است، اما در زمینه توثیقات روایی، از عیوبی که وارد کرده اند مدلس بودن اوست. بنابراین بعید نیست، تدلیس، اتهام به این مفسر باشد و ممکن است اتهام به واسطه اختلاف کلامی او با دیگر محدثان باشد، یعنی او را به سبب قدری بودن، به تدلیس متهم کرده باشند. قدریه هم ضعف دیگری است که به قتاده نسبت داده شده است. در آغاز، عقیده به قدر در مفهوم جبر و سلب اراده مردم در سرنوشت خود بود، ولی به تدریج درباره منکران قضا و قدر به کار رفت که امروزه هم همین معنا متبادر می شود. بنابر این  جبری بودن قتاده، هم اتهامی بیش نیست. تفسیر قتاده از ویژگیهای ذیل بر خوردار بود: 1. ثبت تفسیر، 2. اجتهاد، 3. توجه به اسراییلیات، 4. گسترش اقوال تفسیری، 5. سندآوری، 6. التفات به اختلاف بین تابعان، و 7. استفاده از موعظه

    کلیدواژگان: قتاده، تفسیر، قرآن، مدلس، قدریه، وثاقت حدیث، اسرائیلیات، سند روایت
  • مریم حاجی عبدالباقی*، وحیده بیات صفحات 31-54
    پیامبران برای هدایت انسان ها از روش های متمایزی استفاده کردند. آیات قران کریم نشان می دهند یکی از عوامل این تفاوت ها توجه به نیاز مخاطبان بوده و روش های هدایتی پیامبران، متناسب با میزان آمادگی، نوع نگرش و روحیه مخاطبان آنان اتخاذ شده است. روش و گفتار چهار پیامبر صاحب شریعت همراه با لطافت، مهربانی و دلسوزی بوده و آنان با جریانات انحرافی مقابله نمودند. این پیامبران تمایزاتی نیز در روش های خود داشته اند. حضرت نوح مردم را علنی و مخفیانه، با صبوری به تعظیم خداوند و آگاهی از حضور همیشگی او دعوت کرد. او به اصلاح بینش مردم همت گماشت و برای اثبات حقانیتش به تحدی متوسل شد. حضرت ابراهیم نیاز مخاطبان خود را در پرسش و پاسخ های هدفمند، مباحثه، مقایسه خدای خود با معبود آنان دانست و برای هدایت مردم به سوی خدای یگانه به آنان نحوه تفکر را نشان داد. یکی از راه های منحصر به فرد ابراهیم، نمایش ناکارآمدی خدایان به بت پرستان بود. نیاز مخاطبان حضرت موسی، با معجزات متنوع و فراوان پاسخ داده شد. روش متمایز دیگر این پیامبر خدا دعوت همگانی او در آغاز رسالتش بود. حضرت عیسی هم  به کرات از معجزه استفاده می کرد. عیسی با قومی مواجه بود که در مورد او اغراق کرده و تا مرتبه خدایی بالایش می بردند، لذا او بارها به بندگی خود اقرار کرد تا پیروانش از شرک نجات یابند.
    کلیدواژگان: پیامبران، روش های دعوت، قرآن، تبلیغ دینی
  • حکومت داعیان علوی در ناحیه طبرستان
    حسین لاشیء*، زهرا وافقی صفحات 55-68

    پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان و از بین رفتن حکومت مرکزی، ایران از جانب دستگاه خلافت اسلامی اداره می شد. این روند تا زمان مامون عباسیادامه داشت تا اینکه طاهر بن حسین اعلام استقلال کرد و نام خلیفه را از خطبه و سکه انداخت. به تدریج، حکومتهای نیمه مستقل و مستقل در ایران شکل گرفتند که طاهریان، صفاریان، و سامانیان از جمله آنها بودند. اما خلافت عباسی به ناچار و برای حفظ قدرت خود در ایران سلسله هایی را به رسمیت شناخت تا از این طریق به اهداف خود نایل آید. در سال 250ه.ق، دولت  علویان در طبرستان ایران تشکیل شد. آنان پس از این که حوزه ی قدرت خود را گسترش دادند، به عنوان رقیبی جدی در مقابل خلفای عباسی قد علم کردند. داعیان آنها در سراسر سرزمین طبرستان و حتی دیگر بلاد اسلامی به فعالیت پرداختند. خلفای عباسی در مقابل سعی کردند با راه های متفاوت از جمله جنگهای گسترده با علویان و حکام محلی، تشویق و برانگیختن مخالفان، و بی اعتبار ساختن نهضت علویان از طریق تبلیغات به مبارزه برخیزند. علویان ایران تلاش کردند که برای ثبات و استحکام خود دو نوع مقبولیت یا مشروعیت را به دست آورند: 1.مقبولیت ملی و 2.مشروعیت دینی که متاثر از پذیرش اسلام توسط ایرانیان و نیز پذیرش مقام خلافت بعنوان یک اصل معنوی بود. همه دولتهای ایرانی و حتی ترکان سعی می کردند مشروعیت دینی را به دست آورند و مناسبات خود را با دستگاه خلافت توسعه دهند زیرا در آن زمان با توجه به شرایط موجود لازمه ادامه حیات سیاسی آنها، پذیرش و اطاعت از خلفا بود.

    کلیدواژگان: علویان، خلافت عباسی، طبرستان ایران، داعی
  • سید محمد موسوی بجنوردی*، فریبا قنبریان زاده مهابادی صفحات 92-107

    قاعده الخراج بالضمان یکی از قواعد نبوی است؛ مفهوم این حدیث شریف که از پیامبر اکرم (ص) نقل می شود؛ عبارتست از اینکه: منافع در مقابل ضمان است. هر کس ضامن و عهده دار چیزی شود منافع و سود آن برای او خواهد بود و از آن بهره مند می شود. این قاعده در آثار فقهای عظام محدود به ضمان منافع مستوفات و بخش معاملات می شود. اما طبق دیدگاه متفاوت امام خمینی (ره) و سید محمد موسوی بجنوردی این قاعده از احکام حکومتی و سلطانیه است و می تواند جزو مبانی اختصاصی مسیولیت مدنی دولت باشد. بدین معنا، مالیاتی که دولت از مردم به صورت خمس و زکات و... می گیرد، در مقابل آن تعهداتی در جهت سروسامان دادن به امورعامه دارد. هدف از این پژوهش این است که ابتدا مفهوم فقهی و حقوقی قاعده الخراج بالضمان ارایه شود و سپس کاربرد این قاعده با توجه به دیدگاه امام خمینی (ره) و سید محمد موسوی بجنوردی در رابطه با مسیولیت مدنی دولت مورد بررسی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: خراج بالضمان، مالیات، مسئولیت مدنی، دولت، حکم حکومتی
  • محمد ادیبی مهر گوکانی*، داود داداش نژاد، سید اصغر موسوی صفحات 126-142

    این پژوهش در پی یافتن پاسخی است برای این پرسش که رویکرد فقه اسلامی به هنر - صنعت «مدلینگ» چیست. حاصل تحقیق این است که «مدلینگ» در فرض تعریفی که از آن در عرف ارایه می شود، در مورد مردان و کودکان اغلب جایز می باشد اما در خصوص بانوان در قریب به اتفاق موارد، از مصداق های تبرج و جاهلیت مدرن بوده و حرام است؛ زیرا تبرج همه گونه آرایه و زینت ظاهری و باطنی زنانه را در برمی گیرد؛ و در قالب های مختلف پوششی، رفتاری و گفتاری قابل نمایش است؛ و مدل جز با اظهار این زینت ها نمی تواند به تبلیغ کالا بپردازد؛ فقیهان نیز در تمام مواردی که زمینه ساز فتنه و فساد باشد، حکم به حرمت داده اند؛ اما با توجه به این که عنوان مدل را می توان از کودکی در تبلیغ لباس بچگانه تا تصویر سیاست مداری بر روی جلد یک مجله شامل دانست، پذیرفتنی است اگر شمول بیشتری برای «مدلینگ» قایل شویم؛ و از تعریفی که معمولا از این واژه در عرف شناخته می شود پا فراتر گذاریم و هر نوع تبلیغی را که با شمایل انسان انجام می گیرد، در نظر بگیریم، با این فرض، فعالیت هایی که مفید و دارای منافع محلله بوده و در چارچوب شریعت اسلام باشد، مانعی نخواهد داشت؛ و می توان از این امکان حتی در تبلیغات دینی نیز استفاده نمود. شیوه پژوهش در این نوشتار کتابخانه ای و فیش برداری و روش حل مسیله تعریفی و تبیینی است؛ که از منابع معتبر فقهی و تفسیری بهره گرفته شده است.

    کلیدواژگان: مدلینگ، فقه، تبلیغات، مد، تبرج، اسلام
|