فهرست مطالب

پژوهش های عرفانی - پیاپی 4 (پاییز و زمستان 1398)

نشریه پژوهش های عرفانی
پیاپی 4 (پاییز و زمستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1400/10/13
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علی محمد حاضری*، لیلا بیات صفحات 1-25
    بسیاری از علوم می توانند از منظر موضوع با یکدیگر وجه اشتراک داشته باشند و یا ممکن است بعضی موضوعات با باورهای یک علم، در عمل برای علوم دیگر پیامدهایی داشته یا موضوعات قابل بررسی بوجود آورند و این قبیل موضوعات چندان قابلیت کارکرد بینا رشته ای دارند. می توان عرفان و جامعه شناسی را از جمله این علوم دانست.عرفان و جامعه شناسی از جهت موضوع با یکدیگر وجه اشتراک ندارند، بلکه عرفان از حیث جلوه ها و پیامدهای اجتماعی مسایلی را پدید می آورد که قابلیت مطالعه جامعه شناختی دارد و از این حیث می تواند مطالعه بینارشته ای میان عرفان و جامعه شناسی صورت گیرد. عرفان به معنای شناخت بوده و برای یافتن و پیوستن به حقیقت از طریق «شهود»، «تجربه درونی» و «حال»، آدابی دارد و با چنین نگاهی، بیشتر دارای حالت فردی و شخصی است. ما در جامعه شاهد بسیاری از کنش ها و رفتارهایی از افراد هستیم که به زبان جامعه شناسی، نمی توان تعریفی از آنها به دست آورد، ولی با زبان عرفانی، قابلیت بیان و مطرح شدن را دارند.بطور مثال، تصور و تلقی بسیاری از مردم از جایگاه الهی و معنوی امام، مبنای بسیاری از موفقیت های ایشان در هدایت انقلاب بود. تا جایی که حتی دیدن تصویر امام در ماه را باور داشتند. مقاله حاضر در تلاش است تا نشان دهد که می توان میان جامعه شناسی و عرفان ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل، موضوعاتی را که می تواند از عرفان به جامعه شناسی و بالعکس مباحثی که از جامعه شناسی به عرفان پل بزند، دسته بندی کرده و در حد بیان صورت مسیله به آن پرداخته شده است.
    کلیدواژگان: عرفان، جامعه شناسی، سلوک، فطرت، جمع
  • زینب خداداد*، هادی وکیلی صفحات 27-44

    عارفان در مواجهه با حقیقتی فرامادی و متعالی از تجربه ای متمایز نسبت به تجربه های حسی در جهان مادی برخوردارند. ایشان برای بیان تجارب عرفانی خویش ناچار به استفاده از الفاظ زبان مرسوم بین انسان ها هستند، به نظر می رسد در مرحله قبل از بیان تجارب عارفانه، معرفت و درک عارف تحت تاثیر چارچوب های اعتقادی و فرهنگی خاصی باشد و این تاثیر در بیان وی از تجربیاتش نیز برقرار است. اما به طور کلی تر زبان عرفان باید دارای نظریه های زبانی خاص خود باشد که این نظریات را می توان از نظریه های زبانی فلسفه زبان و زبان دین استخراج نمود.در این جستار با بررسی نظریه های زبانی در فلسفه زبان و زبان دین به دو نظریه برمی خوریم که متناسب با ماهیت عرفان و زبان عرفان هستند، یکی نظریه فلسفی کاربردی ویتگنشتاین و دیگری نظریه دینی روح معنا. طرح این نظرات و سویه های مختلف مباحث مرتبط با آن به عنوان نظریه هایی در زبان عرفان از موضوعات مورد بررسی این نوشتار است.

    کلیدواژگان: زبان عرفان، زبان دین، فلسفه زبان، نظریه کاربردی، نظریه روح معنا
  • محسن فاطمی* صفحات 45-61
    عشق الهی از مهمترین مباحث عرفان بوده که زیر بنای سایر آموزه های آن قرار گرفته است. کم رنگ بودن نصوص دینی در این مهم، در  برابر شدت ظهور آن در متون عرفانی، آن را در حوزه ای چالش برانگیز نگاه داشته است. بنابراین رجوع به نصوص متقن روشی معقول برای تبیین مسیله است و حدیث معراجعه از این نمونه می باشد. بر طبق فرازهایی از آن که با سایر گزارش های دینی عرفانی همخوانی دارد، خداوند آغازگر عشقی است که آثاری به دنبال دارد و انسان را به تدریج تا فنا و بی خودی جلو برده و عشق و عاشق و معشوق را یکی می کند. این عشق زیربنای همه مقامات و حالات سالک است و هر منزلی در سایه آن توصیف و تحلیل می شود. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده است . بر اساس یافته های تحقیق عشق غیر قابل تعریف بوده و فرایندی است که از اجتبا تا فنا پیش می رود و دو خبر معراجیه و قرب نوافل مبین این مهم هستند.
    کلیدواژگان: عشق- حب، حدیث معراجیه، قرب نوافل، فنا
  • مرضیه کسرایی فر*، مسعود صادقی، حسن مهدی پور صفحات 63-85
    در دیدگاه ویژه امام خمینی که البته متاثر از مکتب ابن عربی و مبتنی بر آیات و روایات است، زبان عرفانی از آغاز امر خلقت و در فرآیند آن در قالب گفتگوی هویت غیبی و موجودات مطرح می شود. این گفتگو در واقع طلب و دریافت مداوم وجود است. علاوه بر این، زبان عرفانی از منظری دیگر در فرآیند صعود عرفانی قابل ملاحظه است. طی این سفر روحانی به تدریج حجاب های اسمایی و صفاتی بیشتری از دیدگان سالک رفع می گردند و عالم در پرتو روشن تری از نور حقیقت مشاهده می شود. پس از تجربه عرفانی از مبدا متعالی، بیان ناپذیری آنچه عارف از سر می گذراند، اصل مشترکی است که هر صاحب تجربه عرفانی بدان اذعان دارد. با این حال به منظور انتقال فهمی هر چند ناقص از محتوای تجربه سالک لب به سخن می گشاید. او متناسب با مراتب سلوکی خویش زبان ویژه ای به کار می گیرد و در توصیف مراتب الوهی، اسمایی مبتنی بر ایجاب و سلب را بیان می کند.
    کلیدواژگان: زبان عرفانی، اسماء الاهی، ایجاب و سلب، تشبیه و تنزیه
  • سید محمد موسوی*، سیده زهرا موسوی بایگی صفحات 87-102

    صفات الهی به ویژه صفت علم، از جمله مهم ترین و در عین حال جدال بر انگیز ترین مسایلی است که متفکران بدان پرداخته اند. یکی از انحاء علم که در شریعت به خداوند نسبت داده شده علم حادث اختباری است. از یک سو حق تعالی در قرآن کریم خود را به این نحوه از علم خوانده، از سوی دیگر التزام به ثبوت ظاهر چنین معنایی مستلزم فسادهای متعدد ا ز جمله تغیر در ذات و صفات الهی است. از این رو اندیشمندان مسلمان در تفسیر این آیات، توجیهات مختلفی را بیان کرده اند. ابن عربی به عنوان یکی از بر جسته ترین اندیشمندان مسلمان در باب این آیات تفاسیری را اریه داده است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، می کوشد با بررسی آثار ابن عربی و شارحانش، دیدگاه محی الدین در باب استناد علم حادث به حق تعالی را تبیین و ارزیابی کند. حاصل این بررسی ها چنین است که ابن عربی سه تفسیر پیرامون علم حادث مطرح کرده است. از این تفاسیر، او به دو تفسیر صراحتا اشاره کرده و تفسیر سوم بر اساس اشارات، مبانی و تصریحات برخی شارحان وی به دست می آید. به نظر می رسد در میان این سه تفسیر، تفسیر دوم او (استناد علم  به مظهر تام حق تعالی) نه تنها از دو تفسیر دیگر بلکه از تمام تفاسیری که تاکنون ارایه شده، برتر بوده و همچنین مطابق روایات نقل شده از ایمه معصومین b نیز می باشد.

    کلیدواژگان: اعیان ثابته، انسان کامل، وحدت وجود، ابن عربی، علم حادث
  • الیاس نجاری*، امیر جوان آراسته صفحات 103-121
    در سنت اسلامی «کشف و شهود» مهم ترین راه برای شناخت و دریافت حقایق هستی شمرده شده است، معرفتی که شهودی حضوری است و نتایجی غیرقابل تردید دارد. دین پژوهان غربی همچون شلایرماخر از آن به «تجربه عرفانی» تعبیر کرده اند. در آثار مرتبط با سیر و سلوک راه هایی همچون عشق و معرفت برای حصول شهود مطرح شده است. در مشرب عرفانی امام خمینی Q «مشاهده حضوریه و مکاشفه معنویه» باارزش ترین و معتبرترین معرفت هاست و دارای مراتب متعدد است. ایشان در بحث از ضرورت اصلاح نفس، ضمن تاکید بر دلایل برهانیه و سلوک عقلی در قدم های اول سلوک، معتقدند علم باید به عمل الهی منتهی شود و سالک نمی تواند با قواعد کلی از قبیل دور و تسلسل و مقدمات برهان، حقایق الهی را مشاهده کند؛ بلکه معرفت حقایق نورانی فقط با ارتیاضات قلبیه به دست می آید. ایشان با تقسیم سلوک به دو قسم: «سلوک علمی و روش برهانی»، و «سلوک عرفانی معنوی و وجدانی عیانی»، و «اصحاب السلوک‏ العلمی» خواندن سالکان طریق اول، نقش اصلی در رسیدن سالک به «معرفت عرفانی» را به سلوک عملی، تعمل و تذکر، تصفیه و تطهیر قلب، با پیروی از انسان های کامل سپرده اند.
    کلیدواژگان: کشف و شهود، معرفت عرفانی، سلوک علمی، سلوک عملی