فهرست مطالب

علوم سیاسی - پیاپی 56 (پاییز 1400)

مجله علوم سیاسی
پیاپی 56 (پاییز 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/12/17
  • تعداد عناوین: 7
|
  • قاسم امامی راد*، کیهان برزگر، مهدی ذاکریان امیری صفحات 1-39

    تهدیدات لایه ای وچندبعدی که حیات واحدهای سیاسی واقع درپهنه های جغرافیای حساس راتهدید می کند،آنها رامجاب ساخته تادرراستای حفاظت ازسرزمین ومنافع خودوهم پیمانان،ایتلاف سازی بامحوریت ساخت شبکه ای-لایه لایه ای ازبازیگران نه تنهادرسطح دولتی بلکه درمقیاس فراملی رادردستور کار قراردهند.اززمره ارکان اساسی راهبرد دفاعی ایران،طراحی و کاربست رویکرد بنیادین وامنیت آفرینی تحت عنوان دفاع برون مرزی با هدف غایی صیانت از امنیت ملی کشور درگستره ی غرب آسیا است.پیگیری این استراتژی در ابتدای شکل گیری انقلاب عمدتا ناظر بر عمل به رسالت وانگیزه ی دینی وانقلابی مبنی بر حمایت ازجریان های آزادی بخش تعریف می شد،اما دردهه های اخیر ومشخصاپس ازوقوع موج بیداری اسلامی،دامن گستری وفعالیت گروه های تکفیری،تهدیدروزافزون آمریکاو هم پیمانان این رژیم ونظام ایتلاف سازی کشورهای رقیب ازجمله رژیم عربستان وامارات،این استراتژی غالبا به مثابه رویکردی خردمندانه وضروری به سمت تاسیس، قوام بخشی وجهت دهی به شبکه ای ازنیروهای بومی قدرتمند ودر عین حال همسوبااهداف،امنیت ومنافع منطقه ای ایران وکلیت جهان-اسلام،سوق داده شده است.انصارالله یمن که امروزه نقش کلیدی وسرنوشت سازدرتحولات یمن دارد،ازجمله-نیروهای برجسته درطول فعالیت این شبکه ی بازدانده است.پژوهش حاضردرپی پاسخ به این پرسش است که انصارالله یمن ازچه جایگاهی دردرون شبکه بازدارنده جمهوری اسلامی ایران درغرب آسیا برخوردار است؟شبکه بازدارنده ایران درغرب آسیاشعبه ها وبخش های متعدد ودرهم تنیده ای دارد که به رغم وجود برخی تفاوت ها درماهیت،مکان جغرافیایی،سطح وعمق فعالیت،همگی درجهت نیل به هدف نهایی یعنی خروج رژیم آمریکا از غرب آسیا،انزوای رژیم اسراییل ومقابله با متحدان عربی بسترسازفعالیت کشورهای غربی،فعالیت می-کنند.ازیک جانب ایران به دنبال وسعت دادن وعمق بخشیدن به پهنه فعالیت و قدرت شبکه است ومتقابلا هدف رژیم آمریکا ومحورعبری وعربی کاستن از اضلاع و تخریب لایه های چندگانه شبکه مقاومت وکاهش وسعت فعالیت وتنزل پتانسیل آن است.یافته های پژوهش نشانگر این است که چنانچه بحران یمن بامحوریت مقاومت، پایداری وپیروزی انصارالله به سرانجام نسبتا مناسبی برسد اضلاع شبکه بازدارندگی ایران ازتنگه هرمز تا خلیج عدن،باب المندب،دریای سرخ،خلیج عقبه وکانال سویز تکمیل خواهد شد واین مسئله خوانشی ازافزایش وسعت و تحکیم عمق استراتژیکی وبه موازات آن افزایش سطح امنیت سرزمینی ایران است.روش پژوهش کیفی است و تحلیل داده ها نیز تحلیل اسنادی می باشد.

    کلیدواژگان: بازدارندگی شبکه ای، انصارالله، باب المندب:انصارالله، غرب آسیا، ایران
  • علی اصغر غفاری چراتی، حسن خداوردی*، گارینه کشیشیان سیرکی صفحات 40-59
    یکی از موضوعاتی که همواره بر امنیت ملی ایران تاثیرگذار بوده است، حضور نظامی مداخله جویانه آمریکا در خلیج فارس است. این کشور امروزه بزرگترین تهدید برون منطقه ای در منطقه خلیج فارس بر علیه امنیت ملی ایران می باشد. ایران نیز همواره در جهت حفظ و ارتقای توان بازدارندگی خود در قبال حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس تلاش نموده است. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش می باشد که نقش جمهوری اسلامی ایران در بازدارندگی حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس چه می باشد؟ با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری داده ها و بهره برداری از گزاره های نظریه موازنه تهدید، این نتیجه حاصل گردید که جمهوری اسلامی ایران ضمن بهره برداری بهینه از موقعیت ژیوپلیتیک و ژیواستراتژیک خود در منطقه خلیج فارس، با توسعه قدرت دریایی، هوایی، زمینی و موشکی خود در کنار بهره-برداری از راهبرد جنگ های نامتقارن و استفاده از نیروهای نیابتی و همچنین پیگیری دیپلماسی رفاقت با کشورهای منطقه خلیج فارس، به دنبال عملی ساختن استراتژی عدم دسترسی در منطقه خلیج فارس بوده است تا ضمن ایجاد یک موازنه تهدید موثر در برابر تهدیدات حضور نظامی آمریکا، قدرت بازدارندگی خود را در مقابل این کشور به خصوص در عرصه نظامی ارتقا بخشد. اقدامات جمهوری اسلامی ایران باعث تقویت امنیت ملی این کشور و در مقابل چالشی جدی برای حضور موثر نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس گردید.
    کلیدواژگان: جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده آمریکا، خلیج فارس، حضور نظامی، بازدارندگی، موازنه تهدید
  • محمدعلی قلی زاده*، هادی خانیکی، فیروز راد، مرتضی محمدزاده صفحات 60-80

    تکنولوژی های نوین ارتباطی، ایده ی دهکده ی جهانی را تحقق بخشیده و نوآوری های فنی، شرایط جدیدی در سپهر رسانه ای ایجاد کرده و به رشد رسانه ها کمک بسزایی نموده و موجب تغییر نگرش گسترده در زمینه ی تبادل اطلاعات، ایجاد مقررات و سیاست گذاری دولت ها در این زمینه شده است. این تغییرات مهم برنامه ریزان و تصمیم گیران را وادار کرده است جهت مدیریت این فضا و ساماندهی آن، در پی ایجاد الگویی کارآمد و مناسب باشند. جریان آزاد اطلاعات نیز قدرت دولت ها را به چالش کشیده و موجب شده که روند سیاست گذاری رسانه ها از اهمیت خاصی برخوردار شود. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که مولفه های اساسی سیاست های رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در حوزه ی مطبوعات و شبکه های اجتماعی چه می باشد؟ خط مشی رسانه ای نظام در قبال جریان آزاد اطلاعات چیست؟ برای این کار، از رهیافت نظری جامعه ی شبکه ای بهره گرفته شد. جهت انجام این پژوهش کیفی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی، داده های مختلف جمع آوری و تحلیل شدند. در این راستا، با استناد به اصل 110 قانون اساسی، و با استفاده از روش اسکن محیطی، بیانات رهبری بررسی و مضامین مستخرج به روش تحلیل موضوعی، کدگذاری شدند که ماحصل آن، استخراج مضامین پایه ای سیاست های رسانه ای و دسته بندی آن ها در قالب مضامین فراگیر (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی) بود. یافته ها نشان گر 13 مولفه ی اصلی در سیاست رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در زمینه ی مطبوعات و شبکه های اجتماعی می باشد. هم چنین، به دلیل تاکید بر لزوم برقراری عدالت و ضرورت جریان دوطرفه ی اطلاعات، این سیاست ها به نظر مخالفان جریان آزاد اطلاعات نزدیک تر است.

    کلیدواژگان: جریان آزاد اطلاعات، جمهوری اسلامی ایران، سیاست های رسانه ای، شبکه های اجتماعی، مطبوعات
  • داود خوش باور* صفحات 81-99
    دموکراسی و مردم سالاری جز مباحثی است که در محافل علمی و حتی سیاسی زیاد به آن پرداخته می شود ، حال این سوال مطرح می شود آیا بین دوکراسی غربی با مردم سالاری دینی تفاوتی وجود دارد؟ دیدگاه های مختلف متفکران اسلامی در تایید مردم سالاری دینی و اسلامی از جمله امامین انقلاب ، شهید مطهری و چند تن دیگر از بزرگان دینی مطرح می گردد، که قایل به مردم سالاری دینی بوده چرا که در جامعه ای که مملو از مردم مذهبی می باشد ارزش های دینی و مذهبی نقش اساسی در حوزه عمومی جامعه ایفا می نماید. در انواع دموکراسی وجه مشترک ، مشارکت مردم از طریق روش نمایندگی و مراجعه به آراء عموم می باشد و از طرفی قایلین دموکراسی غیر دینی یا غربی ، مردم سالاری دینی را ترکیبی از دو واژه مردم سالاری و دینی دانسته و برای آن ، اصالت و مفهوم و تعریف مستقل قایل نشده و آن را دارای ابهامات مختلفی میدانند و یا دین را باعث محدود کردن اصل مردم سالاری می دانند چرا که به نظرشان دین با دموکراسی قابل جمع نبوده و آن را واژه ای تحمیلی ، تصنعی و محقق ناشدنی است همچون محمدرضا درویش که قایل به مردم سالاری لیبرال است. در حال که بسیاری از نظریه پردازان اسلامی ، اصطلاح مردم سالاری دینی را واژه ای مرکب نمی دانند ، بلکه یک حقیقت واحد در جوهره نظام اسلامی است . یعنی اگر بنا باشد نظامی بر مبنای دین شکل گیرد بدون پذیرش مردم ممکن نیست.
    کلیدواژگان: مردم سالاری دینی، دموکراسی غربی، لیبرال، قانون اساسی، حکومت
  • یاسر کهرازه*، ابوالفضل آراسته صفحات 100-118
    امروزه در عرصه روابط بین الملل، کشورهای جهان جهت کاهش نزاع و اختلاف و همچنین تقویت مبادلات و مراودات فی مابین، اقدام به ایجاد توافق نامه های بین المللی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می نمایند. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که میان ایران و کشورهای گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در شهر وین صورت گرفت، نمونه ای از این توافق است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی به آن پرداخته شده، درصدد پاسخ گویی به این سوال است که روابط جمهوری اسلامی ایران و اروپا قبل و بعد از خروج آمریکا از برجام چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر این فرضیه را به آزمون گذاشته است که پس از تصویب برجام، روابط سیاسی و اقتصادی ج.ا.ایران با کشورهای اروپایی از بهبود نسبی برخوردار شده است لیکن به دلیل کارشکنی های ایالات متحده آمریکا، از همان ابتدا روابط کشورهای اروپایی با ایران بر مبنای محافظه کاری و ترس بوده و پس از خروج کشور آمریکا از توافق برجام، کشورهای اروپایی نیز با خروج سرمایه و شرکت های اقتصادی خود از ایران و همچنین اعمال تحریم های ظالمانه، پیروی از سیاست های آمریکا را بر پایبندی به توافق برجام ترجیح داده اند.
    کلیدواژگان: اروپا، ایالات متحده آمریکا، ایران، برجام، روابط بین الملل
  • محمد پورقربان، حمیدرضا تبشیری* صفحات 119-137

    نوشتار حاضر به بررسی اندیشه سیاسی نوصدراییان، که از آنها به عنوان رهبران سیاسی و مذهبی در جمهوری اسلامی ایران و یک جریان پر قوت فلسفی در ایران معاصر یاد می شود، به رشته تحریر درآمده و به این پرسش میپردازد که آیا بحران های اجتماعی ده 20 تا 1357 (ه.ش) در شکل گیری اندیشه سیاسی نوصدراییان تاثیر داشت و در صورت تاثیر، ایشان بحران جامعه خود را در چه مسایلی مشاهده کرده اند؟ علت را در چه چیزی می دانستند؟ الگوی بدیل برای نظام سیاسی چه نوع حکومتی را پیشنهاد کرده اند؟ و راهکارهای رسیدن به جامعه مطلوب در اندیشه آنها چه می باشد؟ فرضیه این مقاله بر این پاسخ مطرح است که بحران های ده 20 تا 57 13(ه.ش) جامعه ایران، همچون شکست مشروطه،استبداد سیاسی، اشغال ایران،کودتای 28 مرداد، سرکوب و اختناق سیاسی در شکل گیری جریان دوم اندیشه سیاسی نوصدراییان موثر بود همچنین ایشان بحران جامعه خود را در مسایلی چون عدم استقلال سیاسی وفرهنگی، غربگرای افراطی دانسته و علت آن را زاویه پیدا کردن از اسلام محمدی معرفی می کنند . ایشان الگوی بدلیل برای نظام سیاسی را تشکیل جمهوری اسلامی و راهکار رسیدن به جامعه مطلوب را محوریت جوهری اسلام در استقلال، مردم سالاری دینی و... می دانند. از همین رو، این مقاله با هدف تبیین اندیشه سیاسی نوصدراییان با روش تفسیری نظریه بحران و با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.

    کلیدواژگان: سیاست، حکمت متعالیه، نوصدرائیان، اندیشه سیاسی، مرتضی مطهری
  • محمدکاظم تفته*، فرهاد زیویار صفحات 138-156

    این مقاله بر آن است با طرح مشکل هویت ملی در فضای جهانی شدن فرهنگی با شناسایی یا بازتعریف برخی از مولفه ها و عناصر مستتر در بطن تاریخ هویت ایرانیان با استفاده از روش اسنادی به ترسیم هویتی بپردازد که در عین حفظ عناصر ملموس و عینی هویت ملی (سرزمین،دین،زبان) با تکیه بر تجارب نوین بشری در حوزه رسانه و ارتباطات از یک سو و امکان دسترسی به داده ها و اطلاعات جهانی در حوزه هویت و نحوه نیل به یک چارچوب و مدل امکان پذیر از تعامل و همگرایی در فهم یکدیگر از سوی دیگر،باید به هویت و شناسه ای از تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی-اسلامی دست یابیم که امکان گفتگو با دیگری را داشته باشیم و در حوزه هویت پسینی با تاکید بر شناسایی عناصر هویتی مستتر در تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی و همچنین بازسنجی امکان تاریخی برای صورتبندی هویت ملی در مسیر جهانی شدن فرهنگیان به محک نظریه خواهیم گذاشت و در مقام پاسخ به این پرسش هستیم که:”امکان و نحوه شناخت مولفه های با ظرفیت تاریخی و تمدنی در هویت ملی جهت مواجهه با شیوه زیست جدید در دوره جهانی شدن فرهنگ چگونه خواهد بود؟” .در پایان پاسخ به این پرسش را در امکان محقق شدن ترسیم هویت جدید در فضای جهانی شدن در قالب مفهوم "هویت جهان پذیر" که مبتنی بر شاخص ها و معیارهای ده گانه برای کاربست اجتماعی آنها می باشد جستجو میکنیم و مورد بررسی قرار می دهیم.

    کلیدواژگان: جهانی شدن فرهنگی، هویت ملی، مولفه های سیاسی، مطالعه اسنادی، فرهنگ ایرانی-اسلامی هویت جهان پذیر
|
  • Ghasem Emamirad *, Kayhan Barzegar, Mehdi Zakarian Amiri Pages 1-39

    Layered and multidimensional threats that threaten the lives of political units in sensitive geographical areas have persuaded them to form a network-centric alliance to protect their own land and the interests of themselves and their allies. Lay a layer of actors on the agenda not only at the state level but also on a transnational scale. One of the basic pillars of Iran's defense strategy is the design and application of a fundamental and security-building approach called foreign defense with the ultimate goal of protecting the country's national security in West Asia. The pursuit of this strategy at the beginning of the formation of the revolution was mainly defined as the observance of the mission and the religious and revolutionary motivation to support the liberating currents, but in recent decades, and especially after the wave of awakening. Islam, the scope and activity of takfiri groups, the growing threat to the United States and its allies, and the coalition system of rival countries, including the Saudi and UAE regimes, often serve as a prudent and necessary approach to consolidation. Partitioning and directing has led to a network of powerful indigenous forces that are at the same time in line with the goals, security and interests of the regions of Iran and the Islamic world as a whole. Yemen's Ansar al-Islam, which plays a key and decisive role in the developments in Yemen today, is one of the prominent forces during the operation of this network.

    Keywords: Network deterrence, Ansarullah, Bab al-Mandeb: Ansarullah, West Asia, Iran
  • Aliasghar Ghaffari, Hassan Khodaverdi *, Garineh Keshishyan Siraki Pages 40-59
    One of the issues that has always affected Iran's national security is the US military intervention in the Persian Gulf region. Today, this country is the biggest extra-regional threat in the Persian Gulf against Iran's national security. Iran has always strived to maintain and enhance its deterrent capability against the US military presence in the Persian Gulf region. This study seeks to answer the question of what is the role of the Islamic Republic of Iran in deterring the US military presence in the Persian Gulf region? Using descriptive-analytical method to test the hypothesis and library method and taking notes to collect data and use the statements of the theory of threat balance, This result was obtained that the Islamic Republic of Iran while making optimal use of its geopolitical and geostrategic position in The Persian Gulf region, with the development of its naval, air, land and missile power, along with the use of asymmetric warfare strategy and the use of proxy forces, as well as pursuing friendship diplomacy with the countries of the Persian Gulf region, has sought to implement a no-access strategy in the Persian Gulf region to create an effective balance of threat against the threat of US military presence, to increase its deterrent power against this country, especially in the military field. The actions of the Islamic Republic of Iran strengthened the national security of this country and, in turn, posed a serious challenge to the effective US military presence in the Persian Gulf region.
    Keywords: Islamic Republic of Iran, USA, Persian Gulf, military presence, deterrence, Threat Balance
  • MohammadAli Gholizadeh *, Hadi Khaniki, Feruz Rad, Morteza Mohammadzadeh Pages 60-80

    New communication technologies have realized the idea of a global village. technical innovations have created new conditions in the media sphere, contributed to the growth of the media, and changed the view of information exchange, regulation, and government policy in this area. These changes have forced planners and decision makers to create an efficient and appropriate model for managing and organizing this space. The free flow of information has also challenged the power of governments and made the media policy-making process particularly important. This study seeks to answer the question: what are the basic components of the media policies of the IR-Iran in the field of press and social networks? What is the system's media policy towards the free flow of information? hence, the theoretical approach of the network community was used. To conduct this qualitative research, various data were collected and analyzed using library and documentary sources. In this regard, citing Article 110 of the Constitution, and using the environmental scanning method, the leadership statements were examined. Extracted themes were coded by thematic analysis method, which resulted in extracting the basic themes of media policies and categorizing them into comprehensive themes (Political, economic, social and moral). The findings indicate 13 main components of the media policy of the IR-Iran in the field of press and social networks. Also, due to the emphasis on the justice and the two-way flow of information, these policies are closer to the opponents of the free flow of information.

    Keywords: Free flow of information, Islamic Republic of Iran, media policies, Social networks, Press
  • Davuod Khoshbavar * Pages 81-99
    Democracy and democracy are among the topics that are discussed in many scientific and even political circles, now the question arises whether there is a difference between Western democracy and religious democracy? Different views of Islamic thinkers in the affirmation of religious and Islamic democracy, including the Imams of the Revolution, Shahid Motahari and several other religious leaders, are considered, who believe in religious democracy because in a society full of religious people value Religious beliefs play an essential role in the public sphere of society. In common democracies, the common denominator is the participation of the people through the method of representation and referendum, and on the other hand, those who believe in secular or Western democracy, Religious democracy is considered as a combination of two words, democracy and religion, and it is not considered as an original, independent concept and definition, and it is considered to have various ambiguities, or religion is considered to limit the principle of democracy, because in their opinion, religion with Democracy cannot be summed up and it is an imposed, artificial and unattainable word like Mohammad Reza Darvish who believes in liberal democracy. While many Islamic theorists do not consider the term religious democracy as a compound word, but a single truth in the essence of the Islamic system. That is, if a religion is to be formed on the basis of religion, it is not possible without the acceptance of the people.
    Keywords: Religious Democracy, Western Democracy, Liberal, Constitutional, Government
  • Yaser Kahrazeh *, Abolfazl Araseteh Pages 100-118
    Today, in the field of international relations, countries of the world, in order to reduce conflicts and disputes, as well as to strengthen exchanges between them, try to establish international agreements in various political, economic, cultural and social fields. The Comprehensive Joint Action Plan (CJAP) between Iran and the G5 countries (US, Russia, China, France, Britain and Germany) in Vienna is an example of this agreement. The present study, which is conducted by descriptive-analytical method, seeks to answer the question of what were the relations between the Islamic Republic of Iran and Europe before and after the withdrawal of the United States from Barjam? The present study has tested the hypothesis that after the approval of Barjam. The political and economic relations of the Islamic Republic of Iran with European countries have enjoyed a relative improvement but because of US sabotage, European relations with Iran have been based on conservatism and fear from the beginning and after the withdrawal of the United States from the Barjam agreement, European countries, with the withdrawal of their capital and economic companies from Iran, as well as the imposition of harsh sanctions, have preferred to follow US policies to adhere to the Barjam agreement.
    Keywords: : Europe, United State, Iran, JCPOA, international relations
  • Mohamad Poorgorban Pages 119-137

    The present paper examines the political thought of the newness, which is referred to as political and religious leaders in the Islamic Republic of Iran and a philosophical stream in contemporary Iran, and addressed whether the social crises are ten 20 Up to 57 (AH) had an impact on the formation of the political thought of the newness and, in the event of an impact, what did they see their community crisis? What did they know about? What kind of government did the alternative model for the political system? What are the solutions to the desirable community in their thoughts? The hypothesis of this article is that the crisis of ten 20 to 57 (H) He also saw his community crisis in issues such as lack of political independence, extreme Westernist, and introduce the cause of the angle of finding Mohammadi Islam. He knows the pattern for the political system for the formation of the Islamic Republic and the strategy of reaching the desirable community in the center of Islam in independence, religious democracy, and so on. Therefore, this paper aims to explain the political thought of newness in the interpretation method of crisis theory and using data analysis by library method.

    Keywords: Politics, Transcendental Wisdom, Modern Sadraians, Political Thought, Morteza Motahari
  • MohammadKazem Tafteh *, Farhad Ziviar Pages 138-156