فهرست مطالب

نشریه پژوهش های تطبیقی زبان و ادبیات ملل
پیاپی 14 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/11/17
  • تعداد عناوین: 6
|
  • لیلا هاشمیان، مجتبی سلطانیان* صفحات 9-28

    فرایند پالایش جهان هستی، موضوعی درخور اندیشه است که تقریبا در اساطیر و متون کهن بیشتر تمدنهای بزرگ به صورتهای گوناگونی روایت شدهاست. هدف از این پژوهش، بررسی مقایسهای و دستیابی به شباهتها و تفاوتهایی است که در ارتباط با فرایند پالایش جهان در اساطیر ایرانی و بین النهرینی وجود دارد. بنابراین، در هر بخش، نخست ترجمه متن باستانی مربوط به روایت پالایش جهان ارایه شدهاست و در ادامه، شاخصه های برجسته ای را که میتوان مقایسه و ارزیابی کرد، جداگانه بررسی شدهاست. شایان ذکر است که عمده روایت های کهن مربوط به پالایش جهان از الگویی عمومی پیروی میکنند، اما طبیعتا ممکن است در جزییات تفاوتهایی نیز داشته باشند. از مهمترین نتایج تحقیق حاضر میتوان به این موضوع اشاره کرد که تنها در اساطیر ایرانی، عامل پالایش جهان زمستان و سرما بودهاست و این عامل، عنصری اهریمنی است و نیز اینکه بنا بر اساطیر، فرایند پالایش جهان در اساطیر هندی، رویدادی همیشگی است که در ادوار زمانی مشخصی رخ میدهد. همچنین، باید افزود که در اساطیر ایرانی، این رویداد بزرگ هنوز اتفاق نیفتادهاست و پدیدهای است که در آینده رخ خواهد داد.

    کلیدواژگان: پالایش جهان، اسطوره، جم، اوتناپیشتیم، آتراهاسیس
  • محمودرضا توکلی محمدی*، محسن اصغری پهلوان صفحات 29-53

    مرگ و زندگی همواره از جمله مسایلی بوده است که انسان در طول سالیان دراز به واکاوی حقیقت آن پرداخته تا بتواند به فلسفه وجودی این دو امر مهم پی ببرد. بدیهی است چنین مسئله مهمی ذهن شاعران را که حساسیت بالاتری نسبت به مردم عادی دارند، درگیر نماید و درست به همین سبب، در میان شاعران، برخی موضوع مرگ و زندگی را دستمایه آثار خویش قرار دادهاند تا به این شیوه، دیدگاه ها و دغدغه های فکری خود را نسبت به آن بیان نمایند. پژوهش حاضر به صورت تطبیقی و بر اساس مکتب آمریکایی و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه ابوالعلاء معری (363-449 ق)، شاعر عربزبان عصر عباسی، و شوریده شیرازی (1274-1345) شاعر فارسی زبان عصر قاجار درباره موضوع یادشده پرداخته است. در این پژوهش، پس از اشاره گذرا به زندگی دو شاعر نابینا، همانندیها و ناهمانندیهای دیدگاه آنان درباره دو مضمون »مرگ« و »زندگی« بررسی شده است و واکنش این دو شاعر و نتایج دیدگاه آنان نسبت به این دو مسئله بیان میشود. یافته های پژوهش نشان میدهد که دیدگاه هر دو شاعر نسبت به موضوع مهم »مرگ« و »زندگی« در پاره ای از موارد با یکدیگر تفاوت ریشهای دارد. شوریده شیرازی زندگی را راهی برای رسیدن به سعادت ابدی میداند و از نظر وی، مرگ شروعی دوباره است، اما ابوالعلاء معری در مواجهه با مرگ به علت وحشت از آن، زندگی خویش را میبازد و نگاه بدبینانه ای نسبت به زندگی دارد!

    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، مکتب آمریکایی، زندگی، مرگ، ابوالعلاء معری، شوریدۀ شیرازی
  • حسن مجبدی*، راضیه رزم آرا صفحات 55-78

    یکی از موضوعات شعری که از صدر اسلام رواج یافت و در طول چهارده قرن پیاپی قصاید بی شماری در باب آن سروده شده، مدح پیامبر گرامی اسلام است که چکامه سرایان بسیاری در (ص)دوره های مختلف به وصف وجوه و حوادن مختلف زندگی ایشان پرداخته اند. یکی از این سرایندگان سخنور، »مغامس بن داغر حلی«، شاعر شیعی قرن نهم هجری است که با دلباختگی خویش قصیده های بسیاری در راه دوستی پیام آور ختمی مرتبت و اهل بیت مطهر ایشان دارد. وی در یکی از مدایح نبوی خود که 42 بیت دارد و با مطلع »عرفج علی المصطفی یا سایق النجب * عرج علی خیر (ع) مبعون و خیر نبی« آغاز میشود و سید علی عاشور، آن را در موسوعه زینب الکبری گرد آورده، مناقب و مقام پیامبر، وصف نام و منزلت وی در کتابهای آسمانی پیشین، رخدادهای زمان ولادت (ع) و... را به رشته نظم درآوردهاست و قصیده را با مسئله نصب و غصب خلافت حضرت علی به پایان میبرد. این مقاله بر آن است که با ترجمه روان اثر، با استناد به آیات و منابع حدیثی روایی به شرح این قصیده ارزنده بپردازد.

    کلیدواژگان: بینامتنیت، قرآن، حدیث، مدح، مغامس بن داغر حلی
  • نسرین انصاریان* صفحات 79-100

    بحث پیرامون وجود و نبود واژه های مترادف در قرآن، همواره در طول تاری اسلام از مسایل مورد توجه محافل علمی قرآن پژوهان بوده است. یکی از مترادفهای قرآن ، دو واژه »زوج و إمراه « است که در نگاه نخستین، شبهه مترادف بودن در آنها وجود دارد، اما دقت در موارد استعمال آنها در قرآن، حاکی از آن تفاوت بین آنهاست. هدف این نوشته، اثبات نبود ترادف در معنای آن ها و دستیابی به تفاوت این دو واژه است. ازاینرو، در این نوشتار با موشکافی در آیات حاوی این دو واژه و یا مشتقات آنها سعی شد که تفاوت معنایی دو واژه به دست آید. این پژوهش با بهره مندی از روش تحقیق عقلی و وحیانی به روش گردآوری کتابخانه ای و با پردازش توصیفی تحلیلی به تبیین مسئله پرداخت. دستاورد پژوهش این شد که گروه های متعددی در قرآن متصف به »زوجیت « شده اند. با توجه به معنای لغوی دو واژه در برخی آیات، فرض جایگزینی دو واژه تصورشدنی نیست. در آیاتی نیز که فرض جایگزینی دو واژه تصورپذیر است، قیود موجود در معنای »زوج«، امکان جایگزینی واژه »إمراه« را نمیدهد. بررسی آیاتی که این دو واژه در آنها بهکار رفته، حاکی از آن است که هدف از زوجیت تکوینی در کاینات، رسیدن به زوجیت تشریعی است و هدف از زوجیت تکوینی نیز زوجیت تشریعی برای رسیدن به توالد و ازدیاد نسل انسان است

    کلیدواژگان: قرآن، زوج، إمراه، زوجیت تکوینی، زوجیت تشریعی
  • کطیور زیرکساز، عطا الماسی* صفحات 101-120

    سروده ها و نوشته های شورانگیزی که در طول تاری ، بیدادگری و بیدادگران را محکوم، و در مقابل آن، آزادی و آزادگی را ستایش کرده اند، جزء ادبیات پایداری محسوب می شوند. در همین راستا ، نوشتار حاضر بر آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی بر اساس دیدگاه مکتبی از مکاتب ادبیات تطبیقی که شرط مقایسه بین دو شاعر را صرفا وجود زمینه های تاثیر و تاثر نمی داند، بلکه به زیباییهای هنری آثار دو شاعر توجه دارد، به بررسی جلوه های پایداری و مقاومت در شعر بهزاد کرمانشاهی (شاعر ایرانی) و محمدمهدی الجواهری (شاعر عراقی) بپردازد. بررسی های اولیه پژوهش نشان میدهد که در شعر دو شاعر، نشانه هایی از پایداری و مقاومت در برابر ظلم و س تم و تجاوز دشمن خارجی مشاهده میشود که لحن و سبک هر دو شاعر با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر زندگی آن دو، متفاوت است و این مضامین در شعر آن ها در قالب موضوعاتی چون میهنپرستی، مبارزه با دشمن، انتقاد از حاکمان وقت، ستایش از امامان و شخصیت های (ع) مذهبی به عنوان نماد مقاومت جلوه گر شده است.

    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، ادبیات پایداری، بهزاد کرمانشاهی، محمدمهدی الجواهری
  • یاسر دالوند* صفحات 121-133

    کلایمکس (Climax) یکی از مباحثی است که هم در بالغت انگلیسی و هم در پلات داستان نمود یافته است. در مقاله حاضر، جنبه بالغی این صنعت با یکی از صنایع فراموش شده در بالغت فارسی با عنوان »ارتفاع« (یا »ارتقاء«) تطبیق داده شده است. با توجه به شواهد مذکور برای این دو صنعت و نیز نامگذاری آنها، نتیجه پژوهش حاضر حاکی از شباهت تام این دوست. از آنجا که در بالغت انگلیسی، در برابر کلایمکس (Climax) صنعت باثوس (Bathos) و آنتیکلایمکس (-Anti Climax) قرار دارد، در بخش دیگر این مقاله، به روش تجزیه و تحلیل، شواهدی از متون فارسی با عنوان »اهباط« ارایه و بررسی شده که عینا همان مباحث بالغت انگلیسی در آنها جلوه یافته است، گرچه در کتب بالغی گذشته ذیل عنوان خاصی بررسی نشدهاند.

    کلیدواژگان: بلاغت، ارتفاع، کلایمکس، باثوس، آنتی کلایمکس